گفتمان مهدویت؛ سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم
گفتمان مهدويت سخنرانى و مقالههاى گفتمان نهم مجموعه مقالات آقايان خدامراد سليمانيان، محمد بابائى طلاتپه و... است كه توسط مؤسسه فرهنگى انتظار نور، به زبان فارسى، تدوين شده است.
گفتمان مهدویت: سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم | |
---|---|
پدیدآوران | موسسه فرهنگی انتظار نور (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-548-972-2 |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - کنگرهها
مهدویت - مقالهها و خطابهها مهدویت - کنگرهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 224/4 /گ7 1386 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با مقدمه مؤسسه در بيان انگيزه تدوين آغاز شده و مطالب در دو فصل و هر فصل در چندين بخش، در دو جلد ارائه شده است.
نوشتار حاضر در صدد است با استفاده از آراى متفكران و دانشمندان حوزه و دانشگاه، به تبيين ابعاد گوناگون مسئله مهدويت پرداخته و ضمن گسترش فرهنگ ناب مهدويت، شبهات موجود در اين زمينه را بررسى كرده و به آن پاسخهاى منطقى و مستدل ارائه دهد.
متن پيام آيتالله مكارم شيرازى به نهمين نمايش مهدويت و سخنرانى آيتالله حائرى شيرازى و عميد زنجانى در اين گفتمان، در ابتداى مباحث آمده است.
گزارش محتوا
از آن جا كه مباحث مهدويت داراى واژههاى تخصصى فراوانى است كه مفهومشناسى آنها مىتواند، در تبيين بحثهاى مربوط، مفيد باشد، نگارنده در جلد اول، مقاله اول، به دنبال آن است تا با بهره بردن از آموزههاى قرآنى، روايى، ديدگاههاى دانشمندان علم لغت و ديگر انديشوران مسلمان، سه اصطلاح «امنيت»، «انتظار» و «صلح» را از لحاظ واژهگانى و اصطلاحى توضيح دهد.
نويسندهى دوم، سعى كرده است تا به مقوله انتظار از زاويه صلح و امنيت نگريسته و زواياى پنهان و آشكار آن را در كنار هم قرار دهد؛ ولى چون فرهنگ انتظار، فرهنگى است كه متوليان از پيروان خواستهاند كه خود را متخلق به آن گردانند، از اين رو معتقد است، استخراج مبانى آن در حوزههاى مختلف، تنها به روش تحليل محتوا، تحليل كيفى و يا روش آنتروپى ميسر مىگردد، لذا تلاش كرده تا در اين مقاله، ابتدا با تحليل انتظار و فرهنگ، به فرهنگ انتظار رسيده و سپس از ويژگىهاى آن به مبانى آن در حوزه صلح و امنيت، با پرداختن به مفاهيم اين دو دست يابد؛ به مفهوم ديگر، در تحليل، از يك روش قياس خلف و معكوس استفاده كرده است.
نويسندهى سوم، بر آن است تا اين مطلب را به اثبات برساند كه صلح و امنيت واقعى جهانى، بر شالوده تفكرى استوار مىگردد كه داراى اين شاخصههاست: باور به وجود يك حقيقت غايى و نگريشى توحيدى، يكپارچه و منسجم به عالم كه زمان و مكان نشناخته و انسان را با هر رنگ و تعلقى مخاطب قرار مىدهد، نيازهاى فطرى آدمى را در نظر مىگيرد، مدارا و تفاهم با انديشههاى متفاوت را برمىتابد، توازن اقتصادى را عامل مانايى و ثبات جوامع بشرى مىشناسد، به انديشه محورى و ارزشهاى والاى اخلاقى و انسانى باور دارد و انسان را موجود خيرانديش و رو به پيش شناخته و فرجام تاريخ انسانى را صلح، رفاه و سعادت پيشبينى مىكند و مؤلف سعى كرده است همه اينها را در انديشه دينى و قرآنى جستجو كند.
در چهارم، پس از تعريف دستورى «صلح جهانى» و «انتظار شيعى»، به بيان رابطه اين دو پرداخته مىشود.
نويسنده بر آن است با توجه به تفسيرهاى بسيار گوناگون و متضاد از اين دو مفهوم، نمىتوان به كلىگويى اكتفا كرد و بايد در هنگام سخن از چگونگى پيوند انتظار و صلح، مشخص كرد كه كانون بحث، كدامين صلح و انتظار را دربر مىگيرد.
