حق الجار

    از ویکی‌نور
    ‏حق الجار
    حق الجار
    پدیدآورانذهبی، محمد بن احمد (نويسنده)

    سقا، هشام بن اسماعيل (محقق)

    حداد، محمود بن محمد (مصحح)
    ناشردار عالم الکتب
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشرمجلد1: 1985م , 1405ق,
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    حق الجار، تألیف محمد شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی دمشقی(متوفی 748ق)، مشهور به ذهبی، تراجم‌نویس، رجالی و مورخ بزرگ شافعی قرن هشتم، رساله‌ای مختصر در موضوع حقوق همسایه است که در آن روایاتی از منابع اهل سنت گردآوری شده است. هشام بن اسماعیل سقا تحقیق کتاب و محمود بن محمد حداد ارجاعات کتاب را به انجام رسانده‌اند.

    ساختار

    کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. اصل کتاب مشتمل بر 66 روایت است با عناوینی چون «باب منه» و «فصل» ارائه شده است؛ «اکرام به همسایه»، «احسان به همسایه» و «نهی از اذیت همسایه» عناوینی است که محقق اثر برگزیده و در کروشه آورده است.

    گزارش محتوا

    محقق کتاب در ابتدای مقدمه، ایمان را بیش از هفتاد شعبه دانسته که بیشتر شعبه‌های آن مکارم اخلاق و از بهترین آن‌ها، احسان به همسایه و ادای حقوقشان معرفی نموده است. محدثین در نگارش کتب جوامع، ادب و مکارم اخلاق ابوابی را به موضوع همسایه اختصاص داده‌اند. بیهقی احادیث و روایات در این مسئله را به حد قناعت جمع کرده است؛ اگرچه در حد کفایت نیست. ذهبی نیز در کتاب حاضر احادیث و آثار را گردآورده است؛ اگرچه احادیثی را که در ابواب کتب مذکور بوده را استقصا نکرده است و برای تمامی حقوق تبویب کاملی انجام نداده است[۱].

    نویسنده در احادیث بسیاری از حقوق همسایه سخن گفته و توصیه‌ها و تأکیدات پیامبر اکرم(ص) در این زمینه را نقل کرده است؛ به‌عنوان‌مثال در حدیثی از آنحضرت آمده است: «کسی که با شکم پر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد مؤمن نیست»[۲]. یا در روایت دیگری آمده است: «به من ایمان نیاورده کسی که شکم سیر بخوابد و همسایه‌اش در کنارش گرسنه باشد و او بداند»[۳]‏؛ و در روایت دیگری آورده است: «قسم به کسی که جانم در دست اوست هیچ مردی ایمان نمی‌آورد مگر آن‌که آنچه را برای خودش دوست می‌دارد برای همسایه و برادرش دوست بدارد» [۴].

    او پس از نقل این روایات و ذکر سفارشات اکید رسول‌الله(ص) در رابطه با حقوق همسایه، در ذیل فصلی از کتاب با نهایت عناد از شیعیان سخن گفته می‌نویسد: «اما اگر همسایه تو رافضی (شیعه) یا صاحب بدعتی بزرگ بود، اگر قدرت بر تعلیم یا هدایتش داری تلاش کن؛ و اگر نمی‌توانی او را دوست نداشته باش و او را تصدیق نکن و با او معاشرت نکن و اگر به‌جای دیگری منتقل شوی برای تو بهتر است»؛ و در فصل بعد می‌نویسد: اگر همسایه‌ات یهودی یا نصرانی بود در محل یا بازار یا بستان با نیکی با او رفتار کن و او را اذیت نکن. همان‌گونه که در حدیث آمده است: همسایه سه قسمند: همسایه‌ای که سه حق دارد که همان همسایه مسلمان است که سه حق قرابت، مسلمانی و همسایگی دارد؛ همسایه‌ای که دو حق اسلام و همسایگی دارد و همسایه‌ای که غیرمسلمان است و حق همسایگی دارد[۵]. همان‌گونه که در این کلمات مشاهده می‌کنیم نویسنده شیعیان را از خیل مسلمین خارج دانسته و حتی یهود و نصاری را بر شیعیان ترجیح داده است. لازم به توضیح است که تنقیص رافضی وجه مشترک همه جریان‌های حدیثی و فقهی اهل سنت است، لیکن در مورد تعریف رفض و رافضی و ویژگی‌های آن، رویکردهای متفاوتی بروز کرده است. اوصافی که برای رافضه شمرده شده و احکام رفض ازهرجهت قابل مناقشه است، به‌ویژه موضوع کفر رافضی، مستند درستی ندارد. هیچ‌کدام از موضوعاتی چون انکار خلفا، عقیده به نص، حتی لعن یا شتم، موجب کفر، شرک و خارج شدن از دین نیست. به نظر می‌رسد اصطلاح رفض امری ساختگی و دروغین، به خاطر اغراض سیاسی است. جهل و عصبیت و خصومت‌های مذهبی نیز در دامنه یافتن آن دخیل بوده است. هیچ پایه عقیدتی و روایی درستی ندارد و حقیقت شرعیه‌ای پیرامون آن ایجاد نشده است[۶].

    وضعیت کتاب

    فهارس آیات، احادیث، اسامی رجال، فواید تعالیق، کتب در تعالیق و فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

    در پاورقی‌های کتاب آدرس آیات و روایات و برخی ارجاعات و توضیحات محقق کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه محقق و متن کتاب.
    2. توکلیان اکبری، محمود؛ فخلعی، محمدتقی؛ صابری، حسین؛ «تأملی در مفهوم رفض و کفر رافضی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشریه علمی-پژوهشی تاریخ و فرهنگ، پاییز و زمستان 1391، شماره 89، صفحات 9 تا 28.


    وابسته‌ها