امدادهای غیبی از نگاه قرآن

    از ویکی‌نور
    امداد‎های غیبی از نگاه قرآن
    امدادهای غیبی از نگاه قرآن
    پدیدآورانمرکز فرهنگ و معارف قرآن (تهيه کننده) ناصحی، محمدحسن (نويسنده)
    ناشربوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    موضوعنصرت الهی - جنبه‌های قرآنی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏ن‎‏2‎‏

    امدادهاى غيبى از نگاه قرآن اثر محمدحسن ناصحى، بررسى كمك‌ها و امدادهاى ويژه الهى از منظر آيات قرآن كريم مى‌باشد كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از آقاى محمدصادق يوسفى مقدم و نويسنده آغاز و مطالب در پنج بخش، تنظيم شده است.

    نويسنده كوشيده است با نگاهى كلى به آيات مربوط به موضوع امدادهاى غيبى، آن‌ها را در ساختارى منظم ارائه دهد تا گامی‌باشد براى شناساندن جايگاه مناسب اين موضوع در مجموعه معارف قرآنى.[۱]

    گزارش محتوا

    در مقدمه آقاى يوسفى مقدم، به اهميت طرح فراهم‌سازى تك‌نگاشت‌هاى قرآنى اشاره شده است. تك‌نگاشت قرآنى، رساله‌اى است مفصل‌تر از مقاله دائرةالمعارفى در موضوع مربوط كه حاصل تأملات و پژوهش‌هاى نويسنده، هيئت علمى، فراهم‌آورندگان پرونده علمى و مجموعه تلاش‌گران آن مقاله را در فضايى گسترده‌تر باز مى‌تاباند و چون محدود و مقيد به فنون خاص دايرةالمعارف‌نگارى نيست، با مجالى مبسوطتر، وجوه آن موضوع را مى‌شكافد.[۲]

    در مقدمه نويسنده، ضمن بيان موضوع كتاب، به اين نكته اشاره شده كه امدادهاى غيبى خداوند، تأثيرى شگرف در زندگى انسان‌ها داشته و آن‌گاه كه طوفان‌هاى حوادث ناگوار و مشكلات پى‌درپى، به انسان هجوم مى‌آورد و وى از همه‌جا نااميد مى‌گردد، به مقتضاى فطرت توحيدى خويش، روى دل به سوى خدا كرده و اين‌جاست كه امداهاى غيبى از او دست‌گيرى نموده و او را از ورطه هلاكت، مى‌رهاند.[۳]

    در بخش اول كتاب كه به كليات اختصاص يافته است، ابتدا به واژه‌شناسى امدادهاى غيبى پرداخته شده و سپس امدادهاى غيبى در قرآن و تفاوت آن با معجزه و قطعى بودن آن، بررسى شده است.[۴]

    نويسنده پس از بررسى واژه‌هاى «امداد» و «غيب»، چنين نتيجه‌گيرى كرده است كه امدادهاى غيبى، كمك‌هاى ناشى از غيب مى‌باشد؛ هرچند با توجه به معناى لغوى واژه مزبور مى‌توان جهان و نظم، حيات و نشاط و تمام نعمت‌هاى موجود در آن را مدد گرفته از عالم غيب و از مصاديق امداهاى غيبى دانست- چنانكه قرآن كريم، اموال و فرزندان را از امدادهاى الهى دانسته است- اما اين تركيب در اصطلاح، به معناى كمك‌هاى ويژه است كه در زندگى بشر وجود دارد و به شرايط خاص و زمينه‌هاى مساعد نيازمند است.[۵]

    همچنين به اين نكته اشاره شده است كه در هيچ آيه‌اى، تعبير «امداد غيبى»- چه به‌صورت مضاف و مضاف‌اليه و چه به شكل اسم و صفت- نيامده است، ولى آيات متعددى به امدادهاى غيبى الهى اشاره دارد، مانند: «يارى با فرشتگان»، «ايجاد آرامش در قلب‌هاى مؤمنان»، «برهم زدن نقشه‌هاى دشمنان».[۶]

    قسمتى از آيات قرآن، به چگونگى كمك‌هاى ويژه الهى مى‌پردازد و اشكال گوناگون امدادها را بيان مى‌كند. اين آيات، دوگونه‌اند: دسته‌اى كه بر وقوع پاره‌اى از امدادهاى غيبى دلالت دارد و آياتى كه متضمن وعده مشروط خدا به امدادهاى خاص اوست كه مى‌توان از آن‌ها، وقوع امدادهاى غيبى را در شرايط ويژه‌اى براى گروه‌هاى خاصى استفاده كرد و از منظر ديگر، آياتى كه به امدادهاى غيبى در جنگ‌ها مى‌پردازد و آياتى كه بيان اين يارى‌ها را در غير جنگ، برعهده دارد.

