مبادی و اصطلاحات علم فقه
مبادی و اصطلاحات علم فقه | |
---|---|
پدیدآوران | جلالی زاده، جلال (نويسنده) |
ناشر | احسان |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-356-645-6 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
مبادى و اصطلاحات علم فقه، اثر جلال جلالىزاده، كتابى است پيرامون مبادى و اصطلاحات علم فقه، به ويژه فقه شافعى كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.
نوشته نشدن كتابى در زمينه اصطلاحات فقهى مذهب شافعى به زبان فارسى، انگيزه نگارش كتاب حاضر بوده است[۱]
ساختار
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در بيست و هفت عنوان، تنظيم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به پيشينه و تاريخ مبادىنويسى اشاره شده است. مبادىنويسى يا فرهنگ اصطلاحات يا معجم، در نزد مسلمانان از پيشينه زيادى برخوردار است و تاريخنگارانى كه به علم حديث اشتغال داشتند و به نظر نويسنده، شايد جزء نخستين كسانى باشند كه به اين كار پرداختهاند[۲]
وى به اين نكته اشاره دارد كه هرچند درباره اصطلاحات فقه، بهطور جداگانه يا در ضمن اصطلاحات ديگر علوم، كتابهايى به زبان فارسى تأليف شدهاند، اما كاملترين كتابى كه در اين زمينه به زبان فارسى نوشته شده، نگاشته دكتر علىرضا فيض است؛ ولى از آنجايى كه تاكنون كتابى در زمينه اصطلاحات فقهى اهل سنت و بهويژه مذهب شافعى به زبان فارسى نوشته نشده است، وى اقدام به تدوين اثر حاضر نموده است[۳]
در آغاز كتاب، به تعريف مبادى فقه و ضرورت و اهميت اصطلاحات فقه و سپس، مراحل تطور آن، اشاره شده است. نويسنده، معتقد است مبادى فقه يا اصطلاحات فقهى يا ترمينولوژى فقه، يكى از دانشهايى است كه نهتنها براى دانشآموختگان اين رشته ضرورى است، بلكه براى هر فرد مسلمان و علاقهمند به احكام فقهى لازم است و از آنجايى كه هر دانشى براى خود اصطلاحات خاصى دارد كه متخصصان در آن بر آنها تسلط و احاطه دارند و بدون آشنايى با آن اصطلاحات، نمىتوان احاطه كامل بر مسائل آن علم داشت، لذا لازم است در آغاز پرداختن به هر علمى، از اصطلاحات آن علم، آشنايى كامل به دست آيد[۴]
نويسنده مراحل تطور فقه را به سه دوره زير، تقسيم كرده است:
- عصر نبوت كه تا سال يازدهم هجرى است؛
- عصر صحابه و بزرگان تابعين كه تا دهه سوم سده دوم هجرى ادامه مىيابد؛
- عصر تابع تابعين و پس از آنها از دهه سوم سده دوم هجرى تا نيمه سده چهارم هجرى كه مجتهدان بزرگ و صاحبان مذاهب فقهى، در اين عصر ظهور كردهاند[۵]
نويسنده دوره سوم را دوره پختگى و وارستگى و تدوين و تكميل فقه اسلام دانسته و بر اين باور است كه در اين دوره، اهتمام زيادى به تشريح اصطلاحات فقهى، داده شده است[۶]
وى بهمنظور آشنايى بيشتر با تاريخ اصطلاحشناسى يا ترمينولوژى فقه، به چند تن از معجمنويسان با آثارشان اشاره نموده و سپس، از آنجايى كه براى دانشجويان رشته فقه شافعى، قبل از هر چيز لازم است كه با مؤسس و بنيانگذار اين مذهب آشنا شوند، بهطور اختصار، شمهاى از زندگى و سيره امام شافعى را مرور كرده و سپس ادوار و مراحل فقه شافعى را توضيح داده است[۷]
در ادامه، به توضيح اصول مذهب شافعى، اصطلاحات حرفى، اصطلاحاتى كه بر علماى مذهب دلالت مىكنند، اصطلاحات نسبت دادن اقوال به صاحبانشان و اصطلاحاتى كه مربوط به كتابهاى مذهب شافعى هستند پرداخته شده است[۸]
ديگر مطالب كتاب عبارتند از: مدارس مذهب و طبقات علماى شافعى؛ سلسله مذهب شافعى از زبان امام نووى؛ طبقات خراسانيان؛ طبقات عراقيان؛ فقه دو مدرسه و جمع در بين آن دو؛ كتابهاى خراسانيان؛ كتابهاى عراقيان؛ فقيهان نامدار شافعيه؛ كتابهاى مرجع و معتبر در فقه شافعى؛ تقديم و ترجيح اقوال در فقه شافعى؛ اصطلاحات فقهى؛ «منهاج الطالبين» و شرحهاى آن و نمونه متن فقهى از كتاب «المحرر».
نويسنده معتقد است براى آشنايى بيشتر با مذهب شافعى، لازم است به آثارى كه علماى اين مذهب نگاشتهاند، مراجعه شود؛ بدين منظور، در پايان كتاب، به كتابهاى مذهب شافعيه از «طبقات الشافعية» سيد ابوبكر مصنف چورى، اشاره شده است[۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است[۱۰]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.