توحید مفضل و اخلاق
توحيد مفضل و اخلاق | |
---|---|
پدیدآوران | جعفر بن محمد(ع)، امام ششم (نويسنده) کاظمي خلخالي، زينالعابدين (مترجم) |
عنوانهای دیگر | الاخلاق عند الامام الصادق(ع)
اخلاق نزد امام صادق(ع) توحيد المفضل. فارسی |
ناشر | حجر |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1361ش |
موضوع | 1.آفرينش
2.اخلاق 3.اخلاق اسلامی 4.توحيد 5.جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، 80 - 148ق. 6.خدا - اثبات 7.خدا شناسی |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 217 /م7 ت9041 1361 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
توحید مفضل و اخلاق، مجموعهای است شامل دو کتاب از امام صادق(ع) که توسط زینالعابدین کاظمی خلخالی، ترجمه و گردآوری شده است. کتاب نخست، کتابی است در اثبات صانع، توحید و سایر صفات کمالیه خداوند که در چهار مجلس عرضه گردیده و کتاب دوم، کتابی است در موضوع اخلاق که مباحث آن، برگرفته از کتاب «مصباح الشريعة» بوده و طبق بخشبندی مترجم، به هفت بخش تقسیم شده است.
از آنجا که کتاب توحيد مفضل در مقاله جداگانهای معرفی گردیده در این نوشتار به معرفی ترجمه توحید مفضل و به دنبال آن درباره کتاب اخلاق پرداخته شده است.
ترجمه توحید مفضل
مترجم، خود پیرامون انگیزه ترجمه توحيد مفضل، چنین بیان داشته است که چون کتاب، دارای ارزش فراوانی در اثبات صانع، توحید و سایر صفات کمالیه خداوند بوده و کافه شیعیان در تقویت یقین و ایمان به آن محتاج میباشند و از طرفی، فارسیزبانان به اعتبار عدم معرفت از لغت عربی، از منافع بینه و قواعد جلیله آن محروم بودند، اقدام به ترجمه این اثر کرده است[۱]
مترجم خود به این نکته اشاره دارد که چون برخی از مطالب، احتیاج بیشتری به توضیح و تشریح داشته، بهمنظور فهم بهتر خوانندگان فارسیزبان، اقدام به توضیح و تشریح مطالب کرده است[۲]
مترجم در مواردی از عبارتپردازی و به کار بردن عبارات مغلق، خودداری ننموده که این کار، باعث شده است تا قدری از سلاست و روانی متن، کاسته شود که البته تسلط کامل مترجم به لغت عرب، تا حد زیادی این مسئله را جبران نموده است.
مترجم توضیحاتی را که لازم میدانسته تا افزوده شود، در پاورقیها آورده است. فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده است.
کتاب اخلاق
اخلاق، کتابی است که مباحث آن، برگرفته از کتاب «مصباح الشريعة» بوده و توسط زینالعابدین کاظمی خلخالی، گردآوری و به فارسی، ترجمه شده است. مترجم در توضیح انگیزه گردآوری و نگارش کتاب، به نکات زیر، اشاره نموده است:
- علم اخلاق یکی از میراثهای گرانبهای امام صادق(ع) بوده و این علم است که در نفوس انسانها، کمال پدید میآورد و نیروی استقلال و رشد عقل را در انسانها، نمو میدهد.
- تنها علم اخلاق است که مسیر حرکت بهسوی انسانیت را تعیین میکند و هنگام دچار شدن به حیرت و شگفتی در زندگی، چگونگی اعمالش را برای وی توضیح میدهد و هنگامی که عقل در اضطراب و نگرانی باشد، اخلاق دست آن را گرفته، از این نگرانی نجات میدهد و در زمانی که عقل دربرابر حوادث ضعیف باشد، اخلاق با نیرویش به آن قدرت میدهد.
