حجةالوداع

    از ویکی‌نور
    ‏حجةالوداع
    حجةالوداع
    پدیدآورانابن حزم، علی بن احمد (نویسنده) ترکماني، عبدالحق بن ملاحق (محقق)
    ناشردار ابن حزم
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2008م , 1429ق
    چاپ1
    شابک978-9953-81-639-5
    زبانعربی
    تعداد جلد1

    حجةالوداع، اثر ابومحمد علی بن احمد بن حزم ‌اندلسی (متوفی 456ق)، با تحقیق عبدالحق بن ملاحق ترکمانی، کتابی است پیرامون آخرین حج پیامبر(ص) و بررسی روایات مربوط به آن، که به زبان عربی و در قرن پنجم هجری نوشته شده است.

    پس از آگاهی یافتن از ماهیت کتاب و خطوط اساسی که نویسنده بدان‌ها اشاره می‌کند، به خوبی می‌توان هدف ابن حزم را از تألیف این کتاب دریافت. انگیزه وی صریح و روشن بوده و در مقدمه او بیان شده است. او می‌گوید احادیثی که درباره کارهای پیامبر(ص) در این سفر آمده، بسیار زیاد بوده و از طرق گوناگون و با الفاظی متفاوت روایت شده؛ به طوری که فهم آنها برای مردم دشوار شده است. برخی نیز آنها را متعارض دانسته و به همین دلیل بحث در آنها را رها کرده‌اند. این مسئله، ابن حزم را برانگیخته تا ضمن دقت و کوشش، آنها را مرتب و منسجم کرده و به طور «سهل الوصول» در اختیار مردم بگذارد[۱]

    ساختار

    کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در 29 عنوان، مطرح گردیده است.

    شیوه ابن حزم در تألیف کتاب، اعتماد بر احادیث به عنوان دلیلی بر حوادث تاریخی است. ابن حزم، الفاظ تأکید را فراوان به کار گرفته و این به دلیل یقین او به گفته‌هایش و اطمینانی است که به خود دارد[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن بررسی توثیق کتاب و اسناد آن، به عنایت و توجه علما نسبت به آن، اشاره گردیده است.[۳]

    ابن حزم در این کتاب، سفر پیامبر(ص) را از مدینه به مکه برای ادای آخرین حج، نگاشته است. این کتاب سند پرارزش تاریخی برای این سفر مقدس است؛ چراکه مؤلف تمامی مسائل فقهی کوچک و بزرگ آن، سنت‌های دینی و اوامر و نواهی را مستند به احادیث نبوی و با سندی صحیح و ادله قوی به عنوان مؤید همراه با اسلوب علمی و روشی دقیق آورده، روشی که کاملاً منحصر به خود اوست در بحث پیش گرفته است. او قدم به قدم پیامبر(ص) را دنبال کرده و از مدینه به سوی مکه و از آنجا به عرفات و مِنی آمده و پس از آن به مدینه بازگشته است.[۴]

    ابن حزم در آغاز، مختصری از اخبار حجةالوداع را آورده، بدون آنکه به هرگونه حدیثی اشاره کند. این فصل اول کتاب او را تشکیل داده است.[۵]

    وی در فصل دوم، به تفسیر حجةالوداع پرداخته و سخن خود را به احادیث مختلفی که رأی او را تأیید می‌کند، مستند کرده است. این روایات همراه با سند کامل آن به پیامبر(ص) متصل شده تا شاهد صادقی باشد بر درستی مطالبی که او آورده است. پس از آن، به آنچه که برخی معارض با اخباری دانسته‌اند که وی بدان‌ها استشهاد کرده، پرداخته و با دلایلی روشن که هر منصفی را قانع می‌کند، نشان داده که تعارضی وجود ندارد[۶]

    ابن حزم در جریان بحث تاریخی خود روایات مختلف را نقل کرده و تصریح نیز می‌کند که یکی از آنها درست و دیگری نادرست است، اما آن را که درست است معین نمی‌کند. او درباره چیزی که برایش روشن نشده، حکم نکرده و جسارت در اظهار مطلبی که بر حقیقت آن آگاهی ندارد نمی‌کند. از «حکم به رأی» به خدا پناه می‌برد؛ چراکه به قول خودش این کار، «قدم کوری است که دین دار و عاقل برای خود نمی‌پسندد»[۷]

    بااین وجود، ابن حزم نتوانسته است تا قبل از آنی که لااقل یکی را بر دیگری ترجیح دهد، از مسئله بگذرد. او حدیث جابر و عایشه را که متفقند بر اینکه «پیامبر در آن روز در مکه بوده»، ترجیح داده و گفته است: آن دو - الله أعلم - در این باره از عبدالله بن عمر دقیق ترند. عایشه از نزدیک ترین مردمان به پیامبر(ص) بوده است؛ و الله اعلم»[۸]

