مجاز القرآن؛ خصائصه الفنية و بلاغته العربية
مجاز القرآن؛ خصائصه الفنية و بلاغته العربية نوشته محمد حسین علی صغیر؛ وی استاد علوم قرآنی دانشگاه کوفه است که در برخی از موضوعات این رشته به تألیف کتاب پرداخته است. وی این موضوعات نهگانه خویش را بانام «موسوعة الدراسات القرآنية» عنوان کلی بخشیده است. کتاب مزبور مجلد چهارم از این موسوعه محسوب میشود که به موضوع مجاز در قرآن اختصاص دارد. از نظر نویسنده، این موضوع دارای ابعاد و ظرایف گستردهای است که نیازمند دقت ورزی است. او قائل است قدما به این موضوع بیشتر با نگاه لغوی میپرداختند و بررسی همهجانبه آن با نگاه بلاغی مغفول مانده که سعی شده است در این کتاب بیشتر در این زمینه به بحث بپردازد.
مجاز القرآن؛ خصائصه الفنية و بلاغته العربية | |
---|---|
پدیدآوران | صغير، محمد حسين علي (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | خصائصه الفنية و بلاغته العربية |
ناشر | دار المؤرخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - مجاز قرآن - مسائل ادبی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 83/1 /ص7م3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب پس از مقدمه مؤلف، دارای پنج فصل است. فصل اول با صبغهای تاریخی به موضوع مجاز قرآن پرداخته است. نویسنده با رویکردی تحلیلی و نقادانه به موضوع، فصل بعدی را پیش میبرد؛ چیستی حقیقت مجاز در لغت و اصطلاح و اینکه آیا در قرآن واقعشده است؟ انواع آنکه در قرآن آمده چیست؟ همه از موضوعاتی است که در این فصل مطرحشده است.
فصل سوم کتاب «مجاز قرآن و ویژگیهای فنی آن» نام دارد. در این فصل به اصول و نکات بیانی ذیل مجاز قرآن پرداختهشده است. نویسنده پس از اصول کلی در این فصل در دو فصل دیگر بهصورت اختصاصی به یکی از اقسام مجاز در قرآن میپردازد. در فصل چهارم مجاز عقلی و در فصل آخر مجاز لغوی در قرآن را مطرح میسازد.
گزارش محتوا
مقدمه
نویسنده در مقدمه، به اهمیت مجاز در قرآن اشاره میکند. ازنظر وی این موضوع ازجمله موضوعاتی است که نیاز به بحث علمی دارد. تلاشهای گذشتگان همه یا از باب لغوی در مفردات بوده است یا اشاره به اصل تفسیری در کلمات ولی بررسی تطبیق اصطلاحی مجاز یا ابعاد بیانی آن کمتر به چشم میخورد. او سید رضی (359-406ق) از جمله معدود افرادی نام میبرد که به این بحث اهتمام ورزیده است[۱].
نویسنده پس از بیان این اهمیت به تبیین اجمالی فصول پنجگانه خود میپردازد.
فصل اول
همانگونه که پیشتر اشاره شد، این فصل بیشتر جنبه تاریخی دارد. نویسنده موضوع کلان آن را «مجاز قرآن در مطالعات روشی» نامگذاری کرده است که چهار قسمت اصلی دارد.
در قسمت نخست به پیشگامان این بحث میپردازد. گزارش او از دو قرن نخست، نگاه کلام عربی در عرض اشعار جاهلی و امثال عربی به قرآن است. قرن سوم که تلاشهای بیشتری نسبت به قرآن در این موضوع رخ دارد، آنها نیز همه حول مباحث لغوی مجاز بود؛ نویسنده معمر بن مثنی لیثی (متوفی 210ق) را اولین کسی میداند که در خصوص مجاز قرآن کتاب نوشته است لکن او نیز با رویکردی لغوی به این مسئله نگاه کرده است؛ ازنظر وی اولین کسی که با رویکرد بلاغی به این موضوع پرداخت، جاحظ است[۲].
بااینحال، در آغاز رویکرد بلاغی تمییزی بین مجاز و استعاره لحاظ نمیشد؛ آنچه مطرح بود، استعمال غیرحقیقی بود. ازاینروست که در کلام امثال «رمانی» مجاز بهجای استعاره استعمال میشود؛ از دیگر پیشگامان بررسی مجاز با رویکرد بلاغی به قرآن، ابوهلال عسکری است؛ اما همه این تلاشها مستقل نبود؛ حتی ابن قتبیه نیز تنها بابی از کتاب «تأویل مشکل القرآن» خویش را به مجاز اختصاص داده بود. مرحله بعدی که میتوان نامگذاری کرد، مرحله اصالت و استقلال است که سرآغاز آن با کتاب «تلخيص البيان في مجازات القرآن» سید رضی است[۳].
شیخ عبدالقاهر جرجانی و زمخشری از دیگر بزرگان این دوره به حساب میآیند. جرجانی در این زمینه دارای دو کتاب ارزشمند به نامهای «دلائل الإعجاز» و «أسرار البلاغة» است. او از مقیدات منطقی و فهم ابتدائی دوری کرده و به شرح و تطبیق نکات ابداعی بلاغت پرداخته است، او مجاز را در دو قسم لغوی و حکمیها همان عقلی برمیشمرد و در حدود و استعمال و اراده بین هریک فرق میگذارد؛ این تقسیم مبنای علمای بعد از خود همچون فخر رازی و سکاکی شد[۴].
