رضا، عنایتالله
نام | رضا، عنایتالله |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1299 ش |
محل تولد | |
رحلت | 1389 ش |
اساتید | |
برخی آثار | انقلاب مجارستان (سيزده روزی که کرملين را لرزاند) |
کد مؤلف | AUTHORCODE13065AUTHORCODE |
عنآيتالله رضا، در 18 خرداد 1299 در رشت، در خانوادهاى روحانى كه از ديرباز در گيلان صاحب نفوذ بودند، ديده به جهان گشود. نام خانوادگى او منسوب به حاجى آقا رضاست كه از مجتهدين عالىقدر گيلان بوده است. اجداد او، از مراجع گيلان بودند. هنگام تولد او، زمانى بود كه روسها قيام جنگل را تحت فشار قرار داده بودند و ميرزا كوچكخان به كوهستان پناهنده شده بود. خانواده او كه از ميرزا حمايت مىكرد، ناچار شده بود به دليل ورود نيروهاى شوروى به گيلان، آنجا را ترك كند. او كودكى چهل روزه بود كه خانواده به تهران نقل مكان كردند. مدتى در تهران اقامت داشتند و بعد از پايان ماجرا به رشت برگشتند. بعد، دوباره موقعى كه او 5 - 6 ساله بود، خانواده او مجدداً به تهران آمدند.
تحصیلات
او تحصيلات ابتدايى را گرچه از رشت شروع كرد، ولى بلافاصله از كلاس دوم دبستان به تهران آمد و در مدرسه ادب در سرچشمه تحصيل كرد. از كلاس چهارم ابتدايى دوباره به رشت برگشت. دوره ابتدايى و دوره اول متوسطه را هم در رشت تمام كرد. بعد از سال 1315 بود كه به تهران آمد و در مدرسه دارالفنون تحصيل مىكرد. بعد، به نظام، به دانشكده افسرى رفت و در آنجا افسر شد. از آنجا كه در سال 1318 رشته هوايى در دانشكده افسرى بهطور مستقل وجود نداشت، دانشجويانى كه افسر مىشدند، اعلام مىكردند كه مىخواهند به رشته دريايى و يا هوايى بروند. او به رشته هوايى رفت و از آن زمان در نيروى هوايى خدمت كرد و افسر خلبان نيروى هوايى بود و بعد، دانشكده ديدهبانى نيروى هوايى را تمام كرد.
تحصيلات ابتدايى و متوسطه عنآيتالله رضا در شهرهاى رشت و تهران سپرى شد و او در سال 1316 خورشيدى ديپلم متوسطه خود را در رشته ادبيات از دبيرستان دارالفنون اخذ كرد و سپس در همان سال، در دانشكده افسرى ثبت نام كرد و در سال 1318 به جرگه افسران ارتش ايران پيوست. پس از پايان رساندن دانشكده افسرى در نيروى هوايى ارتش پذيرفته شد و در آنجا دوره خلبانى هواپيماهاى جنگى را گذراند.
عنآيتالله رضا پس از شهريور 1320، در آن ايام پرالتهاب و پرتبوتاب سياسى و اجتماعى ايران، به گفته خودش: «مشكلات كشور سبب شد كه به حزب توده رو بياورد». در همين ارتباط، در سال 1324 بازداشت و سپس به کرمان تبعيد و زندانى شد. در اوايل سال 1325 پس از آزادى از زندان به دستور كميته مركزى حزب، عازم آذربايجان شده و در ارديبهشت 1325 در آنجا بهعنوان معاون نيروى هوايى حكومت دموكرات آذربايجان مشغول شد تا اينكه شب 21 آذر 1325 دستور داده شد كه به خارج بروند؛ در نتيجه، تبريز را ترك كردند و به همراه افراد خانواده - همسر و دو فرزندش - به شوروى رفتند.
از آن پس به سبب بروز اختلاف با سران فرقه دموكرات آذربايجان در مورد تأسيس فرقه در ايران و اعلام رسمى ايشان در كنفرانس باكو مبنى بر انجام اين امر بهمثابه يك خيانت، از سوى سران دستگاه حاكمه جمهورى شوروى آذربايجان (اران قفقاز)، از جمله رئيس جمهورى وقت و همچنين دبير اول كميته مركزى حزب كمونيست آذربايجان، به اتفاق چند نفر ديگر از فرقه دموكرات اخراج و از كار نيز بركنار شد؛ در نتيجه، مجبور به عزيمت از شوروى به كشور چين شد. در آنجا به اتفاق چند تن ديگر، بخش فارسى راديو پكن را تأسيس نمود. بعد از دو سال با توجه به برخى تغييرات در شوروى و بركنارى سران جمهورى شوروى آذربايجان، به سبب دشوارى تحصيل فرزندانشان در چين و آشنايى آنها به زبان روسى، دعوت بازگشت به شوروى را پذيرفته و در اواخر 1959 به مسكو بازگشت و در بخش فارسى راديو مسكو تا سال 1967 به فعاليت ادامه داد.