    می‌توان درباره شیوه او در ارائه روایت چند نکته را به عنوان نقد، متذکر شد:

    1. او در مواردی یک دلیل برای چند حادثه که در نص اصلی آمده اقامه می‌کند و بدین شکل میان دو خبر یا بیشتر، ترکیب کرده و احادیث مسندی را به عنوان مؤید ذکر می‌کند.
    2. حادثه را تجزیه کرده و برای هر جزئی از آن، که دلیلی یافته، آن را ذکر می‌کند.
    3. در مواردی نص اصلی را نمی‌آورد.
    4. در شرح بعضی از جمله‌ها که در نص اصلی آمده اهمال می‌کند[۹]

    طبعا احادیث شریف نبوی، مصدر اساسی در تألیف کتاب بوده و نویسنده بر سلسله روات تکیه دارد؛ رواتی که خود یا ناظر حادثه بوده و یا از پیامبر(ص) چیزی شنیده و خودشان در این حج مشغول اعمال بوده‌اند. ابن حزم، اهمیت شاهد عینی را در نگاشتن تاریخ متذکر می‌شود: «زائر به دلیل مشاهده، بر کسی که شاهد نبوده برتری دارد». او در مواردی بیش از یک حدیث را که دلیل بر معتقد او در ثبت تاریخ وی برای حجةالوداع است، می‌آورد. کما اینکه برخی از مناسک را ضمن آوردن احادیث، شرح می‌دهد. درعین حال، برای اثبات سخن خود چند حدیث یا یک حدیث، حتی اگر مشتمل بر جمله ای است که می‌تواند دلیل برای او باشد، می‌آورد؛ مثلاً می‌گوید: «ما این حدیث را آوردیم به خاطر همین یک جمله»... این بدان معناست که نمی‌خواهد حتی یک جزء از سخنش بدون استناد به یک حدیث باشد. گاه نیز به معرفی برخی از روات می‌پردازد. کما اینکه گاه یک حدیث را مکرر، اما با روات مختلف برای اثبات سخن خود می‌آورد[۱۰]

    سلسله سند ابن حزم بسیار دراز بوده و گاه تا ده راوی می‌رسد. بحث ما در اینجا تنها درباره آخرین فرد از این سلسله است تا بتوانیم فکر اشخاصی که احادیث به آنها منتهی شده و آنان به طور مستقیم از پیامبر(ص) شنیده‌اند مشخص کنیم و این خود به طور طبیعی، درصد وثاقتی را که ابن حزم در روایاتش از حجةالوداع آورده معین می‌کند[۱۱]

    با ملاحظه اسانید این احادیث می‌بینیم که 38 حدیث از عایشه است که بیست حدیث از طریق مسلم، هشت حدیث از طریق بخاری و هشت حدیث از انس بن مالک است. از این هشت حدیث آخر نیز سه حدیث از بخاری و دو حدیث از مسلم می‌باشد. نه حدیث به جابر بن عبدالله می‌رسد که هشت حدیث آن از طریق مسلم و یکی از طریق احمد بن حنبل است. پنج حدیث نیز از اسامة بن زید، چهار حدیث از عروة بن مضرس و سه حدیث به عبدالرحمن بن معمر دیلی می‌رسد. برخی از صحابه نیز تنها یک یا دو حدیث دارند[۱۲]

    ابن حزم با این روشی که به سبک محدثین اعمال کرده، توانسته بر پایه احادیث شریف نبوی که با سلسله سندی استوار از طریق رواتی قابل اعتماد به نسل وی رسیده، دلایل محکمی بر درستی معلوماتی که درباره حجةالوداع آورده اقامه کند. این تلاش ابن حزم از تلاش‌های باارزشی است که علم حدیث را به استخدام ارزیابیحقایق تاریخی درآورده است. چنین روشی از چنین عالمی که در علوم دین، چنین غور و بررسی دارد، غریب نمی‌نماید؛ کما اینکه در دانش تاریخ و انساب نیز فردی مبرز و برجسته است.[۱۳]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده محقق، به همراه فهرست آیات، احادیث و آثار، مسانید صحابه و روات، شیوخ ابن حزم و اسانید آنها و فهرست تفصیلی موضوعات، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ذنون طه، عبدالواحد، 1371، ص224
    2. ر.ک: همان، ص227
    3. ر.ک: مقدمه، ص5-132
    4. ر.ک: ذنون طه، عبدالواحد، 1371، ص223
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، 223-224
    7. ر.ک: همان، ص225
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان، ص226
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان، ص229
    13. ر.ک: همان، ص229-230

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. [[:noormags:312068|ذنون طه، عبدالواحد، «روش ابن حزم در نگارش کتاب» حجةالوداع»: «علم حدیث در خدمت تاریخ»»، مترجم: رسول جعفریان، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: میقات حج، شماره 2، زمستان 1371، (12 صفحه، از 221 تا 232)]].

    وابسته‌ها