مؤلف در ادامه به دوره چهارم یعنی مطالعات متأخرین اشاره میکند. او ابتدا از استاد خویش، شیخ امین خولی یاد میکند که با روشی دقیق این موضوع را در مطالعات قرآنی احیا نمود[۵]. وی روش او در تفسیر را «موضوعی» ذکر میکند. برجستهترین شاگردان نسل اول او در دانشگاههای عراق، دکتر احمد عبدالستار جواری و جمیل سعید را نام میبرد که دنبالهرو روش استاد خویش بودند.
فصل دوم
این فصل که بهزعم نویسنده تحلیلی نگاشته شده است، دارای چهار قسمت است. ابتدا به حقیقت مجاز در لغت و اصطلاح میپردازد. او از تعریف جرجانی شروع و به تعاریف سکاکی، ابن جنی و جاحظ میپردازد. وی برآیند تعاریف را اینگونه ذکر میکند؛ اگر توسع به نحو مطلق لحاظ شود، مجاز نام دارد. اگر مشبه و مشبهبه در کلام ذکرشده باشد اعم از اینکه وجه شبه یا ادات تشبیه نیز مذکور باشند یا محذوف، تشبیه نام دارد و اگر مشبهبه هم محذوف شود، استعاره نام دارد[۶].
در قسمت دوم به وقوع غیرقابلانکار مجاز در قرآن اشاره میکند. برخی اهل بلاغت معتقدند که استعمال مجاز نسبت به استعمال حقیقی اولی است[۷]. بعدازاین نکته شواهدی از مجاز در قرآن ذکر میکند.
قسمت سوم این فصل به انواع مجاز قرآنی اختصاص دارد. مجاز حذف، مجاز زیاده و مجاز لزوم ازجمله مجازهای قرآنی است که نویسنده با شواهدی آن را بیان میکند. او در قسمت بعدی به مجاز لغوی و عقلی قرآن میپردازد.
فصل سوم
این فصل به موضوع ویژگیهای فنی مجاز در قرآن میپردازد. ابتدا بهصورت کوتاه درباره ویژگیهای عمومی مجاز و سپس درباره ویژگیهای ساختاری مجاز قرآن سخن میگوید که نویسنده معتقد است این امر را هر ذوق سلیمی درک میکند[۸]. یکی از نمونهها، نسبت فعل به فاعل غیرحقیقی است مثل اسناد نزدیکی به ساعت و انشقاق (شکافتن) به قمر در آیه اول سوره قمر. سومین موضوع مورداشاره نویسنده، ویژگیهای روانی و نفسانی در مجاز قرآن است. از ویژگیهای مهم، گره خوردن مباحث لغوی به ایجاد تفکر و تفکر به عاطفه است[۹]. او معتقد است که همراهی مجاز با نفس حد معینی ندارد و نیز مختص به قوم خاصی نیست[۱۰]. ویژگیهای عقلی در مجاز قرآن ادامه بحث این فصل است. بهزعم نویسنده محور این ویژگیها این مطلب است که در قرآن امور ماورائی و غیر ظاهری با اشارات دقیق و ابعاد جدید در قالب امور ظاهری بیانشده است. ازجمله آنها صفات الهی است که تعابیری مثل ید، عین و... گویای این مطلب است[۱۱].
فصل چهارم
این فصل اختصاص به موضوع مجاز عقلی در قرآن در چهار قسمت دارد. ابتدا تشخیص مجاز عقلی در قرآن و نزد عرب است. این امر بعد از شناخت احکام اسناد الفاظ بر یکدیگر محقق میشود[۱۲]. در ادامه کلام، جهت اثبات مجاز عقلی به شواهدی از قرآن استناد میکند. نکته قابلذکر این است که مجاز عقلی با شناخت مسند و مسندالیه با یکدیگر شناخته میشود زیرا با بررسی تنهایی الفاظ هیچ مجازی وجود ندارد[۱۳]. قرینه مجاز عقلی مشتمل بر لفظی و غیرلفظی و سپس علاقه مجاز عقلی ادامه کلام مؤلف در این فصل است. مراد از علاقه، وجه و چرایی استعمال مجاز است.
فصل پنجم
پیشتر بیان شد، از اقسام مجاز، مجاز لغوی است که این فصل بدان اختصاص دارد. اولین کسی که مجاز لغوی پرداخته است، عبدالقاهر جرجانی است. نویسنده در ابتدا به تعاریف اندیشمندان مختلف دراینباره میپردازد. قسمت دوم بحث، وجود مجاز لغوی مرسل در قرآن است. وی دراینباره نیز شواهدی از آیات قرآن ذکر مینماید. بعدازاینکه این امر را ثابت مینماید به وجه و چرایی مجاز مرسل اشاره میکند که این موضوع را امری وسیع و گسترده میداند. برخی از علمای بلاغت بیش از بیست وجه را در خصوص مجاز مرسل ذکر کردهاند[۱۴].
خاتمه
نویسنده در پایان کتاب خویش چکیدهای از کل کتاب در حدود هفت صفحه ذکر میکند و عنوان «خاتمة المطاف» برایش انتخاب نموده است.
وضعیت کتاب
در پاورقیها توضیح و اضافات برخی از عبارتها و آدرس مطالب ذکر شده است.
فهرست مصادر و محتویات در انتهای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.