منهاج الصلاح في اختصار المصباح
نام کتاب | منهاج الصلاح في اختصار المصباح |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | مکتبة العلامة المجلسي (اشراف)
میر دامادی، عبدالحمید (محقق) علامه حلی، حسن بن یوسف (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | مکتبة العلامة المجلسي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1388 هـ.ش یا 1430 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE14906AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«مصباح الصلاح في اختصار المصباح» اثر عربى جمال الدين حسن بن يوسف بن مطهر ، معروف به علامه حلى (648-726ق) است كه با تحقيق سيد عبدالحميد ميردامادى منتشر شده است. اين كتاب گزيدهاى از «المصباح المتهجد» شيخ طوسى (متوفى 460ق) پيرامون ادعيه و عبادات است كه علامه حلى بنا به خواهش وزير محمد بن محمد قوهدى تلخيص نموده است.
ساختار
كتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در يازده باب تنظيم شده است.
اين اثر گزيدهاى از ده فصل كتاب «مصباح المتهجد» شيخ طوسى است كه علامه حلى، هر فصلى را نامى نهاده و براى هر سرفصل، جملهاى شرحگونه نگاشته است و فصل يازدهم آن را «في ما يجب على عامة المكلفين من معرفة أصول الدين» نام گذارده است [۱]
علامه حلى آن كتاب را در ده باب تلخيص كرد و از آنجا كه دعا و عبادات، فرع بر شناخت خدا و داشتن اعتقادات صحيح است، بخش ديگرى بر آن كتاب افزود كه متضمن بيان اعتقادات صحيح اسلامى است و آن را باب يازدهم كتاب قرار داد و بعدها همين باب يازدهم به جهت اختصار و در عين حال، جامعيتى كه داشت، مورد توجه ويژه اهل علم واقع شد و آن را جداگانه استنساخ كردند و به عنوان «باب حادى عشر» معروف شد [۲]
هرچند كه علامه اين اثر را در تلخيص «مصباح المتهجد» نوشته، اما نمىتوان آن را صرف تلخيص ناميد، زيرا داراى امتيازات ويژهاى است كه مىتوان آنها را در مؤلفههاى زير، خلاصه نمود:
1- اضافات: علامه بعضى از عبارات و مطالبى كه احساس مىنمود احتياج به ذكر آنها وجود دارد را با تعبير «مما لابد منه و لا يستغني عنه»، به كتاب افزوده است. از جمله اين اضافات مىتوان به مقدمات بعضى از ادعيه، ادعيه فراوانى كه برخى به منزله باب مستقلى است، باب اول (كه در بيان ماهيت و فضيلت دعا نوشته شده است) و باب يازدهم اشاره نمود [۳]
2- ترتيب و تبويب: در حالى كه مطالب «مصباح» فقط بر طبق فصول تقسيمبندى شده است، علامه حلى مطالب كتاب خويش را به يازده باب تقسيم و مباحث آن را ضمن عناوين «المطلب»، «القطب» و «الفصل»، تنظيم نموده است [۴]
3- فتاواى فقهيه: از جمله امتيازاتى كه باعث افزايش اهميت اين اثر گرديده، شمول و احتواء آن بر فتاواى فقهى علامه حلى مىباشد كه در ضمن ابواب و فصول كتاب آمده شده است [۵]
4- تقديم و تأخير: علامه برخى از ادعيه را بر خلاف ترتيب ذكر شده در «مصباح»، به دليل آسانى در دريافت و يا مزيد استفاده در هنگام خواندن، مقدم يا مؤخر نموده است [۶]
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، ابتدا نام، نسب و محل رشد علامه حلى، مشايخ در روايت و فهم حديث، شاگردان و راويان از او، كلام بزرگان در مورد ايشان، جايگاه و منزلت علمى و اجتماعى وى ذكر شده است. در ادامه، به معرفى شيخ طوسى و كتاب «المصباح» و امتيازات كتاب علامه نسبت به آن پرداخته شده است [۷]
در باب اول، كه مباحث مقدماتى را در خود جاى داده، ابتدا، ماهيت و فضيلت دعا مورد بحث قرار گرفته و در ادامه، به آداب دعا، اوقات استجابت، كسى كه دعايش مستجاب مىشود و شرايط و اقسام دعا پرداخته شده است [۸]
در باب دوم، به انواع طهارت شامل وضو، غسل و تيمم پرداخته شده و در باب سوم نيز از شرايط، اوقات و عدد نمازها و اذان و اقامه بحث شده است [۹]
باب چهارم كتاب به كيفيت نمازهاى روزانه و واجبات و مستحبات آن اختصاص يافته و در باب پنجم، از دعاهايى كه در تعقيبات نوافل و نمازهاى واجب خوانده مىشود، سخن به ميان آمده است [۱۰]
در ابواب ششم تا دهم كتاب به ترتيب دعاهاى هر صبح و شب [۱۱]، دعاهاى ساعات شبانه روز و ايام خاص [۱۲]، اعمال ماههاى سال [۱۳]، اعمالى كه وقت خاصى براى آنها ذكر نشده [۱۴] و دعاهاى وارده پيرامون حوائج ذكر شده است [۱۵]
باب يازدهم به عنوان تكملهاى بر كتاب نوشته شده است. در اين باب، معرفت خدا و وحدانيت و صفات او، عدل و نبوت انبيا و امامت امامان و معاد بيان گرديده است [۱۶]
اين باب، در هفت فصل تنظيم شده كه عنوان فصول آن عبارتند از: اثبات واجب الوجود؛ بيان صفات ثبوتى؛ بيان صفات سلبى؛ بيان عدل؛ نبوت؛ امامت و معاد.