- دانستن علم اخلاق یک رسالت همگانی است و هم بر هر فرد زنده، لازم است که آن را به افراد زنده دیگر بیاموزد و علم اخلاق، امانت بزرگی از سوی خداوند میباشد و بر هر شخص عاقل، واجب است آن را به همه عقلای دیگر، اعلام کند[۳]
ساختار
کتاب با پیشگفتار نسبتا مفصلی از مترجم آغاز شده است. از آنجایی که مؤلف «مصباح الشريعة» در تألیف آن، فصل و بخش خاصی تعیین نکرده است، درصورتیکه برای روشن شدن موضوع بحث، طبقهبندی مطالب لازم و ضروری به نظر میرسد، لذا مترجم، ترجمه کتاب را برحسب مطالب و مسائلی که در آن بحث میشود، به هفت بخش تقسیم کرده و در اول هر بخش، مسائلی را که در آن بحث میشود، توضیح داده است[۴]
گزارش محتوا
در پیشگفتار، به معرفی مختصر کتاب و اقدامات صورتگرفته در آن، بهخصوص انگیزه انتخاب آن اشاره شده است[۵]
در بخش اول، به تعریف اخلاق از نظر لغوی و اصطلاحی پرداخته شده است. در این فصل، به این نکته اشاره گردیده که اساس و منشأ اخلاق انسانی، عبارتند از: غریزه و وراثت و تأثیر محیط و تربیت و عادت بر انسان. پس وقتی که فلاسفه میگویند: «انسان از مادر مانند صفحه سفید متولد میشود و مربی او هرچه بخواهد در آن صفحه سفید رسم میکند»، منظورشان این است که طفل تازه تولدیافته، صاحب غریزهای است (به نام غریزه فراگیری) که بهسرعت اثرات محیط اطراف خود را میپذیرد و با راهنماییهای مربی است که در وهله نخستین پدر و مادر و در مرحله بعدی، مربیان و آموزگاران و در مرتبه نوجوانی، مدارس و دانشگاهها و در آخر هم جامعه، غرایزش تقویت میشود و نمو مییابد. چون غریزه بهخودیخود نمیتواند کودک را به جهت خاصی هدایت کند و یا خلق معینی را برایش کسب نماید... پس قصد آن فلاسفه از صفحه سفید، این است که نفس کودک از ملکات اخلاقی خالی است، نه اینکه او از غرایز و طبایع ارثی عاری باشد؛ پس مربی غریزه را در طفل به وجود نمیآورد، بلکه به او اخلاق میآموزد[۶]
در بخش دوم، به این پرسش پاسخ داده شده است که سعادت چیست و خیر کدام است؟ در پی پاسخ به این پرسش، به این نکته اشاره گردیده که انسان، تنها موجودی است که میتواند برخلاف خواست طبیعی خود قیام کند و انسان است که بر غریزهاش حکومت میکند و احکام طبیعی خود را تغییر میدهد. انسان یک نیروی نفسانی ثابت دارد و آن عبارت است از دوست داشتن خوبی و نیکی و این نیرو است که نفس آدمی را وادار میکند کارهای نیک را انجام دهد و هدفهای نیکی را انتخاب نماید و اگر به این حقیقت توجه کنیم که سعادت هر موجود، رسیدن به کمالی است که ناموس آفرینش با توجه به استعداد ذاتی او برایش مهیا کرده، متوجه میشویم که تعریف علمای اخلاق از مفهوم سعادت، به دست آوردن این کمال مطلق است و با توجه به اینکه مصداق خیر در همه موجودات یکسان نیست، بلکه کمی و یا زیادی را قبول میکنند، میتوانیم بگوییم کمال وجودی هر موجود، خیر اوست؛ بنابراین کمال مطلق که انسان در اعمال و صفاتش به آن توجه دارد، خیر اعلی محسوب میشود[۷]
این مسئله واضح است که مردم در پیروی کردن از خواستههای غریزه با هم اختلاف دارند؛ چون بعضی در تبعیت از آن، به حد افراط میرسند و برخی هم به حد تفریط. هنگامی که هر دو این اشخاص اعمال خود را تکرار کردند، در نفس آنها عادت منحرف از اعتدال در آنها به وجود میآید و این عادت، بهمنزله اخلاق در وجودشان رشد میکند. اما دستهای از مردم هستند که در پیروی از میلهای غریزی خود، حالت اعتدال را رعایت میکنند؛ در نتیجه برای این قبیل اشخاص، عادات معتدل به وجود میآید و اخلاق درست برای خود کسب میکنند؛ ازاینرو در بخش سوم، به مسئله اعتدال و انحراف پرداخته شده است[۸]
در بخش چهارم، در بیان انسانیت کامل، به این نکته اشاره گردیده که اساس و بنیان شخصیت آدمی، عقل است و نفس و روان آدمی، بهوسیله عقل کامل میشود؛ چون عقل، راهنما و نشاندهنده و کلید نجات نفس میباشد[۹]
در بخش پنجم، از ضمیر (عقل ناخودآگاه) سخن به میان آمده است[۱۰]و در بخش ششم درباره فضایل فرعی انسان، بحث شده است[۱۱]
در آخرین بخش، به دنبال بحث از میزان شناخت اخلاق درست، به این نکته اشاره گردیده که هدف علم اخلاق، این است که انسان را به کمال اعلایی که در عمل و صفاتش میخواهد، برساند؛ ولذا با توجه به این هدف است که بعضی از علمای علم اخلاق گفتهاند علم اخلاق، از همه علوم شریفتر میباشد؛ زیرا علم اخلاق است که اشرف مخلوقات را به شریفترین هدفهایش میرساند[۱۲]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب آمده است. پاورقیها توسط مترجم نوشته شده و در آن، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح عبارات متن پرداخته شده است[۱۳]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.