ترکه اصفهانی، علی بن محمد
«صائن الدين على بن محمد»، حكيم و عارف و فقيه و شاعر و اديب سده هشتم و نهم است. كنيه او را ابومحمد ذكر كرده و نام وى را بهصورت ابن تركه، تركه خجندى، صائن الدين، صائن الدين تركه، صائن الدين تركه خجندى و صائن الدين خجندى نيز آوردهاند. او نواده ابوحامد صدر الدين تركه اصفهانى بود. صائن الدين، مشهورترين و مهمترين شخصيت اين خاندان به شمار مىآيد. در منابع، به زادگاه او اشاره نشده، ولى از آنجا كه پدر و جد وى ساكن اصفهان بودند، به احتمال قريب به يقين در اصفهان به دنيا آمده است. تاريخ ولادت وى نيز در منابع ذكر نشده، اما چون در پايان رسالهاش، «نفثة المصدور اول»، تاريخ تأليف آن، 829 ضبط شده و در اوايل همين رساله، وى از 59 ساله بودن خود سخن گفته، معلوم مىشود كه در 770 به دنيا آمده است.
نام | ترکه اصفهانی، علی بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | ترکه، علی بن محمد
صدر ترکه، صاینالدین علی بن محمد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 835 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | عقل و عشق یا مناظرات خمس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
التمهید القواعد فی شرح التوحید / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | AUTHORCODE3397AUTHORCODE |
صائن الدين، سالها نزد برادر بزرگ خود كه از عالمان عصر بود، به تحصيل علوم دينى نظير حديث و تفسير و فقه و اصول پرداخت. بعد از آنكه تيمور در 789 اصفهان را تصرف كرد، صائن الدين به همراه برادرانش به سمرقند كوچانده شد. در آنجا برادر بزرگش، بر اساس وصيت پدرانش، اسباب سفر او را فراهم آورد و وى به حجاز و مصر و شام رفت و سالها از مشايخ صوفيه و عالمان، كسب دانش و معرفت كرد، سپس به ايران آمد و بعد از شنيدن خبر درگذشت تيمور در 807، به اصفهان برگشت.
در منابع از فرزندان صائن الدين ذكرى نشده، اما خود او از دَه فرزندش كه در واقعه دستگيرى او همراهش بودهاند، سخن گفته است. نام دو تن از پسران وى در آثارش آمده است. يكى از آنها محمد است كه صائن الدين كتاب «المناهج فى المنطق» را به درخواست وى نوشته است.
شيخ سراج الدين بُلقينى، از جمله استادان صائن الدين بوده و صائن الدين در مصر از وى حديث مىشنيده است. صائن الدين به همراه جمعى از بزرگان معاصر خود با سيد حسين اَخلاطى ملاقات داشته و از او نيز مطالبى آموخته و احتمالاً از محضر شمس الدين محمد بن حمزه فَنارى (متوفى 834)، مؤلف «مصباح الانس»، نيز بهره برده است.
صائن الدين شاگردانى نيز تربيت كرد كه از آن جملهاند: پسرش محمد؛ مير سيد محمد بدخشى؛ پهلوان شمس الدين محمد بن عبد اللّه كاتبى نيشابورى، از شاعران قرن نهم كه در تصوف از مريدان و شاگردان صائن الدين بود؛ امير سيد احمد لالهاى؛ و شرف الدين على يزدى.
صائن الدين در آثارش، از جمله در «تحفه علائيه»، خود را شافعى خوانده و در «نفثة المصدور» در دفاع و ستايش از مشايخ صوفيه، آنان را اهل سنّت و جماعت دانسته و شيعه و معتزله و فلاسفه را دشمنان سنّت و جماعت ذكر كرده است، اما شوشترى، به استناد يك بيت شعر خطاب به حضرت على(ع) كه به صائن الدين نسبت داده شده، نام وى را در شمار عارفان شيعى آورده است.
صائن الدين در آثار خود، مانند رساله شق قمر و ساعت (در شرح و تفسير آيه اول سوره قمر)، حضرت على و اهل بيت(ع) را بسيار ستوده و بيان حقيقت معناى انشقاق قمر و تفسير معناى ساعت و حساب و ميزان و حوض را مخصوص حضرت على و اولاد آن حضرت دانسته است.
تاريخ درگذشت صائن الدين را 830، 836 و چهاردهم ذىحجه 835 ذكر كردهاند كه احتمالاً تاريخ اخير درست است و برخى صرفاً به سبب اينكه تاريخ درگذشت او آخر 835 بوده، آن را به تسامح 836 ذكر كردهاند.
آثار
صائن الدين در بيشتر دانشهاى روزگار خود، از جمله در حكمت و عرفان و فقه و كلام و شعر و حروف و نقطه و اعداد و جفر، تبحر داشته و در هريك از آنها تأليفاتى دارد. انديشهها و آراى وى يكى از مراحل مهم تكامل و پيشرفت حكمت و عرفان اسلامى به شمار مىآيد. برخلاف اين عقيده شايع كه حكمت اسلامى در قرن ششم با ابن رشد به پايان رسيده، آثار صائن الدين نشاندهنده تداوم آن در ايران است.
صائن الدين مهمترين حلقه رابط ميان ابن سينا و غزالى و سهروردى و ابن عربى و خواجه نصير الدين طوسى از يكسو و حوزه فلسفى اصفهان و حكمت متعاليه صدر المتألهين شيرازى از سوى ديگر است. وى يكى از شخصيتهاى مؤثر و بانفوذى بود كه قبل از ملا صدرا در صدد تلفيق حكمت اشراقى و مشائى و عرفانى برآمد.
