المستشرقون و الدراسات القرآنية
نام کتاب | المستشرقون و الدراسات القرآنية |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | صغير، محمد حسين علي (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 65/3 /ص7م5 |
موضوع | خاور شناسان - کتاب شناسي
قرآن - تحقيق - کتاب شناسي |
ناشر | دار المؤرخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1999م , 1420ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE03154AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
المستشرقون و الدراسات القرآنية، از آثار سودمند و مختصر استاد پژوهشهای قرآنی دانشگاه کوفه؛ محمد حسین علی الصغیر است که نویسنده در آن، برخی از آراء شرقشناسان را در زمینه مباحث قرآنی شناسانده و سنجیده است. نویسنده در اثر حاضر، انگیزههای تبشیری، استعماری و همچنین علمی شرقشناسان را توضیح داده و تحقیقات آنان در زمینه تاریخ قرآن، تحلیل پدیده وحی، ترجمه قرآن و پژوهش در باب معارف قرآنی را معرفی کرده است. کتاب حاضر به زبان عربی قدیم نیست بلکه به زبان عربی جدید نوشته شده و در آن واژگان و اصطلاحاتی یافت میشود که در گذشته نبوده است. به نظر میرسد که نویسنده با مقداری تعجیل این کتاب را نوشته و به همین جهت در بسیاری از موارد به گزارش اجمالی اکتفا کرده و نتوانسته به توضیح کامل و یا نقد و بررسی علمی بپردازد.
ساختار
کتاب حاضر، از دو مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل 8 فصل و یک خاتمه) تشکیل شده است.
منابع کتاب حاضر عبارت از آثاری است که شرقشناسان نوشتهاند و همچنین کتابهایی که درباره شرقشناسان نوشته شده است. ... [۱] شایان ذکر است که کتاب حاضر به زبان عربی جدید نوشته شده و در آن واژگان و اصطلاحاتی یافت میشود که در گذشته نبوده است مانند "جولدتسهیر"[۲] به معنای گلدزیهر، "المستشرق الفرنسی الدكتور غوستاف لوبون"[۳] به معنای شرقشناس فرانسوی دکتر گوستاو لوبون، "الانكليزية"[۴] به معنای انگلیسی و "عملاً ببلغرافيا"[۵] به معنای فعالیت کتابشناسانه و ...
گزارش محتوا
نویسنده در مدخل، بحثهای تعریف استشراق و انگیزههای آن- انگیزههای سهگانه: تبلیغ مسیحیت، استعماری و علمی- و در فصل اول بحثهای جمع و تدوین قرآن از نظر بوتیه، گوستاو فایل، [[نولدکه ، تئودور|نولدکه ]] ، و گلدزیهر و دیگران را بهاختصار ذکر کرده است. فـصل دوم دیـدگاههای مستشرقان در باب حقیقت وحی و نقد آرای آنها با تکیه بر شواهد قرانی است. نویسنده در فصل سوم، سیر ترجمه قرآن به زبانهای اروپایی و لاتین را بـا ذکـر تـرجمههای لاتین که در قرون وسطی انجام شده و فهرست کوتاهی از بـرگردانهای مـختلف قرآن عرضه کرده است. فصل چهارم، تحقیق و تصحیح کتابهای قرآنی و فهرستنویسی برای آن و تدوین تاریخ نگارشهای قرآنی و فصل پنجم، پژوهشهای موضوعی در قرآن –عقاید، هنر داستانی، فقه اللغه، لغت و ... فصل ششم، ارزیابی تلاشهای شرقشناسان در باب تحقیقات قرآنی است. فصل هفتم به مشکلات بلاغی در تـرجمه قرآن پرداخته که مستشرقان گرفتارش شدهاند. فصل هشتم فهرستی است از نـام و مشخصات آثار قرآنی و نام شرقشناسانی که آن را پدید آوردهاند. نویسنده در مقدمهاش –که آن را در دانشکده فقه نجف اشرف نوشته ولی تاریخش را مشخص نکرده- چند نکته را یادآور شده است: این پژوهشی است که در آن تلاشهای شرقشناسان را در موضوع تحقیقات قرآنی بهصورت منظم عرضه میکند و به شکل موضوعی نتایج اندیشههای آنان را بررسی میکند و برترین آثارشان را در این زمینه میشناساند و در این معرفی و بررسی، حب و بغضی نسبت به شرقشناسان نیست. ...
