الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا عليهالسلام
الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا علیهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | علی بن موسی (ع)، امام هشتم (نويسنده) |
ناشر | موسسة آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1406 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | فقه جعفری - قرن 2ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 181/3 /ع8ف7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مؤلف اين كتاب منسوب به امام رضا عليهالسلام است.
مولى مهدى بن ابى ذر نراقى يك نسخه از اين كتاب را به خط خود استنساخ كرده و بر آن نوشته است: «من اين نسخه را از روى نسخهاى نوشتم كه يا به خط خود امام عليهالسلام مىباشد و يا توسط بعضى از معاصرين آن حضرت از روى خط ايشان نوشته شده است».
ناصر خسرو علوى (متولد 394 هجرى) مىگويد: من در اوايل نوجوانى كتابى متعلق به جدم على بن موسى الرضا عليهالسلام ديدم و كتاب «جامع كبير»، تألیف محمد بن حسن شيبانى را نيز مطالعه كردم و ديدم اين دو كتاب فرق چندانى با هم ندارند.
تاريخچه
اين كتاب تا قبل از علامه مجلسى بين اصحاب رايج نبود.وى اين كتاب را در «بحار الأنوار» آورد و به آن استناد نمود.ايشان در اين باره مىنويسد:
«كتاب فقه الرضا عليهالسلام را من از طريق سيد فاضل و محدث، قاضى امير حسين نقل مىكنم، وى مىگويد: در زمانى كه من در مجاورت خانۀ خدا زندگى مىكردم عدهاى از اهل قم براى حج آمدند و به همراه آنها كتابى قديمى بود كه تاريخ آن به زمان امام رضا عليهالسلام بازمىگشت و بر آن كتاب خط امام رضا عليهالسلام و اجازۀ بسيارى از فضلا و علما به چشم مىخورد و براى من يقين حاصل شد كه اين كتاب متعلق به آن حضرت است؛ لذا از روى آن كتاب يك نسخه نوشتم.»
بعد از علامه مجلسى، ميرزا عبدالله افندى صاحب «رياض» و سيد مجاهد صاحب «مفاتيح الأصول» و شيخ بحرانى و فاضل كاشانى و محقق نراقى نيز اين كتاب را تاييد و روايات آن را در كتابهاى خود نقل كردهاند.
در نسخهاى كه در مشهد مقدس موجود مىباشد، آمده است: «اين كتاب را امام هشتم براى محمد بن سكين نوشته است».
در كتابهاى رجال آمده است كه محمد بن سكين بن عمار نخعى فردى ثقه و مورد اطمينان است و كتابى نيز دارد.
صاحب رياض مىگويد: «اين كتاب در شهر مكۀ معظمه به خط امام رضا عليهالسلام موجود است كه به خط كوفى نگاشته شده و تاريخ آن سال 200 هجرى مىباشد و بر آن اجازات علما و فضلا نگاشته شده و هم اكنون جزو كتب سيد علىخان مدنى است».
در اول كتاب اينگونه آمده است: «يقول عبدالله علي بن موسى الرضا» و در جاى ديگر آمده است: «و از چيزهايى كه ما اهل بيت بر آن مداومت داريم...» همچنين: «از پدرم شنيدم كه اينگونه مىفرمود...».
انتساب
برخى اين كتاب را تألیف امام رضا عليهالسلام نمىدانند، بزرگانى مانند:
شيخ حر عاملى، سيد خوانسارى، پدر سيد جليل سيد حسين قزوينى، وحيد بهبهانى و سيد حسن صدر و اينگونه استدلال مىكنند:
1 - اگر اين كتاب به امام رضا عليهالسلام تعلق داشت، چرا هزار سال از آن خبرى نبود و چهار امام بعد از امام رضا عليهالسلام نيز به آن اشارهاى نداشتهاند؛ در غير اين صورت در ميان اصحاب و علما مشهور مىشد و حداقل نام آن را در كتب روايى خود مىآوردند.
2 - در اين كتاب كلماتى آمده كه بعيد است از امام عليهالسلام باشد مانند: «من روايت مىكنم» يا «روايت شده است» يا «روايت مىكند» يا «ما روايت مىكنيم» و اين شكل بيان از سياق كلمات امامان معصوم عليهمالسلام نيست.
3 - در بعضى از قسمتهاى كتاب آمده است: «صفوان بن يحيى و فضالة بن أيوب جميعا عن العلاء بن رزين عن محمد بن مسلم عن أحدهما» حال آنكه نام روات را اين گونه آوردن مناسب كتابهاى روايى ياران ائمه است نه خود ائمه عليهمالسلام؛ لذا احتمال دارد اين كتاب تألیف يكى از اصحاب امام رضا عليهالسلام بوده باشد.
4 - اگر اين كتاب نوشتۀ امام رضا عليهالسلام باشد، بايد حتما على بن بابويه - پدر صدوق - و يا خود شيخ صدوق در كتاب «عيون أخبار الرضا» به آن اشاره مىكرد.
5 - در اين كتاب احكامى آمده كه مخالف صريح مذهب است مانند: «به جاى مسح پا مىتوان پا را شست» و اينكه «اگر پوست ميته را دباغى كنيم مىتوانيم با آن نماز بخوانيم» و اينكه «اگر در ظرف آب خمر بريزد مىتوان با آن وضو گرفت» و «در نكاح حضور شاهد لازم است» و يا اينكه «سورۀ قل أعوذ برب الناس و قل أعوذ برب الفلق جزو قرآن نيست.»
نسخههاى كتاب
1 - نسخهاى در كتابخانۀ حضرت آیتالله نجفى مرعشى موجود است كه در آخر آن آمده: «إلى هنا خطه سلاماللهعليه و على آبائه و أبنائه».
2 - نسخۀ موجود در كتابخانۀ آستان قدس رضوى كه در آخر آن دارد: «اين كتابى است كه حضرت امام الجن و الانس سلطان، ابى الحسن على بن موسى الرضا عليه التحية و الثناء از جهت محمد بن سكين تصنيف نموده بودند و نسخۀ اصل به خط مبارك حضرت در مكه است و حضرت مغفرت پناه، مولانا ميرزا محمد محدث از خط شريف حضرت كه به كوفى بوده به عربى انتقال نمودهاند.»