تفسیر النسائي

    از ویکی‌نور
    تفسیر النسائي
    تفسیر النسائي
    پدیدآورانجلیمی، سید بن عباس (محقق)

    مرکز السنة للبحث العلمي القاهرة (محقق)

    شافعی، صبری بن عبدالخالق (محقق)

    نسائی، احمد بن علی (نويسنده)
    ناشرمؤسسة الکتب الثقافیة
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1410 ق یا 1990 م
    چاپ1
    موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 3ق. تفاسیر ماثوره - اهل سنت
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏93‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏5‎‏ت‎‏7

    تفسير النسائي، اثر محدث معروف و مؤلف يكى از صحاح سته معتبر در نزد اهل سنت، امام ابوعبدالرحمن، احمد بن على بن شعيب نسائى (نساء، 214 يا 215-303ق، مكه) است كه در آن، برخى از آيات قرآن كريم را از آغاز قرآن تا انجام آن، به‌جز سوره‌هاى نوح، بلد، شرح، عاديات، قارعه، عصر، فيل، فلق و ناس، به زبان عربى در دو جلد تفسير كرده است.

    اين اثر را پژوهشگران «مركز السنة للبحث العلمي»، آقايان: «صبرى بن عبدالخالق شافعى» و «سيد بن عباس الجليمى» تحقيق و تصحيح و منابع احاديثش را استخراج كرده‌اند.

    ساختار

    كتاب حاضر از مقدمه مصححان و متن اصلى (شامل: ج1: سوره‌هاى حمد تا پايان سوره اسراء و ج2: سوره‌هاى كهف تا پايان سوره اخلاص) و تعليقات مصححان و خاتمه آنان تشكيل شده است.

    روش نويسنده در اثر حاضر، روايى است.

    متأسفانه نويسنده، مقدمه‌اى براى تفسيرش ننوشته و به همين جهت برخى از ويژگى‌ها و مشخصات نگارش اثر حاضر پنهان مانده است.

    گزارش محتوا

    درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير سودمند است:

    1. مصححان در مقدمه خودشان كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده‌اند، با بيان تعريف لغوى و اصطلاحى تفسير و انواع آن و چگونگى سير و تطور تفسير در روزگار صحابه و تابعين و پيروان تابعين و با ذكر شرح حال مفصلى از نويسنده و آثار علمى او و منزلت علمى وى، به‌تفصيل وارد بحث از روش علمى او در اثر حاضر شده‌اند...[۱]
    2. نويسنده در تفسير اين آيه مباركه: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ» ...[۲]، از علقمه به نقل از عبدالله، اين روايت را آورده است: داشتم با پيامبر(ص) در مدينه راه مى‌رفتم... بر گروهى از يهود گذر كرديم، پس برخى از آنان پرسيدند اى ابوالقاسم براى ما از روح سخن بگو، پس پيامبر(ص) مدتى تأمل كرد و بعد سرش را بالا آورد و ما فهميديم كه به او وحى مى‌شود؛ وقتى وحى تمام شد گفت: «الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» ...[۳]و...[۴]نويسنده در موارد متعددى، مانند اين مورد، هيچ توضيحى بر روايت منقول نيفزوده است.
    3. نويسنده در تفسير سوره قدر نوشته است: «رسول خدا(ص) در ركوعش مى‌گفت: «سبوح قدوس رب الملائكة و الروح» و همچنين اين روايت را آورده است كه عائشه به پيامبر(ص) گفت: اگر شب قدر را دريافتم چه بگويم؟ گفت: مى‌گويى: «اللهم إنك عفو تحب العفو فاعف عني»؛ «خدايا! تو بخشنده‌اى و عفو و بخشش را دوست دارى پس مرا ببخش»...[۵]
    4. نويسنده در تفسير سوره كوثر اين روايت را از انس بن مالك آورده است: پيامبر(ص) در جلوى روى ما در مسجد بود كه سرش را پايين انداخت و بعد سرش را بلند كرد و لبخند زد. پس من گفتم چه چيزى تو را خنداند اى رسول خدا؟ گفت سوره «كوثر» بر من نازل شد؛ آيا مى‌دانيد كوثر چيست؟ گفتيم خدا و رسولش داناترند. گفت: آن نهرى است كه خداى تبارك و تعالى به من وعده داده در بهشت كه ظروفش بيشتر از تعداد ستارگان است و امت من در كنار آن حوض بر من وارد مى‌شوند...»...[۶]
    5. نويسنده در تفسير آيه مباركه «إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ» ...[۷]، چنين روايت كرده است: از ابوموسى اشعرى نقل است كه مردمانى در نزد رسول خدا(ص) بودند و هريك با صداى بلند فرياد مى‌زدند: «لا إله إلا الله و الله أكبر»، پس پيامبر(ص) گفت: شما ناشنوا و غايب را نمى‌خوانيد! بعد گفت: اى ابوموسى! آيا مى‌خواهى تو را بر گنجى از گنج‌هاى بهشت راهنمايى كنم؟ گفتم: بله؛ گفت: مى‌گويى: لا حول و لا قوة إلا بالله...[۸]

    وضعيت كتاب

    مصححان، در پايان جلد دوم اثر حاضر، فهارس فنى متعددى (آيات، روايات و آثار، معجم مفهرس الفاظ روايات و آثار، مسانيد، شيوخ مصنف، رجال اسناد - جز صحابه (اصحاب المسانيد) و شيوخ - اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، قرائات، مُدُن و بلدان و اماكن و غزوات و منابع) و همچنين فهرست مطالب را آورده‌اند. مصححان همچنين تصاويرى از نسخه خطى اين كتاب را آورده‌اند...[۹]دانستنى است كه مصححان تعليقاتى بر اثر حاضر نوشته و به‌صورت پى‌نوشت بعد از اتمام مطالب نويسنده آورده و برخى از روايات تفسيرى را افزوده‌اند...[۱۰]

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص5-150
    2. اسراء: 85
    3. اسراء: 85
    4. ر.ک: متن كتاب، ج1، ص670
    5. همان، ج2، ص538-539
    6. ر.ک: همان، ج2، ص555-556
    7. سبأ: 50
    8. ر.ک: همان، ج2، ص611
    9. همان، ج1، ص145-149
    10. ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص573-628

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.