نسفی، عزیزالدین بن محمد
نام | نسفی، عزیزالدین بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE814AUTHORCODE |
«عزيزالدين بن محمد نسفى»، يكى از شخصيتهاى برجسته حوزه عرفان اسلامى است كه نسبتا ناشناس مانده است. وى از صوفيان ارجمند و پركار سده هفتم هجرى است كه نقش مهم او در معرفى و تشريح تفكرات عرفا و حكيمان صوفىمشرب، مخصوصا محيىالدين بن عربى (د 638ق)، به زبان فارسى، بهحق بازشناخته نشده است. متأسفانه جز اطلاعاتى كلى، اندكى از سوابق خانوادگى، نياكان و سوابق عمر نسفى، بهويژه از دوران جوانى او، در دست نيست، جز آنكه مىدانيم در يكى از واپسين سالهاى نامعلوم سده ششم يا نخستين سالهاى سده هفتم در شهر نسف (يا نخشب) ماوراءالنهر، چشم به جهان گشود. در جوانى به بخارا رفت و تا 671ق، آنجا ماند؛ در اين سال كه يكى از مخربترين تجاوزات مغول تحت فرمان اباقا خان آغاز گرديد، از بخارا بيرون شد و يكچند در خراسان و مدتى در اصفهان به سر برد. سرانجام، به شيراز مهاجرت كرد و در ابرقوه رحل اقامت افكند و همان جا بدرود حيات گفت.
سال وفات نسفى را مختلف نوشتهاند كه بعضى مسلما باطل و برخى درخور اعتماد صددرصد نيست؛ بههرحال، از سنواتى كه نسفى در بعضى از آثارش ذكر كرده و بنا به قرائن ديگر، سال درگذشت نسفى بايد بين سالهاى 680 و 699ق، رخ داده باشد.
عصر نسفى
نسفى، در يكى از بحرانىترين ادوار تاريخ ايران و ماوراءالنهر مىزيست. او نظارهگر بزرگترين فجايع و مصيبتهايى بود كه بر سر مردم اين مرز و بوم رفته است. بهطورىكه نوشتهاند نسفى همه كسانش را در فتنههاى پياپى مغول از دست داد و به همين دليل از بخارا راهى خراسان گرديد. او به سبب اوضاع نابسامان ماوراءالنهر و خراسان كه مجالى براى تعليم و تصنيف نمىگذاشت، بيشتر كتابهاى خود را در خلال اقامتهاى كوتاه و بلند خود در کرمان، شيراز، اصفهان و سرانجام در ابرقوه نوشت.
مذهب نسفى
رعايت بىطرفى از سويى و ملاحظهكارى و مصلحتانديشى از سويى ديگر، موجب شده كه حتى مذهب نسفى در پرده ابهام بماند؛ گرچه وجود بعضى قرائن، افرادى را در اين گمان انداخته كه نسفى را شيعى بدانند، اما حقيقت آن است كه در اين مورد نمىتوان سخنى به قطع و يقين اظهار داشت.
آثار
عزيز نسفى را مصنفات نسبتا زيادى است كه اكثر آنها به چاپ رسيده است. پيش از معرفى آنها به بيان مهمترين ارزش اين آثار مىپردازيم.
بزرگترين امتياز مصنفات نسفى شايد ارزش آموزشى آنهاست كه داراى چند مؤلفه است:
الف) سادگى زبان و بيان: ويژگى شايان توجه نسفى، وضوح در بيان و پرهيز از تصنع و ابهام در نگارش است.
ب) شيوه معلمى: نسفى همه جا در آثارش در مقام معلمى ظاهر مىشود كه هدفش تعليم علومى به گروهى طلبه و خواستار حقيقت است.
ج) فروتنى و شكستهنفسى: عزيز نسفى، عارفى بسيار متواضع، خاكى و بىادعاست كه با شاگردانش همراهى و همرأيى دارد و سعى مىكند تا با برقرارى ارتباطى صميمى با آنها، شرايط آموزشى مناسبى بيافريند.
اينك به معرفى اجمالى تأليفات عزيز نسفى مىپردازيم:
1. كشف الحقايق: احتمالا در 680ق، تأليف شده است.
2. مقصد اقصى: رسالهاى است مختصر، در يك مقدمه نسبتا طولانى و ابوابى در «معرفت ذات خدا»، «در بيان صفات خدا»، «در افعال خدا»، «در معرفت افعال بر قول اهل حكمت»، «در معرفت نبوت و ولايت»، «در بيان اعتقاد اهل تقليد و اهل استدلال و اهل كشف»، «در معرفت انسان» و...از آنجا كه نسفى در مقدمه «كشف الحقايق» ذكرى از «مقصد اقصى» كرده، احتمالا اين كتاب را پيش از 680ق، (سال تأليف كشف الحقايق) نوشته است.
3. الانسان الكامل: مجموعهاى است شامل يك مقدمه و بيست و دو رساله كه به نظر مىرسد طى زمانى دراز، از 660ق، به بعد تدريجا تأليف شده است.
4. منازل السائرين: مشتمل بر 11 رساله كه جالبترين آنها، نخستين رساله در باب ولايت است. اين كتاب، محتملا پيش از 680ق، در اصفهان نوشته شده است.
5. زبدة الحقايق: اثرى است كوتاه، شامل يك مقدمه و دو بخش عمده در معرفت عالم كبير و در معرفت عالم صغير، طبق آراء متشرعين، حكيمان و اهل وحدت.
6. كتاب تنزير: در بيست اصل، ظاهرا يكى از نخستين آثار نسفى است، زيرا خود مىگويد شش فصل اول اين اثر را در نسف و چهار فصل بعدى را در بخارا نوشته. اين تاريخ بايد پيش از قتل عام اباقا خان مغول در 669ق، باشد كه نسفى هنوز در بخارا اقامت داشته است.
7. بيان التنزيل: رسالهاى است در 10 فصل. بخش بسيار خواندنى اين اثر، فصل اول آن (در معرفت خدا) و فصلهاى هفتم و هشتم (در معرفت كلام الله و كتاب الله) است.
8. مبدأ و معاد: رسالهاى است در پنج فصل در باره مبدأ و معاد كه حدود 679ق، در شيراز تأليف شده است.
9. كشف الصراط: در انتساب اين كتاب به نسفى، ترديد وجود دارد، اما چون محتواى آن با مندرجات ديگر آثار نسفى، مشابهتهاى زيادى دارد، بر فرض هم كه به قلم عزيز نسفى نباشد، احتمالا به توسط كسى تصنيف شده كه با انديشهها و آثار وى آشنايى كامل داشته است. چنين شخصى مىتواند يكى از مريدان وى بوده باشد.
منابع مقاله
كيوانى، مجدالدين، عزيز نسفى و آثار او، كتاب ماه ادبيات و فلسفه، بهمن 1378،ش 28، ص 34 - 37.