ملکی میانجی، محمدباقر
نام | ملکی میانجی، محمدباقر |
---|---|
نام های دیگر | آیتالله ملکی میانجی |
نام پدر | |
متولد | 1284 هـ.ش |
محل تولد | |
رحلت | 1377 هـ.ش یا 1419 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE2763AUTHORCODE |
محمدباقر ملکی میانجی يكى از مفاخر علماى آذربايجان و از پژوهشيان مسائل اعتقادى و شناختى و مباحث نظرى مكتب تفكيك بود كه در محضر استادان بزرگ آن مكتب، بر اين مبانى واقف شد و به آن معتقد گرديد و در مجموعۀ آثار مفيد و نوشتهها و دروس خويش، به ترويج و تثبيت آن مبانى همت گماشت.
ایشان در سال 1324 ق1285/ ش، در قصبه ترك از توابع ناحيۀ گرمرود شهرستان ميانه به دنيا آمد.در همانجا از محضر عالم جليل، سيّد واسع كاظمى تركى (م 1354 ق)كه خود از افاضل شاگردان آخوند خراسانى بود، ادبيات عرب، منطق، اصول (قوانين) و فقه(رياض)فرا گرفت.
وى به سال 1349 ق، به مشهد مقدس آمد و سطح عالى را نزد استاد فاضل خويش آيتاللّه شيخ هاشم قزوينى(م 1380 ق) و دروس فلسفه و مباحث اعتقادى و معارفى را نزد عالم نحرير آيتاللّه شيخ مجتبى قزوينى(م 1386 ق) تلمّذ كرد.
آنگاه در درس خارج زعيم حوزۀ علميّۀ مشهد در آن روزگار، آيتاللّه ميرزا محمد آقازاده خراسانى(م 1356 ق) شركت جست.همچنين بحشى از مباحث فقه و يك دورۀ اصول فقه و يك دورۀ كامل علوم و مباحث معارفى را از محضر استاد علاّمه ميرزا مهدى غروى اصفهانى(م 1365 ق) استفاده كرد و از ايشان به دريافت اجتهاد و افتا و نقل حديث مفتخر شد.
وى پس از گذشت سيزده سال در حوزۀ مشهد و استفاده از عالمان بزرگ آن سامان، به زادگاه خود مىآيد و به ترويج شعائر دين و تربيت مردم و امر به معروف و نهى از منكر مىپردازد و پس از جنگ جهانى دوم، هنگام بروز غايلۀ آذربايجان، با آن اوضاع نابسامان، از موضع دينى و كاملا مستقل مبارزه مىكند و براى حفظ جان و مال مردم تلاش بسيار مىكند.وى شانزده سال در آنجا به اداى وظايف خويش اشتغال مىورزد و از آن پس، به سال 1337 ش، به حوزه علميه قم مىآيد و در آنجا ساكن مىشود و تنها در فصل تابستان و ايام ويژه مذهبى، قم را ترك مىكند.
استاد محمد رضا حكيمى كه به شرح حال و آثار ايشان در كتاب «مكتب تفكيك» پرداخته است، از خصوصيات ايشان مبارزه با مفاسد اجتماعى از راه تقويت بنيۀ اعتقادى و ايمانى مردم، مبارزه با تعدّيها و زورگويىهاى قلدران و خانها، توجه به كرامت انسانى و حرمت افراد و تواضع با مردم، توجه به مشكلات مسلمانان و اخبار كشورهاى اسلامى، تعبّد فوق العاده به احكام دينى و عمل به عبادات و مداومت بر خواندن دعاها و به خصوص صحيفه سجاديه و رعايت سادگى در مخارج زندگى و احتياط در برداشت از وجوه شرعيه و تأكيد بر زهد و ساده زيستى ايشان مىداند.
آثار علمى
از مرحوم آيتاللّه ملكى، آثار علمى فراوانى بر جاى مانده است:
- بدايع الكلام فى تفسير آيات الاحكام(طهارت و صلات)در يك مجلد.چاپ بيروت،1400 ق؛چاپ قم،1402 ق.
- تفسير فاتحة الكتاب، قم، دارالقرآن الكريم،1413 ق.
