عوام و خواص از دیدگاه قرآن

    از ویکی‌نور
    عوام و خواص از دیدگاه قرآن
    عوام و خواص از دیدگاه قرآن
    پدیدآورانسپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی (تهيه کننده) حیدری، احمد (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرعوام و خواص در قرآن
    ناشرسپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقيه، پژوهشکده تحقيقات اسلامی
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    موضوععوام گرایی - جنبه‏‌های قرآنی فقه جعفری - جنبه‏‌های قرآنی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏104‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏9‎‏ح‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    عوام و خواص از ديدگاه قرآن، تأليف احمد حيدرى، با هدف آموزش قرآن و معارف قرآنى، توسط پژوهشكده تحقيقات اسلامى نمايندگى ولى فقيه در سپاه تهيه شده است. اين كتاب در اجابت به دعوت مقام معظم رهبرى حضرت آيت‌الله خامنه‌اى(مدظله‌العالى) به بررسى اين موضوع، تهيه شده است[۱]

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفت بخش است. مطالب هر بخش نيز خود در ضمن چند عنوان با دسته‌بندى مناسب ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    در هر جامعه‌اى، افرادى هستند كه اهل شناخت و تجزيه و تحليل بوده، نسبت به وقايع اجتماعى، موضع‌گيرى مى‌نمايند و سردمدارى جريان جامعه به دست آنهاست و در مقابل آنها - كه معمولا كم هستند - اكثريت افراد جامعه قرار داشته كه معمولا پيرو بوده و به بالادستى‌ها نگاه كرده، مطابق مشى آنها عمل مى‌كنند. اين اكثريت، توانايى تجزيه و تحليل مسائل را ندارند و يا توانايى‌شان اندك است و به هر دليل، چاره‌اى جز پيروى ندارند. گروه اول را «خواص» و گروه دوم را «عوام» مى‌ناميم[۲]

    مطالب بخش‌هاى مختلف كتاب به‌اختصار بدين شرح است:

