شرح التعرف لمذهب التصوف (تصحیح محمد روشن)
شرح التعرف لمذهب التصوف | |
---|---|
پدیدآوران | مستملی، اسماعیل بن محمد (نویسنده) روشن، محمد (تصحیح و تحشیه) |
عنوانهای دیگر | التعرف لمذهب التصوف. شرح |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1363 ش |
موضوع | تصوف - متون قدیمی تا قرن 14
عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 نثر فارسی - قرن 5ق. کلاباذی، ابوبکر بن محمد، - 380ق. التعرف لمذهب التصوف - نقد و تفسیر |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 282/5 /ک8 ت7028 1363 |
شرح التعرف لمذهب التصوف، به زبان فارسى، شرحى است گسترده، نوشته خواجه امام ابوابراهيم اسماعيل بن محمد مستملى بخارى.
متنى كه اين شرح پيرامون آن نگاشته شده است، كتابى فشرده و موجز به زبان عربى با نام «التعرف لمذهب التصوف» است و توسط ابوبكر بن ابواسحق، محمد بن ابراهيم بن يعقوب نجارى كلابادى به رشته تحرير درآمده است و يكى از مهمترين آثار عرفانى است.
شرح حاضر، از مهمترين و معتبرترين و كهنترين متن صوفيانه زبان فارسى است(گذشته از اين، نسخهاى خطى از آن، به اعتبارى در شمار دومين نسخه خطى تاريخدار زبان فارسى است).
اين شرح، به نامهاى متعدد خوانده شده است، از قبيل «نور المريدين و فضيحة المدعين»، «نور المريدين شرح تعرف لمذهب التصوف»، «كشف المحجوب شرح التصوف».
شارح، در مقدمهاى كوتاه، انگيزه خويش را از نوشتن اين شرح، اجابت درخواست اصحاب خويش مبنى بر تأليف كتابى مشتمل بر ديانات و معاملات و حقايق و مشاهدات و اشارات به پارسى بيان كرده است.
روش شارح آن است كه ابتدا، كلام مصنف را ترجمه كرده، سپس بر اساس انديشههاى كلامى، حديثى و فقهى و نظاير آن به شرح متن مزبور روى آورده و در اين كار، دقت و امانت تمام به كار برده است. وى، ديباچه متن ياد شده را نيز جمله به جمله، نقل كرده است، سپس به ترجمه آن به پارسى پرداخته است.
شارح، در ترجمه، شيوايى و روانى كلام را بهگونهاى ستايشانگيز، رعايت كرده است. فصاحت و روانى و امانت در ترجمه، از كلام وى پيداست، ولى اصرارى در آوردن واژههاى سره فارسى ندارد. قصد و غرض او، رسايى كلام است، نه زيباى آن. شرحها، گاه كوتاه و گاه بلند است و اين كوتاهى و بلندى ناگزير و معلول اهميت و نوع مطلب مورد بحث است.
شارح، همه جا با ماتن همداستان نيست، بلكه در مواردى نه چندان كم، ديده مىشود كه با نظر وى موافق نمىباشد. گاه، از سر همدلى به توجيه رأىهاى ماتن مىپردازد، ولى در بيشتر موارد، خود استدلال مىكند و نارسايى استنباط مصنف را باز مىنمايد، اما حكم كلى آن است كه با وى، در كليت، همرأى و همداستان است.
شارح، در بزرگداشت خلفاى راشدين به مبالغه مىپردازد، اما هيچگاه احترام خاندان گرامى پيامبر را فرو نمىگذارد. وى، هرچند، امام على(ع) را، امام بر حق مىداند و معاويه را ياغى مىخواند، اما دشنام به وى را روا نمىشمارد.
نثر كتاب، نثر استوار و ساده و بىتكلف سده پنجم است و همچون برخى از نوشتههاى اين دوره، ناهمآهنگ است.
تمام مطالب مطرح شده توسط شارح، در چهار جلد تنظيم گرديده است. كتاب، توسط محمد روشن، مقدمهنگارى و تحقيق و تصحيح و حاشيهنگارى شده است. ايشان، در پيشگفتار خويش، واژهها و تركيبهاى نادر كتاب را ذكر كرده و توضيح داده است و در جلدى جداگانه (جلد پنجم)، به شرح و توضيح آيات و احاديث و عبارات و اشعار عربى كتاب پرداخته است.