امروزه باب حادى عشر را كه تا چندى از كتب درسى حوزويان نيز به شمار مىرفت، هم از خامه علامه حلى و هم اثرى مستقل قلمداد مىنمايند. همچنين اين نگارش كه شايد روزى براى عوام يا طلاب مبتدى خلاصه گشته است، هم اكنون از پر ارجترين كتب اعتقادى و بلكه نگارشهاى كلامى به شمار مىرود؛ صد البته كه اين موضوع، تبحر بىاندازه علامه را در تلخيص و يا بهتر است بگوييم بازشناخت و خلق جديد آثار گذشتگان و بازپرداخت و بازآفرينى، بر ما روشنتر مىسازد [۱۷]
علامه در اين باب، ابتدا نظر خود را مطرح كرده، سپس دلايل آن را به اجمال و اختصار آورده و ديگر به اختلافات متكلمين، نپرداخته و از كسى يا گروهى، نام نبرده است، جز در يك مورد كه از اشاعره نام برده و آن در مسأله كلام خداست. بنابراين، باب حادى عشر، نه مانند اعتقادنامههاى مختصرى است كه خالى از استدلال بوده باشد و نه مانند كتب متداول كلامى است كه نظرات مختلف در آن مطرح شده باشد. اين رساله، قابل مقايسه با «تجريد الإعتقاد» خواجه نصير طوسى است، با اين تفاوت كه در تجريد، مباحث عامه نيز- كه بيشتر بحثهاى فلسفى است- آمده، ولى در باب حادى عشر نيامده است [۱۸]
بر اين باب، به تنهايى شروح و تعليقات بسيارى نوشته شده و مرحوم تهرانى، متجاوز از بيستوپنج شرح براى آن نام برده است. معروفترين شرح از فاضل مقداد سيورى است كه «النافع يوم الحشر في شرح باب الحادي عشر» نام دارد و به عنوان يك كتاب درسى حوزههاى علميه تدريس مىشود. اين شرح بارها به زبان فارسى ترجمه شده كه شايد قديمىترين آنها، ترجمه علامه مجلسى است كه در «الذريعة» از آن ياد كرده و نيز بعضىها اين باب را به نظم درآوردهاند كه يكى از آنها نظم فارسى سردار كابلى کرمانشاهى است [۱۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب به همراه فهرست آيات، احاديث؛ آثار؛ اعلام؛ طوايف، قبايل و فرق؛ اماكن و شهرها و كتب وارد شده در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها كه فراوان و مفصل مىباشد، علاوه بر ذكر منابع، برخى از كلمات و عبارات متن، توضيح و تبيين شده است.
پانويس
- ↑ صفحه شناسنامه، ص 4
- ↑ جعفرى، يعقوب، ص13
- ↑ مقدمه محقق، ص33
- ↑ همان، ص35
- ↑ همان
- ↑ همان، ص 36
- ↑ مقدمه محقق، ص17-36
- ↑ متن كتاب، ص73-82
- ↑ همان، ص85-103
- ↑ همان، ص109-165
- ↑ همان، ص192
- ↑ همان، ص195
- ↑ همان، ص260
- ↑ همان، ص487
- ↑ همان، ص497
- ↑ تازههاى كتاب، ص176-177
- ↑ زادهوش، محمدرضا، ص114
- ↑ جعفرى، يعقوب، ص14
- ↑ همان، ص13
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب.
2- زادهوش، محمدرضا، «كتاب شناسى باب حادى عشر»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه آينه پژوهش، مرداد و شهريور 1383، شماره 87، ص 114 تا 118.
3- «تازههاى كتاب»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه نور علم، مهر و آبان 1371، شماره 47، ص 171 تا 179.
4- جعفرى، يعقوب، «گزارشى از كتاب كلامى علامه حلى (قسمت دوم)»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه كلام اسلامى، پاييز 1372، شماره 7، ص 13 تا 33.