صائن الدين برخى آثار خود را به عربى و برخى ديگر را به فارسى نوشته است. به نوشته ملك الشعراى بهار، نثر وى ادبى و فنى و به شيوه عطاملك جوينى و قدرى بليغتر و بىتكلفتر از آن است. وى نخستين دانشمندى است كه حقايق علمى و فلسفى و عرفانى را به سبك ادبى بيان كرده است. آثار فارسى صائن الدين عبارتند از:
1. رساله ضوء اللمعات (در شرح لمعات عراقى در عرفان)؛
2. كتاب اسرار الصلوة (در باره رموز نماز به شيوه عرفانى)؛
3. رساله شق قمر و ساعت؛
4. تحفه علائيه (در مسائل فقهى بر اساس مذاهب چهارگانه اهل سنت)؛
5. نفثة المصدور اول و نفثة المصدور دوم (هر دو در شرح سوانح زندگى او)؛ 6. رساله اعتقادات و اعتقاديه (هر دو در باره اعتقادات وى)؛
6. رساله در معنى قابليت (در باره معناى قابليت به روش اهل معرفت)؛
7. رساله در بيان معنى عرفانى علم صرف يا صرف القلوب صاينى؛
8. شرح حديث عماء؛
9. شرح حديث «اِنَّ لِكُلِّ شىءٍ قلباً و قلبُ القرآنِ يس»؛
10. نامه به فيروزشاه و شرح ده بيت از محى الدين بن عربى در فَرق وجود و كَوْن به روش عرفانى؛
11. رساله انجام در فَرق علم حروف و علم تصوف؛
12. رساله نقطه در شرح حديث «انَا النقطة التى تحتَ الباء»، منسوب به على(ع)؛
13. رساله مناظرات خمس؛
14. اطوار ثلاثه (در باره سه طور از اطوار صوفيان)؛
15. رساله حروف (در باره علم حروف)؛
16. سلم دار السلام (در احكام اركان ايمان و اسلام)؛
17. سؤال الملوك (در علم حروف)؛
18. شرح نظم الدّر، به فارسى و عربى؛
19. مبدأ و معاد (در باره مبدأ و معاد، به روش اهل عرفان)؛
20. مدارج افهام الافواج فى تفسير آية ثَمانِيَة اَزْواجٍ (در تفسير آيه ششم سوره زمَر)؛
21. شرح گلشن راز؛
22. بزم و رزم (مباحثهاى ميان اهل بزم و شمشير و قلم)؛
23. نامههاى صائن الدين (مشتمل بر نامههايى به بايسنغر، امير كاركيا، امير ناصر كاركيا، امير علاء الدين، خواجه محمد پسر خواجه شيخ كَجَجى (كَجوجانى)، امير علاء الدين گيلانى، خواجه تاج الدين، امير نعمت الله، شرف الدين على يزدى و نامهاى عرفانى و حروفى كه مخاطب آن معلوم نيست)؛
24. دو مكتوب (كه وى آنها را به استدعاى امير نعمت الله نوشته است)؛
25. يك مكتوب به خواجه ظهير الدين محمد؛
26. رساله معما (ترجمه احاديثى از پيامبر و حضرت على و ائمه).
آثار عربى صائن الدين عبارتند از:
1. تمهيد القواعد (در عرفان نظرى)؛
2. المناهج فى المنطق (در منطق به روش مشائيان)؛
3. انزاليه (در نزول كتاب الهى و كيفيت و مراتب آن)؛
4. اجازه روايت كتاب المصابيح (كه اجازهاى براى يكى از فضلاى عصر به نام يونس است)؛
5. الاربعينية (در شرح حديث «مَنْ حَفِظَ على اُمّتى أَربَعين حديثاً ينتَفِعونَ بها بَعَثهُ اللّه تعالى يَوم القيامة فقيهاً عالماً» و خصوصيات عدد اربعين و اهميت آن در علم حروف)؛
6. اصطلاحات الصوفية (در باره واژههاى صوفيان)؛
7. البائية (در علت تقدّم حرف «باء» در قرآن نسبت به حروف ديگر)؛
8. شرح تجلى ذاتى ابن هود مغربى؛
9. تقديم العقل على النفس (در تقديم عقل بر تمام قواى نفسانى به طريق اهل معرفت و حروف)؛
10. شرح البسملة (بر اساس اصول اهل معرفت و حروف)؛
11. شرح خطبه تفسير «الكشاف»؛
12. شرح فصوص الحكم؛
13. المحمدية (در تبيين و تفسير نام محمد و مرتبه ولايت ختميه نبويه بر اساس اصول اهل معرفت)؛
14. المفاحص (در علم حروف و اعداد)؛
15. مُهر نبوت (در شرح مُهر نبوت)؛
16. رساله در شرح حقيقت وحدت مطلقه ذاتيه يا الختمية، در باره وحدت مطلق ذاتى به روش عرفانى؛
17. شرح حديث الايمان يا شرح دو حديث نبوى، تفسير فلسفى و عرفانى و حروفى دو حديث از پيامبر اكرم؛
18. شرح حديثى از پيامبر در باره اهميت قرآن و تعاليم دين و نكوهش بدعت.
علاوه بر اين، منظوماتى به فارسى و عربى، از او مانده است.
منابع مقاله
دانشنامه جهان اسلام، ج 7، ص 169-171، سيد على موسوى بهبهانى و محمد زارع.
وابستهها
شرح فصوص الحکم ( ابن تركه ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
تمهید القواعد / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح
شرح نظم الدر ( شرح قصیده تاییه ابن فارض ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
التمهید فی شرح قواعد التوحید ( ترجمه و شرح ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
شرح گلشن راز ( ابن تركه ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
عقل و عشق یا مناظرات خمس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
چهارده رساله فارسی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
التمهید القواعد فی شرح التوحید / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
تمهيد القواعد / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح
التمهید فی شرح قواعد التوحید / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح