المحجة في تقريرات الحجة

    از ویکی‌نور
    المحجة في تقریرات الحجة
    المحجة في تقريرات الحجة
    پدیدآورانحجت کوه‌کمره‌یی، محمد (نويسنده) صافی گلپایگانی، علی (گردآورنده)
    عنوان‌های دیگربحوث فی أصول الفقه
    ناشرمؤسسة السيدة المعصومة (علیهاالسلام)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1419 ق
    چاپ1
    موضوعاصول فقه شیعه
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏2‎‏م‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المحجّة في تقريرات الحجّة، به قلم آیت‌الله على صافى گلپايگانى، تقريرات درس خارج اصول آیت‌الله سيد‌‎محمد حجّت كوه‌كمرى مى‌باشد كه به زبان عربى و در سال 1419ق، تدوين شده است.

    ساختار

    كتاب، با يك مقدمه از ناشر در اشاره‌اى كوتاه به زندگانى نويسنده، آغاز و مطالب، در يك مقدمه و پنج مقصد، ارائه شده است.

    كتاب، شامل مباحث استدلالى در زمينه‌هاى قطع، ظن و شك، تجرى، حجّيت خبر واحد، اصالة البرائة، دَوران بين وجوب و حرمت، استصحاب، تعادل و تراجيح و اجتهاد و تقليد مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    مقدمه، در پانزده جهت، به بيان امور زير اختصاص يافته است:

    1. بيان اين نكته كه علم اصول، علمى مستقّل است؛
    2. وجه تمايز علوم؛
    3. تمايز علوم از يك‌ديگر، به واسطه تمايز موضوعات آنها از هم و تمايز موضوعات، به خاطر تفاوت در حيثيّات است؛
    4. تعريف موضوع علم؛
    5. بيان موضوع علم اصول؛
    6. تعريف علم اصول به اينكه علمى است كه در آن، از آنچه كه صلاحيت دارد دليل فقهى باشد، بحث مى‌شود.
    7. وضع كه در چهار امر، معنى و حقيقت وضع، اشكال علامه ضياء‌الدين عراقى بر اينكه وضع، نفس تعهد باشد، اعتبار ايجاد خارجى به علاوه تصور واضع و تقسيم وضع به اعتبارات گوناگون از جمله تعيينى، تعيّنى، عام، خاص، شخصى، نوعى، اصلى و تبعى، بررسى شده است.
    8. بحث از موضوع‌له الفاظ: بحث از اين است كه آيا الفاظ، براى معانى خود، «بما هى هى» وضع شده‌اند يا «بما هى مرادة»؟؛
    9. تفاوت وضع مركبات با وضع مفردات؛
    10. توضيح اين نكته كه تبادر معنا از لفظ و انسباق آن به ذهن، بدون نياز به قرينه، علامت حقيقى بودن آن معنا مى‌باشد؛
    11. بحث از ثبوت يا عدم ثبوت حقيقت شرعيّه؛
    12. بررسى مسئله صحيح و اعم در قالب دو امر زير:
      الف) جريان اين نزاع در صورت ثبوت حقيقت شرعيّه؛
      ب) بحث از مشترك لفظى بودن اسماء عبادات يا لزوم اعتبار قدر جامع بين صحيح آنها.
    13. لفظ مشترك كه در مورد آن، سه قول مطرح شده است: استحاله وجود آن به دليل لزوم اجمال و تطويل بدون فايده، وجوب آن به دليل متناهى بودن الفاظ و عدم تناهى معانى و امكان آن به دليل وقوع؛
    14. جواز يا عدم جواز استعمال لفظ در اكثر از معناى واحد؛
    15. مشتق: بحث از اين است كه آيا لفظ مشتق، فقط حقيقت در خصوص ذات متلبس به مبدأ در حال است يا حقيقت در اعم از آن و ذاتى كه مبدأ از آن منقضى شده است؟.[۱]

    در مقصد اول، در سيزده فصل، مبحث«امر» بررسى شده است. نويسنده، ضمن بحث از ماده و صيغه امر، به مسئله إجزاء و مقدمه واجب اشاره كرده و در ادامه، به بررسى امور زير پرداخته است:

    1. اينكه آيا امر به شىء، مقتضى نهى از ضد آن مى‌باشد يا نه؟؛
    2. آيا امر آمر، با علم وى به انتفاى شرط، جايز است؟؛
    3. آيا متعلق اوامر و نواهى، طبيعت است يا افراد؟؛
    4. بسيط بودن احكام؛
    5. واجب تخييرى؛
    6. انواع تصوير وجوب در واجب كفائى؛
    7. واجب موسع؛
    8. اينكه آيا امر به امر به شىء، امر به خود آن شىء نيز مى‌باشد يا نه؟؛
    9. اگر قبل از امتثال امر اول، امرى ديگرى به شىء تعلق بگيرد، امر دوم، دلالت بر تكرار دارد يا تأكيد امر اول است؟.[۲]


    مقصد دوم، در سه فصل، مبحث«نواهى» را بررسى كرده است:

    1. شباهت و تفاوت امر و نهى با يك‌ديگر؛
    2. جواز يا عدم جواز اجتماع امر و نهى در شىء واحد كه در اين مورد، به چندين امر اشاره شده است، از جمله:
      الف) تفاوت اين مسئله با مسئله فساد در عبادات؛
      ب) مراد از واحد كه اعم از واحد شخصى، نوعى و جنسى مى‌باشد؛
      ج) اصولى بودن اين مبحث؛
      د) عقلى بودن آن؛
      ه‍) شامل شدن نزاع در اين مسئله بر تمامى اقسام امر و نهى؛
      و) بيان فرق ميان باب تعارض و تزاحم.
    3. فساد عبادات و معاملات، به واسطه نهى از آنها.[۳]

    در مقصد سوم، پس از تعريف واژه «مفهوم»، مبحث مفاهيم، به‌طور مختصر، مورد بحث قرار گرفته [۴] و در مقصد چهارم، مبحث«عام و خاص»، در نه فصل زير، بررسى شده است:

    1. بررسى الفاظ عموم كه در آن، در مورد برخى از الفاظى كه ظهور آنها در عموم، محل اشكال است نيز بحث شده است؛
    2. بحث در مورد حجيّت عامى كه تخصيص خورده است؛
    3. سرايت اجمال مخصّص به عام؛
    4. جواز يا عدم جواز تمسّك به عام، قبل از فحص از مخصّص؛
    5. دامنه شمول خطابات شفاهى؛
    6. تعقّب عام به وسيله ضميرى كه به بعضى از افراد آن بازگشت دارد؛
    7. جواز يا عدم جواز تخصيص عام به وسيله مفهوم؛
    8. تخصيص كتاب به واسطه خبر واحد؛
    9. امكان مخصّص عام بودن خاص، زمانى كه عام و خاص، متخالفين باشند.[۵]

    در آخرين مقصد، مبحث«مطلق و مقيّد»، به‌صورت مختصر، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.[۶]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات، اختصاص يافته است.

    پانویس

    1. المحجة في تقريرات الحجة،حجت كوه كمرى تبريزى، سيد‌‎محمد، ج‌۱، ص۱۷
    2. المحجة في تقريرات الحجة،حجت كوه كمرى تبريزى، سيد‌‎محمد، ج‌۱، ص۱۳۱
    3. المحجة في تقريرات الحجة،حجت كوه كمرى تبريزى، سيد‌‎محمد، ج‌۱، ص۳۰۳
    4. المحجة في تقريرات الحجة،حجت كوه كمرى تبريزى، سيد‌‎محمد، ج‌۱، ص۳۶۷
    5. المحجة في تقريرات الحجة،حجت كوه كمرى تبريزى، سيد‌‎محمد، ج‌۱، ص۳۹۱
    6. المحجة في تقريرات الحجة،حجت كوه كمرى تبريزى، سيد‌‎محمد، ج‌۱، ص۴۶۴


    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.