قرآن و کیهان شناسی
نام کتاب | قرآن و کیهان شناسی |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | مسترحمی، عیسی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | پژوهشهای تفسير و علوم قرآن |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13245AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
قرآن و كيهانشناسى، اثر سيد عيسى مسترحمى (متولد 1358ش) است كه در آن، مباحث مرتبط با نجوم و آغاز و پيدايش جهان و زمين و آسمان را از منظر قرآنى بهصورت مستند و تحليلى بررسى كرده و بهصورت دقيق و جزئى و با ذكر مثالهاى متعدد توضيح داده است.
ساختار
اثر حاضر، از مقدمه دكتر محمدعلى رضايى اصفهانى و مقدمه نويسنده و متن اصلى كتاب (شامل چهار فصل: 1. كليات؛ 2. آغاز و پيدايش جهان؛ 3. زمين؛ 4. آسمان) تشكيل شده است.
زبان و ادبيات اين اثر، متناسب با نسل حاضر، روان و زيباست. نويسنده از منابع قابل توجهى (194 كتاب)، از آثار معتبر عربى و فارسى انديشمندان قديم و جديد براى توليد اثر حاضر بهره برده است.
شيوه نويسنده در اين اثر، آموزشى و كاربردى است و مخاطبانش جوانان و پژوهشگران هستند و به همين جهت، نخست، مباحث كلى را مطرح كرده و بعد با ارائه مثالهاى فراوان به توضيح مصاديق و تطبيق آن اصول بر موارد جزئى و مشخص بر اساس آيات قرآن كريم پرداخته است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- دكتر محمدعلى رضايى اصفهانى در مقدمه مختصرش - كه آن را در تاريخ 1387/6/7ش، بهصورت تقريظ بر كتاب حاضر نوشته - تأكيد كرده است: «... مركز تحقيقات قرآن كريم المهدى(عج) بر خود لازم ديد كه مجموعهاى از تفاسير موضوعى را فراهم آورد كه پاسخگوى پرسشها و نيازهاى زمان جوانان عصر خويش باشد. نوشتار حاضر يكى از سلسله تفاسير موضوعى از نوع دوم است؛ يعنى موضوعاتش را از متن اجتماع يا علوم و وقايع عصرى مىگيرد و بهصورت پرسش به محضر قرآن عرضه مىكند، سپس مفسر، آيات موافق و مخالف را جمعآورى كرده و با در نظر گرفتن قرائن ديگر (مثل روايات و علوم و شواهد تاريخى و...) به نتيجهگيرى و استنباط مىپردازد و پاسخ پرسش زمان خويش را مىيابد و به مخاطبان قرآن ابلاغ مىكند. اين اثر با قلمى روان و مستند به آيات (و با توجه به قرائن روايى، علمى و...) به برخى از پرسشهاى زمان در باب قرآن و كيهانشناسى پاسخ مىدهد...»[۱]
- نويسنده در مقدمهاش كه آن را در قم در تاريخ 1387/6/6ش، نوشته، تأكيد كرده است كه: «اگر ما مىگوييم: «نجوم در قرآن»، به اين معنا نيست كه قرآن را كتاب نجوم و هيئت مىدانيم، بلكه بر آنيم تا برخى از اصطلاحات و تعابير مربوط به علم نجوم را كه در قرآن آمده است را بازگو كنيم و شرح و تفسير دانشمندان درباره آن را بررسى و نقد نماييم. هدف ما در اين نوشته، اين است كه قرآن را از بُعد علمىاش نظاره كنيم، اما نه آنچنانكه خداى نكرده بخواهيم همانند برخى نويسندگان، نظريات و آراى بىپايه و اساس را بر آن تحميل نماييم، بلكه هدفمان بهاستخدام درآوردن علم براى فهم بهتر آيات است. ما در اين تحقيق مىخواهيم بيان كنيم كه دين تعارض و مخالفتى با قواعد و قوانين مسلّم علمى ندارد، بلكه هرچه دانش بشرى پيشرفت مىكند، بر مجد و عظمت اين كتاب آسمانى افزوده مىشود...»[۲]
