پاشینو، پیتر ایوانوویچ
نام | پاشینو، پیتر ایوانوویچ |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1838 م |
محل تولد | |
رحلت | 1891 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE3935AUTHORCODE |
دكتر «پيتر ايوانوويچ پاشينو» در سال /1866 1283 موقعى كه روسها در تركستان مشغول پيشروى بودند، از طرف وزارت امور خارجه روسيه تزارى، مأمور تاشكند بود. اين شخص مرموز، فوق العاده زيرك و باهوش، در فن جاسوسى يد طولائى داشت. پاشينو به اغلب زبانهاى شرقى آشنائى كامل داشت و در سال /1861 1277 مأمور وزارت خارجه روسيه در ايران بود. رجال دربار ناصرى را به خوبى مىشناخت و به روحيات آنان وقوف كامل داشت. شاه ايران را مىشناخت و به همين سبب نسخهاى از سفرنامه خود را بدو اهداء كرد.
دكتر پاشينو مأموريتهاى محرمانه زيادى براى دولت روسيه انجام داد. نخستين مأموريت او در سال /1866 1283 زمانى كه روسها در تركستان مشغول پيشروى به تاشكند بودند، اين مأموريت رسما از طرف وزارت امور خارجه امپراطورى روسيه بدو محول شده بود. كمى بعد، زمانى كه امير عبدالرحمان خان از امير شيرعلى شكست خورده و به سمرقند گريخت، دولت روسيه دكتر پاشينو را مأمور كرد تا در پى عبدالرحمان خان به سمرقند برود و با سمت مترجمى امير، مشغول انجام وظيفه شود.
دكتر پاشينو بعدها در خدمت فرمانفرماى كل تركستان بود و جزو مشاورين سياسى او به شمار مىرفت. در سال /1873 1290 زمانى كه قشون روس به طرف خيوه در حركت بود، دكتر پاشينو محرمانه عازم هندوستان شد و آن نواحى را خوب گردش كرد؛ ولى اينكه چه كسى عهدهدار مخارج او بود و مقصود او از اين سفر چه بوده، بر كسى آشكار نيست. وى در سال (/1874 1291) براى بار دوم عازم سفر به هندوستان شد؛ ولى اين بار مخارج سفر او را الكساندر سوم، امپراطور روس كه در آن زمان وليعهد الكساندر دوم بود، تقبل كرد.
دكتر پاشينو سفر دوم را نيز با موفقيت بدون آنكه مورد سوءظن كسى قرار گيرد، در هندوستان به انجام رسانده و از هند مستقيما به ايران آمد و پس از چندى توقف در ايران، به پطرزبورگ برگشت.
پاشينو بار ديگر در سال /1875 1292 سفر سوم خود به هندوستان را آغاز كرد و از هند به برمه رفت و با پادشاه برمه ملاقات كرد و شاه برمه در ضمن مذاكرات خود با پاشينو، از رفتار دولت انگليس شكايت كرد و از انگليسىها بسيار بد گفت. در پايان سفر، زمانى كه دكتر پاشينو به پطرزبورگ برگشت، مصادف بود با اعلان جنگ روسها به دولت عثمانى و حمايت انگليسيان از دولت عثمانى.
به همين منظور، به پيشنهاد ژنرال اسكوبلوف سردار روس در تركستان، دكتر پاشينو محرمانه مأمور شد كه به هندوستان رفته و يكى از فرمانروايان بومى هند را عليه انگليسها بشوراند.
دكتر پاشينو به اجبار از راه ديگرى مراجعت كرد و به استانبول رسيد. در اين ايام، روسها خاك عثمانى را ترك گفته بودند و كنگره برلن به مناقشات دولتهاى روس و انگليس خاتمه داده بود.
پس از اين مأموريت سياسى دكتر پاشينو كه نافرجام ماند، جنگ انگليسها با افغانها شروع شد، امير شيرعلى از كابل حركت كرده در مزار شريف درگذشت. انگليسها امير يعقوب خان را به امارت افغانستان برقرار كرده و جنگ و نزاع ظاهرا با انعقاد عهدنامه گندمك پايان پذيرفت. اما ديرى نپائيد كه افغانها نماينده سياسى انگلستان را در كابل به قتل رساندند و نتيجه اين قتل، لشكركشى فرمانرواى هندوستان به افغانستان بود. نتيجهاى كه عايد پاشينو از اين درگيرىها شد، احضار او توسط امپراطور روسيه بود تا گزارش جامع و مفصلى را از اوضاع افغانستان به سمع امپراطور برساند. شايد اين ملاقات، آخرين مأموريت مهم وى بود، زيرا پس از آن بيشتر به عنوان مشاور عالى سياسى فرماندار كل تركستان مشغول انجام وظيفه بود.
دكتر پاشينو اضافه بر توجه به مسائل سياسى و نظامى، از امور اقتصادى، كشاورزى و فرهنگ عامه منطقه نيز غافل نشده، به آنها نيز اهميت داده و نتيجه كنكاش و توقف خود در تركستان و ماحصل برداشت خود را از منطقه، به رشته تحرير درآورده است.