أخبار بغداد و ما جاورها من البلاد
أخبار بغداد و ما جاورها من البلاد | |
---|---|
پدیدآوران | آلوسی، محمود بن عبدالله (نویسنده) رووف، عماد عبدالسلام (محقق) |
عنوانهای دیگر | أخبار بغداد و ما جاورها من البلاد |
ناشر | الدار العربية للموسوعات |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 2008م , 1429ق, |
موضوع | بغداد - تاريخ
بغداد - جغرافياي تاريخي بغداد - فرهنگ جغرافيايي |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 79/9 /ب7آ7 |
أخبار بغداد و ما جاورها من البلاد، تألیف سید محمود شکری آلوسی، از جمله منابع عربی تاریخ بلاد است که بهطور خاص به تاریخ بغداد پرداخته است. کتاب با تحقیق و پاورقی عماد عبدالسلام رئوف منتشر شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق، دو قطعه شعر از شعرای عراق در وصف آثار نویسنده، مقدمه نویسنده و متن اثر است که با توصیف عراق و بغداد آغاز و با معرفی کاخها، خانهها، بازارها، محلات، انهار و... بغداد ادامه یافته است. در انتهای اثر بخشهایی در رابطه با قبائل امروز ساکن در نجد، امرای نجد و نسب آنها، مکاتبات امرای نجد با آلسعود، علمای مشهور نجد و نیز اخبار یمن و بلاد آن به کتاب ضمیمه شده است.
گزارش محتوا
محقق اثر در ابتدای مقدمه به شهرت آلوسی اشاره کرده و او را بینیاز از معرفی دانسته است؛ چراکه بسیاری از معاصرینش درباره او سخن گفتهاند؛ همچنانکه ناشرین کتب و محققین تاریخ فرهنگ و ادب و حتی سیاسیون عراق شرح حال او را ذکر کردهاند. عبدالسلام رئوف، سپس در پاورقی لیست مفصلی از این افراد را با ذکر منبع ارائه کرده است. همچنین در ادامه افزوده است که او از سادات حسینی اصیلی است که قرنها پیش از آن برای طلب علم به بغداد هجرت کردند. پس وجود این خانواده با علم و درس و تدریس و تألیف پیوسته شد؛ بهگونهای که این خاندان نشانه محکمی از نشانههای فرهنگ در عراق شد[۱].
محقق سپس به معرفی آلوسی پرداخته و به فعالیتهای علمی و اطلاع وسیع او از تاریخ بغداد اشاره کرده است[۲]. وی در بررسی پیشینه نگارش تاریخ بغداد، تصریح کرده که ابتدا سلسله آثار تاریخی که عنوان بغداد را با خود داشت، نوشته شد، اما احوال مناطق پراکندهای از عراق را در بر داشت یا اینکه در یک عنوان واحد تمامی عراق یا بیشتر مناطق آن را جمع کرده بود. اولین بار ابراهیم فصیح حیدری، تاریخ بغداد و بصره و نجد را در کتاب واحدی با نام «عنوان المجد في بيان أحوال بغداد و البصرة و نجد» گرد آورد. سپس نویسندگان دیگری در آثار خود به این موضوع پرداختند؛ تا اینکه آلوسی نیز به تاریخ شهرش علاقهمند شد و موسوعه کوچکی در سه بخش فراهم آورد[۳].
آلوسی در «أخبار بغداد و ما جاورها من البلاد»، به تحقیق درباره سرزمینش پرداخت و مقدمهای طولانی، قریب به هفده صفحه بر آن نوشت. سپس تصمیم گرفت آن را مختصر کند و تغییراتی در آن صورت دهد؛ لذا آن را بازنویسی کرد. او هدفش از نگارش این کتاب را این دانسته که خواننده: « از آنچه بر سرزمینش گذشته اطلاع یابد؛ چراکه بغداد از اعظم بلاد اسلام و محل استقرار خلفای بزرگی بوده است و بلاها و سختیهای روزگار بر آن گذشته است، تا جایی که منجر به مشکلاتی شد که حتی در خواب هم به ذهن، خطور نمیکند و صبح کرد درحالیکه دشمنان آن را به ارث برده بودند»[۴].