نگارنده مىكوشد، نزديكى انتظار را با صلح جهانى حقيقى بنماياند. بدين گونه، با بيان زمينههاى صلح جهانى(فرد و جامعه اخلاقى، آرمانخواهى و قانون روادار و بىطرفانه) به جانبدارى دو سويه انتظار و صلح اشاره مىشود.
در نهايت نيز به شبهه «خشونتخيز بودن مفاهيم انتظار» با برگشت دادن متقابل اين ايراد به صلح جهانى، پاسخى در خور داده مىشود.
هدف پنجم، شرح و بسط پايههاى سلامت اعتقادى بر اساس معمارى تصوير ذهنى و فرآيندهاى ادراكى است تا فهم مشترك و عميق از امنيت و چشماندازهاى آن براى انتظار مثبت و سازنده به وجود آيد.
مقاله در صدد است؛ مفاهيم امنيت، تصوير، تصوير ذهنى، شخصيت توجه، احساس، نيروهاى تعقل، نقشه يا تصويرشناختى فرد، فرآيندهاى ادراكى، تعبير و تفسير انسان، مدلسازى بسط مفاهيم و مكانيزمها را شرح و توضيح دهد.
نويسنده در ششم، ابتدا به تعاريف مشخصى از واژه و مفهوم انتظار، امنيت و صلح با توجه به ديدگاه صاحب نظران و همچنين مستندات اسلامى پرداخته است تا بتواند بر اساس اين تعاريف، مبانى خويش را در بحث تأثيرات انتظار بر ايجاد امنيت و صلح مشخص و تبيين نمايد.
آنچه در اين مقاله بيشتر بدان توجه شده، امنيت اجتماعى است. نگارنده مبناى خويش را در امنيت اجتماعى، به امنيت فرد قرار داده و اعتقاد دارد سرمايههاى اجتماعى كه منبعث از ارزشها و سنتهاى اجتماعى مىباشد و در رأس آن «مهدى باورى» وجود دارد، مىتوانند باعث ايجاد امنيت اجتماعى بشوند.
در هفتم، پس از مفهومشناسى امنيت، فلسفه آن، آموزه انتظار، بيان جايگاه امنيت در اسلام و ذكر فلسفه امنيت، به تبيين رابطه فسلفه انتظار با آموزه انتظار پرداخته شده است.
در هشتم، پس از مفهومشناسى انتظار، عدالت و صلح، كاركرد انتظار و ارتباط آن با عدالت مورد بررسى قرار گرفته است.
در نهم تا يازدهم، ضمن مفهومشناسى اجمالى «انتظار، تقيه و امنيت»، تلاش شده است تا يكى از عناصر اقتدار و امنيتزاى تفكر شيعى در چهارچوب گفتمان انتظار، مورد تأمل قرار گرفته و پرده از ابعاد انحصارى و ضرورى جهاد در عصر غيبت و انتظار برداشته شود. از اين رو نگارنده در صدد اثبات اين مدعاست كه يكى از ابعاد برجسته تأمين امنيت جامعه شيعه در عصر انتظار، اهتمام به جهاد و زنده نگهداشتن فرهنگ آن در جامعه است.
در دوازدهم، با اشاره به دو گفتمانى كه فرهنگ انتظار در قالب انتظار منفعل و فعال از سرگذرانده، فريضه امر به معروف و نهى از منكر به عنوان يكى از مهمترين عواملى كه منجر به احياى فرهنگ انتظار فعال شده، معرفى شده و نشان داده مىشود، چگونه تغييراتى كه در بررسى فقهى اين فريضه روى داده، تأثير مستقيمى در شكلگيرى هر كدام از اين دو گفتمان از انتظار داشته است.
در ادامه نيز با اشاره به مطالعات امنيتى كه در قالب امنيت اجتماعى، انسانى و حاكميت صورت گرفته است، به چگونگى تأثير دو رويكردى كه در بحث فقهى امر به معروف و نهى از منكر وجود دارد، به مفهوم امنيت در شاخههاى اجتماعى، انسانى و حاكميت پرداخته شده و مشخص مىگردد كه تغيير در رويكرد فقها به اين فرضه، چگونه هم بر فضاى انتظار در عصر غيبت تأثير گذاشته و هم در مطالعات امنيتى مىتواند، مؤثر واقع گردد.