- مناهج البيان فى تفسير القرآن، تفسير چهار جزء اوّل قرآن و تفسير جزء 29 و 30 در 6 مجلد كه تا كنون 5 مجلد آن منتشر شده است.(1414 ق-1418 ق) و جلد ششم يعنى از آغاز آيۀ 92 سورۀ آل عمران تا آخر جزء(آيۀ 24 سورۀ نساء)زير چاپ است.اين مجموعه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، سازمان چاپ و انتشارات، نشر يافته است.
- توحيد الاماميه، با تنظيم محمد بيابانى اسكويى، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى،1415 ق1373/ ش.
- نگاهى به علوم قرآن، ترجمۀ على نقى خدايارى، به اهتمام على ملكى ميانجى، قم، نشر خرم.اين اثر ترجمۀ مقدمه تفسير و تقرير برخى دروس ايشان در جمع طلاّب است.
- الرشاد فى العماد.
- دورۀ كامل درس اصول آقا ميرزا مهدى اصفهانى.
- رسالهاى در حبط و تكفير.
- رسالهاى دربارۀ خمس.
- رسالهاى دربارۀ احكام ميّت.
و ديگر آثار چاپ نشده مؤلف در احكام صلات، نكاح، طلاق و مواريث.
اخلاق و سجايا
يكى از مواردى كه تربيت و انسانيت و اخلاق انسانى بروز مىكند، در مقام بحث و گفت و گو و نقد ديدگاه مخالفان است.مقامى كه انسان با آراى ديگران روبرو مىشود و خود نيز نظريۀ ديگرى عرضه مىدارد.اينجاست كه سجاياى اخلاقى اهميت و نقش خود را ايفا مىكند.مرحوم ملكى از كسانى بود كه در نوشتههاى خود با رعايت ادب و احترام سخنان كسانى را كه از نظر فكرى مخالف خود مىديد نقل مىكرد و گاه از آنان با بزرگى و احترام ياد مىكرد و مقام علمى و شخصيت آنان را از ياد نمىبرد.
روش او چنين است كه غالبا كلام قايل را نقل مىكند و سپس اشكال علمى آن را بيان مىدارد.او همواره سعى دارد ديدگاه تفكيكى خود را در مقابل عقايد فلاسفه و مفسّران به نام عقلگرا ارايه دهد، در جاى جاى تفسير اين شيوه را با رعايت ادب و احترام و بدون بكار بردن كلمات ركيك و حمله و تكفير ادامه مىدهد.يكى از شاگردان درس تفسير ايشان نقل مىكرد كه در جلسهاى سخن از يكى از مفسران بزرگ و عالى مقام معاصر شد و بحث علمى دربارۀ ديدگاه وى مطرح شد،يكى از شاگردان از روى بى ادبى و تعصب، سخن زشتى بر زبان راند و كلامى حاكى از تكفير بيان كرد.مرحوم ملكى بلافاصله و با حسّاسيت عكس العمل نشان داد و تصريح كرد:آنچه بيان مىشود، به عنوان طرح نظريه و انتقاد علمى است نه موضعگيرى، لذا من اجازه نمىدهم چنين برخوردى انجام گيرد و اگر شما قرار است در جلسه بحث من شركت كنيد بايد رعايت ادب و احترام بزرگان را داشته باشيد.
بحث و مناظره و طرح عقايد، مايۀ رشد و تكامل و روشن شدن واقعيات است اما اگر به صورت نادرست و همراه با تعصب و خارج از ادب علمى باشد، نه تنها حقيقت روشن نمىشود، بلكه موجب موضعگيرى كوركورانه خواهد شد و هر گروه و دستهاى كه گمان كند، همه حقايق پيش او است و ديگران باطل و منحرف هستند، آنكه به خود اجازه مىدهد كه ديگران را با تهمت و كوچك كردن از صحنه خارج كند و چون عقايد او را نمىپسندد، هر لفظ و كلامى در توصيف آنها بگويد، هرگز شمهاى از ادب علمى را در نيافته است.
وفات
سر انجام این قرآن پژوه و مفسر حوزوی در نيمۀ خرداد ماه 1377 وفات فرمودند.