فرمان فرماییان، محمدولی

    از ویکی‌نور
    فرمان فرماییان، محمدولی
    نام فرمان فرماییان، محمدولی
    نام های دیگر فرمان فرمائیان، محمدولی میرزا

    Mohammad Vali Mirza Farman Farmaian

    نام پدر
    متولد 1269 هـ.ش
    محل تولد
    رحلت 1368 هـ.ش
    اساتید
    برخی آثار از روزگار رفته حکایت‏
    کد مؤلف AUTHORCODE507AUTHORCODE


    محمد ولى ميرزا فرمان فرماييان در سال 1310ق1271/ش متولد گرديد. پدرش ميرزا فرمان فرما، نوه عباس ميزرا ولى عهد فتح على شاه و مادرش عزت‌الدوله دختر مظفرالدين شاه و نوه دخترى اميركبير بود. عبدالحسين ميرزا و عزت‌الدوله صاحب شش فرزند پسر شدند. دو فرزند كوچكتر، در سنين نوجوانى درگذشتند و ديگران كه محمد ولى ميرزا نيز جزء آن‌هاست، سرنوشت‌هاى دگرگونه‌اى داشتند.

    خاطرات محمد ولى ميرزا هم منظم و هم نامنظم است. گاهى هر روز و بى‌فاصله، مطالبى را يادداشت كرده و گاهى وقفه‌اى چند روزه بين آن‌ها انداخته است. گاهى هم ناگهان رشته كلام را قطع كرده، از اكنون به گذشته رفته، جسته و گريخته چيزهايى به ياد آورده و آن‌ها را درهم و مغشوش نوشته است.

    آنچه از نوشته‌هاى او به دست ما رسيده است، حدود چهل دفتر، در ابعاد مختلف جيبى، پاكتى، پالتويى، تحريرى و خشتى مى‌شود و قديمى‌ترين آن‌ها، با شرح وقايع سفر فارس، از سال 1338ق1299/ش آغاز مى‌گردد و بعد از آن، در سراسر عمرش، ادامه مى‌يابد.

    از شواهد برمى‌آيد كه محمد ولى ميرزا، علاوه بر كيفيت دفترچه‌ها، در مورد نوع قلم نيز وسواس نداشته و با هرچه كه دم دستش بوده، يادداشت‌هايش را مى‌نوشته است. يادداشت‌هايى كه با مداد نوشته شده‌اند، به مرور زمان كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر و در بعضى جاها محو و ناخوانا شده‌اند. يادداشتهايى كه با خودنويس نوشته شده‌اند، در اثر رطوبت، در قسمت‌هايى پخش شده‌اند و اينك خواندن و بازنويسى آن‌ها دشوار است. او اهل پاكنويس و ويرايش يادداشت‌هايش نبوده و تنها در يكى دو مورد، كلمه‌اى را خط زده و به جايش كلمه ديگرى ثبت كرده است.

    كتاب سه جلدى «از روزگار رفته حكايت» از ميان همان دفترها گلچين شده‌اند. نوشتن خاطرات، براى او كه چندان اهل معاشرت نبود و از ديگران دورى مى‌كرد، نوعى گفت‌وگوى درونى و مكالمه با خويشتن بود: «براى من كه بيشتر با تنهايى به سر مى‌برم، يك نوع عادت شده است كه احساسات درونى خود را، كه با هم‌نوعان كمتر در ميان مى‌گذارم، به رشته تحرير درمى‌آورم».

    او مدت هشت سال در اروپا تحصيل كرد و در سال 1330ق1291/م به ايران بازگشت. در اين زمان، پدرش والى غرب بود و مأموريت داشت سالار‌الدوله كه در كردستان شورش كرده بود را سر جاى خود بنشاند. او همراه پدرش به غرب رفت و نزد فرمانفرما با ظرايف و مخاطرات حكومت آشنا شد. نوشته‌هاى او درباره همگامى با پدرش بسيار خواندنى است.

    فرمانفرما در آغاز جنگ جهانى اول، در رمضان 1293/1332ش به تهران بازگشت و مى‌توان حدث زد كه محمد ولى ميرزا نيز همان ايام بازگشته است.

    او در رجب 1338ق/فروردين 1299 به فارس رفت و در همان‌جا يادداشت‌هايش را آغاز كرد و پس از وصف مراحل سفر، جنگ بين قشقايى و افراد S.P.R را تشريح كرد. در پى قرارداد ذيحجه /1337 اوت 1917، اعتراض‌هاى گسترده‌اى از سوى ملّيون صورت گرفت و به دنبال آن محمد ولى ميرزا براى ملاقات با سِرپرسى كاكس، فرمانرواى عراق كه قبلاً وزير مختار انگلستان در ايران بود، به بغداد رفت كه با گفتگو با او، پدر و برادرش را از اين مخمصه برهاند.

    او چند سفر به آذربايجان داشت كه سرگذشت اين سفرها و داستان سردار سپه و به اروپا رفتن احمد شاه را نيز در خاطراتش آورده است.

    وى در سال 1269ق درگذشت.


    وابسته‌ها

    از روزگار رفته حکایت