ابوسلیمان سجستانی، محمد بن طاهر
نام | ابوسلیمان سجستانی، محمد بن طاهر |
---|---|
نامهای دیگر | ابو سلیمان سجزی
ابو سلیمان منطقی، محمد بن طاهر سجستانی، محمد بن طاهر |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 391 ق |
اساتید | |
برخی آثار | صوان الحکمه و ثلاث رسائل |
کد مؤلف | AUTHORCODE03720AUTHORCODE |
اَبوسُلِيمان سَجِستانى، محمد بن طاهر بن بهرام سجستانى (سيستانى)، مشهور به منطقى، انديشمند، فيلسوف و عقايد نگار سده 4ق بود.
آگاهى ما درباره زندگانى و سرگذشت او اندك است، حتى تاريخ دقيق تولّد و درگذشت وى نيز شناخته نيست. در این میان، چنانكه از گفته ابوحيان توحيدى شاگرد و همنشين ابوسليمان برمىآيد، وى تا 391ق (بنابر نسخه ليدن، شم 1443) يا 371ق (بنابر نسخ ديگر) هنوز زنده بوده است، اما از آنجا كه دست نوشته ليدن بهترين نسخه مقابسات است، مىتوان تقريباً به تاريخ آن اطمینان داشت و بنابراین درگذشت ابوسليمان را پس از 391ق قرار داد و بدينسان تاريخ تولد وى، با در نظر گرفتن عمرى در حدود 70 سال يا اندكى بيشتر، احتمالاً در دهه دوم سده 4ق بوده است. از سوى ديگر، مسلّم است كه وى تا 377ق زنده بوده است، زيرا ابن نديم كه معاصر و ظاهراً شاگر او نيز بوده، از وى به عنوان «شيخ ما» نام مىبرد و در جايى كه از كشف نوشتههاى يونانى در اصفهان، سخن مىگوید، مىافزايد كه «برخى از آنها در این زمان (يعنى 377ق، سال تأليف الفهرست) نزد شيخ ما ابوسليمان است». در این میان جاى شگفتى است كه ابن نديم درباره ابوسليمان به دو سطر بسنده مىكند و هنگامى كه به تاريخ تولد وى مىرسد، جاى آن را خالى مىگذارد و سپس از یکى از نوشتههاى وى نام مىبرد.
دو منبع مهم ديگر- قفطى و ابن ابىاصبيعه- نيز آگاهى چندانى درباره ابوسليمان به ما نمىدهند. قفطى وى را از شاگردان متّى بن يونس قنّائى (د 328ق، مترجم معروف از يونانى) و ديگران معرفى مىكند، در حالى كه ابن ابىاصيبعه او را از شاگردان يحيى بن عدى (د 363ق، مترجم، منطقى و مفسّر نامدار آثار ارسطو) مىشمارد. بدينسان، اگر بخواهيم برای تولد ابوسليمان حدود سال 307ق را- چنانكه قزوینى پيشنهاد مىكند- بپذيريم، بايد عمرى بيش از 80 سال برای وى فرض كنيم.
گزارش ابن ابىاصيبعه درباره اينكه ابوسليمان شاگرد يحيى بن عدى بوده است، از سوى خود ابوسليمان نيز تأكيد مىشود، در جايى كه وى يحيى بن عدى را «شيخ ما» مىخواند. گفته مىشود كه ابوسليمان در دوران جوانيش به درس فقه اشتغال داشته و از پيروان مذهب حنفى بوده است. همچنين گفته مىشود كه وى مورد احترام و بزرگداشت عضدالدوله (د372ق) قرار داشته و چندين رساله در رشتههاى گوناگون فلسفه و شرح آثار ارسطو برای او تأليف كرده بوده است. نيز گفته مىشود كه وى از همنشينان ابوجعفر (احمد بن محمد بن خلف بن ليث، د 353ق) فرمانرواى سيستان بوده و از سوى وى نامههایى به بغداد مىفرستاده است. ابوسليمان در «صوان الحكمة» استعداد سياسى و آگاهى ژرف ابوجعفر را از فلسفههاى يونان سخت ستايش كرده است.
به گفته قفطى، ابوسليمان یک چشم (اعور) و دچار پيسى بوده و به همین علت از مردمان دورى مىگزيده و خانهنشين بوده است و تنها دانشپژوهان به ديدار او مىرفتهاند.
آثار
مىتوان پنداشت كه دانشور و انديشمندى مانند ابوسليمان، بايد نوشتههاى فراوان از خود باقى نهاده باشد. در این میان آنچه از آثار او مىشناسیم، اينهاست:
- مسائل عدّة سئل عنها و جواباته لها؛
- مقاله في مراتب قوى الانسان و كيفيه الانذارات التى بها النفس فيما يحدث في عالم الكون؛
- كلام في المنطق؛
- تعاليق حكمیة و ملح و نوادر؛
- مقاله في انّ الاجرام العلویة طبيعتها خامسة و انهاذات انفس و انّ النفس التى لهاهى انفس الناطقة، این مقاله ذيل «صوان الحكمة» منتشر شده است؛
- رسالة في اقتصاص طرق الفضائل؛
- رسالة في المحرك الاول. این رساله نيز ذيل «صوان الحكمة» منتشر شده است؛
- مقالة في الكمال الخاص بنوع الانسان. این رساله نيز ذيل «صوان الحكمة» منتشر شده است؛
- رساله في وصف الوزير ابىعبدالله العارض؛
- رسالههایى به عضدالدوله درباره فنون مختلف حكمت و شرح كتب ارسطو؛
- صوان الحكمة.
منابع مقاله
دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج5، ص565.