سيزدهم، به بررسى ابعاد امنيت در حكومت مهدوى پرداخته است.
آخرين مقاله، با تحليل تطبيقى بين انديشه افلاطون و انديشه مهدويت در اسلام، در محور بنيادى و تطبيقى، به بيان مشخصات و ويژگىهاى زيربنايى هر يك پرداخته و زمينههاى كاركردى و واقعگرايى آنها را در ساختار جامعه بررسى مىكند.
در جلد دوم، اولين مقاله، علت ناكارآمدنى گفتمانهاى مختلف در تأمين امنيت جهانى را در ناتوانى آنان در درونىسازى و در نتيجه ايمنسازى آحاد جامعه انسانى دانسته و كارآمدى گفتمان مهدويت در تأمين امنيت جهانى را بررسى كرده است.
دوم، در دو بخش، با محور قرار دادن مبادى تفكر قرآنى، به تبيين جنگ و صلح در عصر انتظار پرداخته است:
- مبانى انديشه دينى پيرامون نحوه تعامل و چگونگى ترويج شريعت با توجه به آيات و سيره معصومين(ع) بررسى و راه كارهاى توسعه صلح از ديدگاه قرآن ارائه شده است.
- به بررسى آيات جهاد در اسلام، شرايط و اهداف آن پرداخته و با توجه به رواياتى مبنى بر عدم قيام در زمان انتظار، به بررسى و جمعبندى روايات مذكور پرداخته است.
در سوم، با رويكردى معرفتى به مسئله انتظار و آثار برآمده از اعتقاد به موعود جهانى، با نگاهى تازه، صلح و امنيت جهانى مورد بررسى قرار گرفته است.
در اين نوشتار، به عناوينى مانند «عوامل ناامنى در جهان كنونى» و «رابطه انتظار با صلح و امنيت جهانى» پرداخته شده و توصيههاى كاربردى براى بهبود وضع جهان كنونى پيشنهاد شده است.
امنيت ملى و فرهنگ انتظار، در چهارم مورد بررسى قرار گرفته است.
در پنجم، ابتدا به تعريف واژههاى عدالت، انتظار و صلح پرداخته شده و مراد از صلح در ديگاه اسلامى بيان شده است. سپس انتظار عدالت و صلح جهانى مورد تحقيق قرار گرفته كه در خلال آن، به منشأ ظلم و كار اساسى مهدى موعود(عج) اشاره گرديده است.
ششم، از ارتباط نظريه جامعه اخلاقى با امنيت در سه بخش سخن گفته است:
- بيان اين نظريه تا چهار چوب و ساختار بحث روشن گردد.
- تطبيق اين نظريه با جامعه مهدوى.
- بررسى امنيت و سطوح آن در جامعه اخلاقى مهدوى.
تبيين مفهومى و بيان حدود معنايى واژه انتظار و تأثير آن به عنوان يك مفهوم ارزشى و اعتقادى بر آرامش روحى و امنيت روانى، در هفتم مورد بررسى قرار گرفته است.
هشتم، به دنبال آسيبشناسى انتظار در ابعاد فردى، اخلاقى و سياسى اجتماعى است و نهم الگويى از جامعه امن در عصر انتظار ارائه مىنمايد.
دهم، زمينههاى امنيت جهانى در عصر انتظار را بررسى كرده و يازدهم فرهنگ انتظار را با رويكردى كاركردى، تحليل و تبيين مىكند و از ميان كاركردهاى مختلف، فقط كاركرد امنيتى و ايمنى بخشى آن را دنبال كرده است.
ادعاى آخرين مقاله، اين است كه دو نگاه به دين: «تنظيم زمان حال براى تسريع در ظهور دادگستر» و «معنا بخشيدن به تجربههاى ناراحت كننده» با وجود برخى مشتركات، تفاوت ماهوى داشته و هر يك از اين تئورىها، حامل ارزشهايى هستند كه در صورت گنجاندن آنها در ظرفهاى مكانى و زمانى متفاوت، نتيجهاى جز تعارض، بىثباتى و آشوب حاصل نمىآيد.
وضعيت كتاب
منابع هر مقاله، در پايان آن و فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته است.
منابع
مقدمه و متن كتاب.