هرچند درباره محتوای این اثر، گفتنیها فراوان است ولی به جهت ضیق مجال به بیان چند نکته اکتفا میشود:
- نویسنده استشراق را چنین تعریف کرده است: استشراق به عبارت کوتاه عبارت است از پژوهشی است که غربیان نسبت به میراث فرهنگی شرق انجام میدهند و بهویژه هر چه که به تاریخ، زبان، آدابورسوم، علوم و فنون و تقلیدها و عادات آنها مربوط میشود؛ و اگر استشراق به این معنا است و چنین محوری دارد پس شرقشناس با توجه به آن عبارت است از انسان غربی که میراث فرهنگی شرق را مورد پژوهش قرار میدهد و هر چه را که ارتباطی با تاریخ و زبان و ادبیات و آدابورسوم و علوم و فنون و عادات آنان است؛ و این شرقشناسی نیازمند ابزاری است و آن ابزار عبارت است از درست فهمیدن زبان شرق و تخصص در زمینه روشنترین زبانی که در تاریخ و ادبیات و علوم و فنون اثر دارد یعنی زبان عربی. البته اصطلاح شرق گستردهتر شده و شامل کشورهای گوناگونی شده است و از حدود شبهجزیره عربستان به مصر و مغرب و شمال افریقا و ... فراتر رفته است و همچنین شرقشناسی شامل کسانی میشود که شرقی هستند ولی غربی میاندیشند و اسلام را نپذیرفته و به زبان عربی تکلم نمیکنند و ... و به همین ترتیب است کاربرد شرقشناسی روسی در مورد کسانی که به مباحث مذکور اهتمام میورزند و همچنین است استشراق ژاپنی و چینی همانطور که استشراق آمریکایی یا انگلیسی گفته میشود. ... اسلام و مباحث مربوط به آن از مهمترین مباحث شرقشناسی است و بهویژه بحث در مورد قرآن که مباحث جزئی و کلی قرآن را بهصورت مفصل بررسی کردهاند.[۶]
- نویسنده در مطلبی تحت عنوان "دوافع الاستشراق" انگیزههای شرقشناسان را به سه گروه تبشیری، استعماری و علمی تقسیم کرده و چنین آورده است: با توجه به آنچه گذشت مفروض ما این است که در برابر همه تلاشهای مستشرقان در باب پژوهشهای قرآنی احتیاط کنیم زیرا آنان عادتشان چنین است که قرآن را تابع روشها و استنتاجاتی قرار میدهند که دور از فهم اصیل قرآنی است بهویژه در زمینه تفسیر و ترجمه ... معنای این مطلب آن نیست که ما ارزش و اصالت کوششهای شرقشناسانه را کم میکنیم بلکه به این معنا است که پژوهشگران را به سنجش و دقت دعوت میکنیم تا به حقیقت علمی خالص دست یابیم.[۷]
- نویسنده تأکید کرده است که زاویه دیدی که شرقشناسان با آن موضوعات قرآنی را بررسی میکنند بسیار متفاوت است باآنکه ما بر اساس آن به پژوهش میپردازیم: پژوهشهای کتابشناسانه در نزد شرقشناسان هدف اصلی است، ثبت و ضبط رخدادهای تاریخی مهم است و قابل بحث، اختلاف قرائات پدیدهای شایسته توجه است، چگونگی وحی قضیهای مشکوک است و نگارش و تدوین قرآن مسئله علمی دقیقی است. امّا بحث از ابعاد اعجاز قرآن، مخصوص مسلمین است و ...[۸]
- یکی از نکات جالب آن است که نویسنده یادآور شده است: دانشمند فرانسوی گوستاو لوبون در سال 1884م کتاب تمدن عرب را پدید آورد و فصل دوم از باب دوم آن را به پژوهش در باب قرآن کریم اختصاص داد و بعد از بیان خلاصهای در مورد جمع قرآن و نزدیکی مطالب آن با تورات و انجیل و همچنین مقایسه آن با کتب دینی هند و خلق دنیا و صفت بهشت و جهنم و مسامحه یهود و نصاری و حکمت وجود قرآن و اثر آن در انتشارش در سراسر جهان و توحید مطلق در قرآن و روشنی مکاتب و مذاهب در قرآن و روحیه عدل و احسان در قرآن و ... و اشتباه مورخان در بیان عوامل گسترش قرآن و اینکه آن را بهوسیله زور پنداشتهاند؛ تصریح کرده است: اسلام از راه شمشیر گسترش نیافته است بلکه بهوسیله تبلیغ و دعوت بهتنهایی گسترش یافته است. ...[۹]
- این کتاب به جهت اختصارش در بسیاری از مباحث بهصورت گزارش اجمالی و کلی عرضه شده و نویسنده موفق به نقد و سنجش علمی نشده است مانند بحث ترجمه قرآن که بسیار فراخدامن است.[۱۰]
وضعیت کتاب
برای کتاب حاضر، فقط فهرست منابع و فهرست مطالب در پایان کتاب فراهم شده ولی متأسفانه فهرستهای فنی (مانند آیات و روایات و اعلام و ...) تنظیم نشده است. کتاب حاضر مستند است و نویسنده ارجاعاتش را بهصورت پاورقی آورده: نویسنده در این پاورقیها، گاه نام و نشان آیات و سورهها را ذکر کرده[۱۱]منابع مطلبش را با ذکر نام کتاب و شماره جلد و صفحه و سایر مشخصات ذکر کرده[۱۲] و ... ولی با بررسی اجمالی، هیچ پاورقی انتقادی مشاهده نشد. نویسنده نگارش کتاب حاضر را در نجف اشرف در دانشکده فقه دانشگاه مستنصریه به پایان رسانده است[۱۳] ولی متأسفانه تاریخ اتمام نگارش را مشخص نکرده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.