    1. در بخش اول كتاب در ضمن دو بخش، واژه‌هاى ويژه خواص و عوام ذكر شده است. واژه‌هاى ويژه خواص، خود به سه بخش واژه‌هاى ويژه خواص جبهه حق، واژه‌هاى ويژه خواص جبهه باطل و واژه مشترك تقسيم شده است كه حواريون و اولوالعلم در جبهه حق و مترفان (خوشگذرانان) و پيشوايان گمراهى و مستكبران در جبهه باطل قرار دارند و ملأ واژه مشترك است. ناس و مستضعفان نيز دو واژه ويژه عوام هستند[۳]
    2. در بخش دوم كتاب نيز ويژگى‌هاى خواص و عوام در دو بخش بيان شده است. خواص داراى قدرت تجزيه و تحليلند و انتخابگرند. از آن سو عوام قوّه تحليل و ژرف‌بينى نداشته، عقلشان به چشمشان است، ارزش از ديدگاه آن‌ها غالباً به امور مادى و ظاهرى است و مقلّد و تابعند[۴]
    3. در بخش سوم به وظايف دو گروه خواص و عوام اشاره شده است. اوّلين و مهم‌ترين وظيفه خواص، عمل به علم خويش و الگوى عملى شدن است. خواص اينسان مى‌توانند، ديگران را جذب كرده، از سر جان و دل پيرو خود سازند و در آن هنگام اثر وجودى آنان به‌صورت كامل، ظهور خواهد كرد[۵]تعليم عوام و بالابردن بينش آنان، امر به معروف و نهى از منكر، اعلام بيزارى از منحرفان و هجرت و دورى گزيدن از فساد و مفسد، از ديگر وظايف خواص است.
      اصل تبعيت از عالمان، اصلى عقلانى است و عوام لازم است كه تابع عالمان و خواص باشند. مهم در اينجا اين است كه عوام در تبعيت، دقت و توجه كافى داشته باشند و پيروى آنان مطابق معيارهاى صحيح باشد. آنان بايد پيرو انسان‌هاى هدايت‌شده و هدايتگر باشند. پيرو كسانى باشند كه امر خدا معيار كارشان است نه پيروى از هواى نفس[۶]خوددارى از اظهار نظر در حوزه‌هاى تخصصى و تعلّم و كوشش براى خارج شدن از گروه عوام از ديگر وظايف عوام جامعه است.
    4. در بخش چهارم كتاب، عوامل مؤثر در عملكرد خواص مورد بررسى قرار گرفته است. عملكرد خواص از عوامل مختلفى تأثير مى‌پذيرد. بعضى عوامل در خواص ايجاد تحول مى‌كند و آنان را به قيام، حركت، سازماندهى و حركت‌زايى وامى‌دارد و بعضى عوامل در آنها خمودى، سستى، رنگ‌پذيرى، تساهل و اهمال به بار مى‌آورد. نوع اول، عوامل مثبت و نوع دوم، عوامل منفى هستند[۷]تصميم‌گيرى به‌موقع، هراس نداشتن از ملامت ديگران، زهد و بى‌اعتنايى به تعلقات دنيا از جمله عوامل مثبت و مغرور و دل‌خوش شدن به توهمات و عقايد غلط، تعلقات و دلبستگى‌هاى مادى و انگيزه‌هاى غير الهى از جمله عوامل منفى مؤثر در عملكرد خواص جامعه مى‌باشد[۸]
    5. آيات بسيارى از قرآن كريم، بيان‌گر اقدامات خواص خوب يا بد است كه نويسنده در بخش پنجم كتاب به آن پرداخته است. خواص خوب و حق‌مدار به مقتضاى تعهد انسانى - الهى خويش براى انجام وظيفه قيام كرده و نسبت به انحرافات، كجروى‌ها، ستم‌ها و تجاوزگرى‌ها عكس‌العمل نشان داده‌اند. قيام خواص، به‌صورت‌هاى مختلف بوده است كه مبارزه مخفى يا تقيه‌اى، اعلان توحيد و ايمان، كناره‌گيرى از قوم جاهل و جهاد مسلحانه، مراحل قيام خواص را عليه كفر، ظلم و ستم تشكيل مى‌دهد[۹]
    6. در اين بخش، نقش خواص در تثبيت و تخريب حكومت‌ها بررسى شده است. حكومت‌هاى حق بر پايه‌هاى آزادى، كرامت انسان، آگاهى توده‌ها، دفاع از حقوق حقه آحاد جامعه، شكوفا كردن استعدادها، تقسيم عادلانه امكانات اقتصادى و... قرار گرفته و طبعاً خواص در اين جامعه، عامل اجرايى، ايجادكنندگان پايه‌هاى فوق و ضامن بقا و سلامت بنيان حكومت هستند؛ بيدارگران و مدافعان حقوق و آزادى‌ها بوده و حكام عدل را در رسيدن به اهداف فوق يارى مى‌دهند و در برابر انحرافات و كژى‌هاى آنان مى‌ايستند و آنان را مستقيم مى‌گردانند. از سوى ديگر، خواص در جوامع كفر و ظلم با كتمان، جعل و تحريف از آگاه شدن توده‌ها جلوگيرى مى‌كنند[۱۰]
    7. در آخرين بخش كتاب نيز با توجه به آيات قرآن كريم، پاداش عوام و خواص مطالعه شده است. عوام و خواص هركدام متناسب با اعمال خود پاداش مى‌برند يا كيفر مى‌بينند. خواص خوب، پاداش اعمال صالح شخصى خود و پاداش هدايت ديگران را مى‌بينند؛ چون علاوه بر اينكه خود هدايت يافته‌اند، سبب هدايت و نجات انسان‌هاى فراوانى نيز شده‌اند؛ ازاين‌رو علاوه بر پاداش اعمال خود، پاداش عظيم اين هدايت و نجات دادن انسان‌ها نيز نصيب آنان مى‌شود و خواص بد نيز كيفر گناهان و اعمال بد خود را مى‌بينند و كيفر گمراه كردن انسان‌هاى فراوانى را كه تحت تأثير آنان گمراه شده‌اند. اين پاداش و كيفر هدايت‌گرى و گمراه‌گرى متناسب با مقدار انعكاس و تأثير مثبت يا منفى شخصيت و عمل آنها در جامعه است[۱۱]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع، در انتهاى كتاب آمده است. آدرس آيات، روايات و منابع مطالبى كه نويسنده از آنها استفاده كرده، در پاورقى ذكر شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص 11
    2. مقدمه، ص 11
    3. متن كتاب، ص 13 - 33
    4. همان، ص 35 - 46
    5. همان، ص 47
    6. متن كتاب، ص 58
    7. همان، ص 67
    8. همان، ص 67 - 94
    9. همان، ص 95 - 102
    10. همان، ص 123 - 124
    11. همان، ص 127

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.