دوران تبعيد ناخواسته حدود 20 سال به طول انجاميد. او در اين دوره تبعيد، نخست پس از چهار سال تحصيل در دانشكده حزب كمونيست شهر باكو موفق به اخذ مدرك ليسانس شد و پس از آن در سال 1335 در آزمون دكتراى رشته فلسفه دانشگاه دولتى از رساله خود «انديشههاى كسروى» به راهنمايى پرفسور ماكاولسكى از استادان بزرگ فلسفه در اتحاد جماهير شوروى با درجه عالى دفاع كرد.
عنآيتالله رضا سرانجام در سال 1347 به ايران بازگشت و در كتابخانه ملى پهلوى كه در آن زمان يكى از مراكز ايرانشناسى بود، به كار مشغول شد و سپس براى تدريس در مراكز دانشگاهى به همكارى دعوت شد. پس از ورود به ايران، ابتدا به سمت متصدى كتابهاى روسى در كتابخانه پهلوى سابق (بخش كنگره جهانى ايرانشناسى) و بعد بهعنوان معاون علمى و پژوهشى آن كتابخانه مشغول شد. پس از انقلاب اسلامى ايران نيز مسئوليت كتابخانه به او واگذار شد، اما به سبب بيمارى و عزيمت شش ماهه به خارج از ايران بهمنظور معالجه، ادامه كار ميسر نگرديد. وى از سال 1365 در مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، بهعنوان مدير بخش جغرافيا و عضو شوراى عالى علمى فعاليت مىكرد.
كتابهاى «شهرهاى ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان» و «اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران در سدههاى چهارم - ششم ميلادى»، ترجمه عنآيتالله رضا، به ترتيب، در دورههاى هفتم و دوازدهم كتاب سال جمهورى اسلامى ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى بهعنوان كتاب سال برگزيده شدند.
آثار
الف) ترجمهها
- اورارتو؛
- تمدن ايران ساسانى، نوشته لوكونين (تهران، 1350)؛
- طبقه جديد، تحليلى از تحول جامعه كمونيست، نوشته ميلوان جيلاس؛
- اسرار مرگ استالين، نوشته آوتور خانوف؛
- به زمامداران شوروى، نوشته سولژنيتسين؛
- منابع كمونيسم روسى و مفهوم آن، نوشته نيكلاى الكساندرويچ برديايف (تهران 1360)؛
- نيكتا خروشچف، سالهاى حاكميت به ضميمه متن كامل گزارش خروشچف در جلسه سرى
- كنگره بديستم شوروى (1362)؛
- گفتوگو با استالين، نوشته ميلوان جيلاس؛
- سيزده روزى كه كرملين را لرزاند (انقلاب مجارستان)، نوشته تيبور مراى؛
- خاطرات بوريس باژانف، رئيس دبيرخانه دفتر سياسى حزب كمونيست اتحاد شوروى؛
- تاريخ سرى جنايتهاى استالين، نوشته آرلف تهران 1366؛
- شهرهاى ايران در دوران پارتيان و ساسانيان، نوشته پيگولوسكايا؛
- اعراب حدود مرزهاى روم شرقى و ايران در سدههاى 4 - 6 ميلادى، نوشته پيگولوسكايا.
ب) تأليفات
- آذربايجان و اران (آلبانياى قفقاز) (تهران 1360)؛
- ايران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول (تهران 1380)؛
- كمونيسم و دموكراسى (تهران 1353)؛
- ماركسيسم و ماجراى بيگانگى انسان (تهران)؛
- ايران و تركان در روزگار ساسانيان (تهران 1365ش)؛
- كمونيسم اروپايى.
علاوه بر موارد مذكور، ايشان داراى بيش از 120 مقاله در دائرةالمعارف بزرگ اسلامى و بيش از 60 مقاله در مجلات و نشريات خارج از مركز دائرةالمعارف مىباشد.
وفات
دكتر عنآيتالله رضا در 20 تير 1389 در سن 90 سالگى از دنيا رفت.