آلوسی به ارائه چهره شهر بغداد به خواننده، در عصر پیشرفتش توجه کرده است. وی در این کار از مصادر پراکنده تاریخی و تاریخ شهرها کمک گرفته است؛ مهمترین این آثار «معجم البلدان» یاقوت و کتاب مختصری با نام «مراصد الاطلاع» نوشته ابن عبدالحق است که به یاقوت هم نسبت داده شده است و مقدمهای که خطیب بغدادی آن را برای تاریخ بزرگش «تاريخ مدينة السلام» نوشته است. همچنین از منابع دست دوم دیگری نیز استفاده کرده است[۵].
به گفته محقق اثر، آلوسی گاه با استناد به برخی از منابع درباره برخی از محلههای بغداد نظری داده که چندان درست نیست[۶].
نویسنده، موقعیت محله باب ازج در عصر عباسی را مشخص کرده است؛ در این رابطه به قبر شیخ عبدالقادر گیلانی در آن اشاره کرده، میگوید: «و این محله تا امروز باقی است و محله شیخ نامیده میشود و در این مسجد محل شهادت شیخ عبدالقادر گیلانی وجود دارد و در آنجا مقبرهای متصل به مسجد هست که به مقبره باب الازج معروف است». وی به محله تستریین که در منطقه غربی بغداد و بین دجله و باب بصره است و در آن ایام باغ و بستان و مزرعه بوده اشاره کرده است. وی در برخی استدلالاتی که برای تعیین مکانها کرده، به خطا رفته است. بیشترین سبب این اشتباهات نیز تشابه اسمی بین محلاتی است که از بین رفته و محلاتی که در عصر او وجود داشته است؛ مثلاً او با اعتماد به تشابه اسمی، جعفریه در عصر عباسی را محله جعیفر در جانب غربی بغداد دانسته است؛ بااینکه جعفریه عباسیه از محلات نهر معلی شمرده میشده، پس در جانب شرقی بوده است نه غربی[۷].
نویسنده، در بحث از تاریخ اجتماعی عراق، از گروههای مختلف جامعه، از قبیل مسلمانان، مسیحیان و یهودیان سخن گفته و ویژگیهای هر فرقه، از قبیل عادات و رسوم آنها را ذکر کرده است. همچنانکه قبایل زمان خود و بهویژه در منطقه بصره را ذکر کرده و مکانهای اسکان و خاستگاهشان را مطرح کرده است[۸].
او در این اثر تنها به شهر بغداد بسنده نکرده، بلکه تمام اقلیم معروف این شهر در عصر عباسی، اعم از شهرها، قریهها، محلات و مراکز مختلف آن را معرفی کرده است. همچنین اهتمام خاصی به شبکه رودهایی که در آن عصر در دو طرف بغداد به دو شاخه تقسیم میشده داشته است؛ بلکه محدوده مباحث را گسترش داده تا سرزمینهای دیگر، مانند بصره و نجد و یمن را هم در بر بگیرد[۹].
فعالیتهای محقق اثر:
- وی یکی از نسخهها را اصل قرار داده و با مقابله آن با دیگر نسخهها اختلافات بین نسخهها را در پاورقی ذکر کرده است.
- مؤلف در نگارش فقرات اندکی از کتاب غافل شده و پس از نگارش آن فصل، به یادش آمده است. محقق اثر این فقرات را به همان فصل مد نظر مؤلف منتقل کرده است.
- مباحث کتاب با منابع اصلی مورد استفاده مؤلف مقابله شده و اختلاف آنها ذکر شده است.
- محقق همچنین آثار تاریخی اعم از مدارس، کاخها، ادارات و مؤسسات حکومتی و مانند آن و نیز اعلام جغرافیایی قدیمی را معرفی کرده است[۱۰].
وضعیت کتاب
فهرست اعلام و مطالب در انتهای اثر ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.