مقتل الحسين(ع) في منابع أهل السنة
مقتل الحسين(ع) في منابع اهل السنه | |
---|---|
پدیدآوران | حيدري، محمد علي (نويسنده) |
ناشر | سنابل |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1387ش |
زبان | عربي |
معرفی اجمالی
مقتل الحسين(ع) في منابع أهل السنة، تألیف محمدعلی حیدری به زبان عربی است. در این اثر مطالب مختلفی که در منابع اهل سنت در فضیلت و شهادت امام حسین(ع) آمده، گردآوری شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه نویسنده و متن اثر در قالب عناوین متعدد، بدون تبویب و فصلبندی است.
در نگارش این اثر از 352 منبع اهل سنت به شیوه علمی با ذکر نام اثر، جلد و صفحه استفاده شده است.
گزارش محتوا
برخلاف گروهی از اهل سنت که شیعه را در نقل مقتل امام حسین(ع) - و مطالبی که شیعه درباره امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا و پس از شهادت آن حضرت درباره اسرا به سمت شام نقل کرده - به غلو و دروغ و... متهم میکنند، آنچه شیعیان میگویند، در بیشتر و غالب کتب تاریخی معتبر و مقبول نزد اهل سنت که در قرن اول هجری نگارش شده، نقل شده است و هیچ مورخ سنی نیست که وقایع سال 60 و 61 هجری را ذکر کرده باشد مگر اینکه واقعه کربلا را بهاجمال یا تفصیل ذکر کرده است و به لطف الهی آنچه شیعه نقل کرده در تمامی مصادر اهل سنت جز برخی آثار نادر وجود دارد و بسیاری از وقایع کربلا در دهها مصدر اصلی آنها ذکر شده و طعن بر شیعه در این موضوع جز تهمت و دروغ نیست [۱]
نویسنده همچنین در مقدمه بهعنوان اولین نکته، دلیل ذکر واقعه کربلا در منابع اهل سنت را این چنین تشریح میکند: وقایع و حوادثی که از ابتدای حرکت امام حسین(ع) با اهل بیتش از مدینه بهسوی مکه و از آنجا بهسوی کربلا اتفاق افتاد و حوادثی که در روز عاشورا در کربلا و پس از آن (همچون اسارت اهلبیت و حرکت دادن ایشان بهسوی کوفه و شام) واقع شد، همگی بهتفصیل در کتب اهل سنت نقل شده است؛ چراکه این مصیبت قلوب همه مسلمانان را آزرده کرد و هرکس که به اسلام معتقد است در این موضوع به مصیبت عظیمی گرفتار شد که از اول عالم تاکنون مانند آن اتفاق نیفتاده است [۲]
وی همچنین ادامه میدهد که با تأمل در روایات نقلشده از شیعه و سنی در نزول جبرئیل و خبر دادن به پیامبر(ص) از آن و برداشتن از تربت کربلا و گریه پیامبر(ص) و ناراحتی آن حضرت و جمیع اهلبیت(ع) در آن، روشن میکند که این واقعه مانند سایر وقایع جاری بین مردم نبوده، بلکه سر عظیمی در آن است که آن را جز خداوند نمیداند و به همین جهت پس از قرنها کهنه نشده و حیات اسلام و مسلمین در یادآوری آن است، وگرنه با تلاشهای دشمنان اسلام در از بین بردن دین از ریشه، از اسلام اثری باقی نمیماند [۳]
وی در دومین نکته مقدمه به این مطلب اشاره میکند که پس از رجوع به کتب علمای اهل سنت، بهویژه منابع و مصادر اولیه که تمامی اهل سنت بر آنها اعتماد کردهاند و نزد آنها مقبول است، دریافتم که همه وقایع عاشورا در آنها ثبت و ضبط شده است؛ ولکن با تأسف متوجه شدم که از برخی از حوادث اثری در کتابهای آنها نیست. وداع امام با حرمش در روز عاشورا، کیفیت شهادت عباس بن علی(ع)، آتش زدن خیمهها، آنچه به هنگام ورود اهلبیت به کوفه رخ داد، شهادت رقیه دختر امام و رجوع اسیران از شام به کربلا؛ اما باقی حوادث روایت شده و در کتب اهل سنت بهتفصیل ذکر شده است [۴]