    در بخش دوم، به آن دسته از امدادهاى غيبى پرداخته شده كه در جنگ و جهاد وجود دارد. اين امدادها، به ترتيب سپاه نامرئى؛ فرشتگان امدادگر؛ خواب كوتاه و سبك؛ نزول باران؛ ايجاد آرامش در قلب‌هاى مؤمنان؛ ايجاد ترس در دل دشمنان؛ بادهاى ويران‌گر؛ كم جلوه‌دادن سپاه دشمن؛ استوار ساختن گام‌هاى مجاهدان؛ فرستادن لشكر پرندگان.[۷]

    بخشى از امدادهاى ويژه الهى، نه تنها در جنگ و جهاد، بلكه در طول زندگى انسان جريان دارد و از وى دست‌گيرى مى‌كند. اين كمك‌ها بيشتر معنوى است و برخى از آن‌ها نيز هويت مادى دارد. در بخش سوم، با عنوان «امدادهاى غيبى در غير جنگ» به اين گونه امدادها پرداخته شده كه از آن جمله است: هدايت‌بخشى، تعليم الهى، بازداشتن انسان از گناه، دل‌محكمى، افكندن محبت انسان در دل‌ها، بشارت‌هاى فرشتگان، تأييد به روح الهى.[۸]

    در بخش چهارم، شرايط برخوردارى از امدادهاى غيبى بررسى شده است. به نظر نويسنده، اگر زندگى انسان مقرون به حق‌جويى، حقيقت‌طلبى و اخلاص باشد، مورد حمايت الهى قرار گرفته و از راه‌هايى كه بر وى مجهول است، دستى غيبى حمايتش مى‌كند. وى معتقد است انسان مى‌تواند با پيمودن راه خدمت به خلق، كمك به ضعيفان و مخصوصاً احسان به والدين- به شرط اخلاص و حسن نيت- كم و بيش، آثار لطف خداوند را دريابد. اما با توجه به اين‌كه خواست خدا بى‌حساب نيست و حكمت الهى اقتضاى وجود ضابطه در اين مورد را دارد، بايد ديد چه ضوابط يا شرايطى براى برخوردارى از امدادهاى ويژه الهى وجود دارد. لذا در اين بخش، اين شرايط مورد بحث قرار گرفته است.[۹]

    نويسنده شرط اول برخوردارى از امدادهاى الهى را ايمان دانسته است؛ به اين دليل كه در چند جاى قرآن، وقتى از يارى و دست‌گيرى خداوند و نجات‌بخشى او سخن به ميان آمده، مؤمنان مشمول اين لطف خاص قرار گرفته‌اند.[۱۰]

    ديگر شرايطى كه نويسنده براى برخوردارى از امدادهاى ويژه الهى، عنوان نموده و به شرح و توضيح آن پرداخته، عبارتند از: توكل، پارسايى، يارى دين خدا، جهاد، بردبارى، خلوص انگيزه‌ها و استقامت.[۱۱]

    در بخش پنجم، اهداف امداهاى غيبى مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه كمك‌هاى ويژه الهى در جنگ‌ها، مجموعه هدف‌هايى كلى دارد كه مهم‌ترين آن‌ها، عبارت است از تقويت آيين حق و دين خدا، شكست و سرافكندگى دشمنان حق و قطع ريشه آنان، يادآورى نعمت‌هاى خدا و شكرگذارى براى آنها، توجه به قدرت خدا و در نتيجه رسيدن به آرامش روحى و اطمينان خاطر و نيز آزمايش مردم.[۱۲]

    به عنوان مثال، برخى در تفسير آيه «تا گروهى از آنان كه كافر شدند، بريده گرداند يا سركوبشان كند، پس نوميد و شكست خورده باز گرداند».[۱۳]، معتقدند كه اين آيه، به بيان علت نهايى اين‌گونه كمك‌ها مى‌پردازد كه ايجاد تفرقه و جدايى ميان دشمنان است؛ حال يا ايمان مى‌آورند يا سركوب و سرافكنده شده، تهى دست و نوميد، عقب مى‌نشينند. مؤلفان تفسیر نمونه نيز درباره آيات مربوط به فرستادن لشكر پرندگان به سوى اصحاب فيل به اين نكته اشاره دارند كه در فرستادن سپاه پرندگان هم كه با سنگ‌ريزه‌هاى خود، لشكر بزرگ ابرهه و پيل‌سواران را نابود كردند، يادآورى عظمت و قدرت خداوند و حقانيت آيين او مورد توجه بوده است. همان‌گونه كه خداوند درباره جنگ بدر و روبه‌رو شدن مسلمانان با سپاه مشركان فرمودند: اراده خداوند احقاق حق و قطع دنباله كافران است.[۱۴]و در آيه 40 توبه، آن‌جا كه از يارى پيامبر(ص) در غار ثور سخن مى‌گويد، آشكارا مى‌فرمايد: پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را به سپاهى كه شما نمى‌ديديد نيرومند گردانيد و سخن آنان را كه كافر شدند، فروتر كرد و سخن خداى، برترين است و خدا تواناى بى‌همتا [و] داناى استواركار است.[۱۵]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر آدرس آيات، روايات و مطالب ذكر شده در كتاب اختصاص يافته است.

    پانويس

    1. مقدمه نويسنده، ص14
    2. مقدمه يوسفى مقدم، ص9-10
    3. مقدمه نويسنده، ص13
    4. متن كتاب، ص15-20
    5. همان، ص17
    6. همان، ص18
    7. همان، ص29
    8. همان، ص59
    9. همان، ص103
    10. همان، ص104
    11. همان، ص106- 113
    12. همان، ص115
    13. آل عمران، آيه 127
    14. انفال، آيه 7
    15. همان، ص115-116

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.