- نويسنده تأكيد كرده است كه در قرآن كريم، 310 بار از آسمان، 461 بار از زمين، 300 بار از روز و 100 بار از شب، 30 بار از خورشيد و نزديك همين تعداد از ماه، ستارگان و شهابها و ديگر موضوعات نجومى نام برده شده است و اگر مواردى كه غير مستقيم از اين پديدهها سخن مىگويد را به اين مجموعه اضافه كنيم، تعداد، از اين هم فراتر مىرود و در بسيارى از اين آيات، جنبهى مادى اين مخلوقات، مراد بوده و به آن توجه شده است[۳]
- نويسنده با يادآورى اينكه بسيارى از انديشمندان و صاحبنظران، از دو ويژگى زمين كه در قرآن ذكر شده، حركت وضعى و انتقالى زمين را استفاده نمودهاند، افزوده است كه ما در بيان ويژگى «طحو» و «دحو»، به اين بحث پرداختهايم. او به نقل از علامه طباطبايى نوشته است كه هزار سال پيش از آنكه گاليله از حركت زمين به دور خود سخن گويد، قرآن بهصراحت از چرخش زمين بحث كرده است[۴]
- نويسنده در توضيح آيه «وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُون» [۵]، با ذكر ديدگاههاى ابن عباس، فخر رازى، علامه طباطبايى، آيتالله مكارم شيرازى، آيتالله معرفت، دكتر محمدعلى رضايى اصفهانى، دكتر موريس بوكاى و... تأكيد كرده است كه مطابقت ظاهر اين آيه با يافتههاى اخير كيهانشناسى، كه گسترش آسمانها را اظهار مىدارد، برخى را بر آن داشته كه اين نظريه علمى را به قرآن استناد دهند و از آنجايى كه اين مطلب علمى در زمان نزول و حتى تا قرون اخير بر همگان پوشيده بود، بيان آن توسط قرآن را اعجاز علمى بدانند. ولى به نظر مىرسد تا زمانى كه نظريه توسعه جهان و آسمانها بهطور قطعى به اثبات نرسد، نسبت دادن آن به قرآن صحيح نباشد؛ اگرچه مىتواند بهعنوان احتمالى در تفسير آيه ارائه گردد و در صورت اثبات قطعى اين نظريه، مىتوان آن را اعجازى علمى از قرآن دانست[۶]
- نويسنده يادآور شده است: قرآن اين كتاب آسمانى در راستاى هدف اساسى و اصلى خويش؛ يعنى هدايت بشر بهسوى سعادت، گاهى برخى مطالب علمى را مطرح كرده كه اعجاب دانشمندان و بزرگان علم را برانگيخته است و بسيارى از آنان به معجزه و مافوق بشرى بودن آن اذعان كردهاند و در برخى موارد باعث اسلام آوردن دانشمندان غير مسلمان شده است. چند نمونه مختصر از اين مطالب كه در اين كتاب مورد بررسى قرار گرفت، شاهد اين مدعاست[۷]
گفتنى است كه نويسنده در پايان، چند پيشنهاد پژوهشى را در زمينه كيهانشناسى و نجوم از ديدگاه قرآن مطرح كرده است[۸]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب[۹]فقط فهرست منابع[۱۰]تنظيم شده و متأسفانه ساير فهرستهاى فنى (مانند آيات، روايات، اعلام و امكنه و...) فراهم نشده است.
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده[۱۱]و گاه نام و نشان سورهها و آيات مورد نظر را آورده است[۱۲]با بررسى دقيق همه پاورقىهاى كتاب حاضر، مشخص شد كه نويسنده همه پاورقىهايش بهصورت استنادى است و هيچ پاورقى توضيحى يا انتقادى نياورده است.
پانويس
- ↑ ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 13 - 15
- ↑ همان، ص 17 - 19
- ↑ متن كتاب، ص 46
- ↑ ر. ك.: همان، ص 251 - 252
- ↑ ذاريات / 47
- ↑ همان، ص 280 - 289
- ↑ همان، ص 359
- ↑ همان
- ↑ مقدمه كتاب، ص 7 - 11
- ↑ متن كتاب، ص 361 - 373
- ↑ بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 56، پاورقى 1 و...
- ↑ بهعنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 44، پاورقى 1، 2، 3، 4 و 5؛ ص 45، پاورقى 1، 2، 3، 4، 5 و 6
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.