متن کتاب با ذکر بخشی از خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا آغاز شده است. نویسنده پس از خطبه کتاب این نکته را متذکر شده که اگرچه منابع تاریخی مملو از ذکر حرکت عظیم عاشوراست، اما او در این کتاب به منابع اهل سنت بسنده کرده است تا کسی ادعا نکند که این حوادث واقع نشده و شیعه این واقعه را از روی غلو و بهخاطر محبت زیاد به موالی خود درست کرده است [۵]
اقامه ماتم بر مصائب سیدالشهدا و عزاداری برای آن حضرت مستحب بوده و شکی در رجحان آن نیست. این موضوع اولین مطلبی است که نویسنده بهصورت مستدل درصدد تبیین آن برآمده و به رد ادعای گروهی چون ابن تیمیه که اقامه ماتم را بدعت دانستهاند، پرداخته است[۶]
اهل سنت در ماه ربیعالاول، میلاد پیامبر(ص) را جشن میگیرند و اظهار سرور و شادمانی میکنند؛ همچنانکه در تشیع نیز رایج است. ابن تیمیه این امر را نیز بدعت و شرک دانسته است. صالحی شافعی اقوال علمای اهل سنت را در بحث میلاد پیامبر(ص) در باب سیزده از کتاب «سبل الهدی و الرشاد» گرد آورده است. نویسنده پس از آن به نقل سخنان علمای اهل سنت پرداخته و در آخر چنین نتیجهگیری کرده که از سخنان آنها چنین برداشت میشود که جشن گرفتن و اظهار سرور در ولادت پیامبر(ص) از افضل قربات است و حرام نیست و فرقی بین اظهار سرور در میلاد آن حضرت و اقامه ماتم در مصائب فرزنش حسین(ع) نیست[۷]
در رابطه با شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و اهل بیت و اصحاب آن حضرت مورخان از اوایل قرن دوم هجری تاکنون کتابهای فراوانی، مستقلاً یا در ضمن دیگر کتابها هنگامی که به ذکر احوال و وقایع سال شصت هجری رسیدهاند، نوشتهاند. متأسفانه بسیاری از این آثار در طول زمان از بین رفتهاند و به دست ما نرسیدهاند، ولی شکر خدا آنچه باقی مانده، نیاز محققین را برطرف میکند. آنچه که در زبانها شایع است که مقتل امام از ابیمخنف یا حمید بن مسلم روایت شده است، اشتباهی است که از کمی تتبع ناشی میشود؛ بلکه خروج امام از مدینه و آنچه در بین راه رسیدن به کربلا و آنچه پس از آن تا شهادت امام و اسارت اهلبیت رخ داده همگی به اسانید مختلف و از اشخاص متعدد روایت شده است و محدود به آنچه ابومخنف روایت کرده نمیشود [۸]
روایات در فضیلت امام حسین(ع)، تربت کربلا، روز عاشورا روز عظیم، احادیث نبوی در قدح یزید لعین، نامه اهل کوفه به امام حسین(ع)، امتناع امام(ع) از بیعت، ذکر اسامی شهدا، رأس مطهر و تلاوت قرآن، زیارت اربعین، عذاب قاتلین امام حسین(ع) و اشعار منسوب به امام حسین(ع)، از جمله عناوین مطرحشده در کتاب است. خروج توابین، آخرین مسئلهای است که به آن پرداخته شده است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و منابع در انتهای اثر ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب منابع متعددی با ذکر جلد و صفحه برای مراجعه محققین معرفی شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.