ادوار اصول فقه
نام کتاب | ادوار اصول فقه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | گرجی، ابوالقاسم (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 169/9 /گ4الف4 |
موضوع | اصول فقه - تاریخ |
ناشر | نشر ميزان |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1385 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13214AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«ادوار اصول الفقه(تحولات اصول فقه و...)»، مجموعه هفت مقاله اصولى فارسى، تأليف ابوالقاسم گرجى است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفت مقاله است. در مقدمه کتاب، علاوه بر ذكر تأليفات اصولى نويسنده، به اختصار به تعريف علم اصول، موضوع و مسائل آن و نيز به فايده علم اصول و بالاخره به وجه تمايز علوم پرداخته شده است. قلم روان و نگارش علمى مقالات، از ويژگىهايى است كه خواننده را در فهم مطالب مدد مىدهد.
گزارش محتوا
خلاصه مقالات به ترتيب ارائه در کتاب:
1. نگاهى به تحوّل علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر: نويسنده، در اين مقاله، به بحث از تحولات علم اصول مىپردازد و چون توجّه به آثار ارزشمند علماى شيعه در تبيين اين تحوّلات حائز كمال اهميّت است، لذا در هر دوره به ذكر تعدادى از آثار آن دوره نيز پرداخته است. در اين نوشتار، در ضمن دو گفتار، پيدايش علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر و سپس تحوّل علم اصول در طول تاريخ، شامل ادوار تأسيس، تصنيف، اختلاط علم اصول با مسائل ساير علوم، كمال و استقلال مجدد، ركود استنباط و توقف علم اصول شيعه اماميّه، نهضت مجدد و بالاخره دوره جديد علم اصول مورد بحث قرار گرفته است.
2. سيد مرتضى و آراى اصولى او: اين مقاله، به بررسى آراى اصولى سيّد مرتضى (متولد 355ق)، اختصاص دارد. ايشان شخصيّتى ممتاز، فقيه، متكلّم، اصولى، مفسّر، اديب و يگانه عصر خويش بوده است. وى، از شاگردان برجسته شيخ مفيد بوده و به همراه برادرش سيّد رضى، سالها در محضر آن استاد جليل القدر تلمّذ نموده است. شخصيّتهاى برجسته علمى، نظير شيخ طوسى، سلار، ابن براج از شاگردان سيّد مرتضى بودهاند. سيّد مرتضى كه به «علم الهدى» شهرت دارد، هشتاد کتاب تأليف نموده كه از آن جمله است: الانتصار در فقه، الناصريات در فقه و كلام، الشافى فى الامامة، انقاذ البشر من الجبر و القدر، المحكم و المتشابه، تنزيه الانبياء، الاصول الاعتقاديّة، الفصول المختارة و... از آثار مهمّ ايشان است.
مهمّترين اثر اصولى سيّد مرتضى، کتاب «الذريعة الى اصول الشريعة» است. سيّد مرتضى را بايد آغازگر روش نوين در نگارش اصول فقه و نويسنده اوّلين کتاب كامل در اين علم دانست. در اين مقاله، اهمّ آراى سيّد، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
3. شيخ طوسى و عدة الاصول: شيخ طوسى(متولّد 385ق)، از شاگردان برجسته شيخ مفيد و سيد مرتضى است، مؤسس طريقه اجتهاد مطلق و در علوم نقلى، ملقب به شيخ مطلق و شيخ الطائفة است و از اكابر و اعاظم محدّثان و فقيهان اماميّه محسوب مىشود. او، در کتاب مهمّ خود، «تهذيب الاحكام» كه يكى از كتب اربعه مورد اعتماد شيعه اماميّه است، حدود 13 هزار حديث و در کتاب مهمّ ديگرش، «الاستبصار فى ما اختلف بين الاخبار»، 5511 حديث از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين گردآورى كرده است. وى، داراى كتب بسيار مهمّى در فقه، از جمله کتاب «الخلاف» در فقه تطبيقى، «النهاية» در فقه و فتوا و «المبسوط» در فقه استدلالى مىباشد.
پس از شيخ طوسى، اهميّت علم اصول در فقه اماميّه روزبهروز رو به فزونى نهاد و دهها کتاب در اين علم به وسيله اعاظم و اكابر علماى اماميّه به رشته تحرير درآمد كه در مقاله اول، به تجزيه و تحليل اين دورهها، بهطور مستوفى پرداخته شده است.
4. نقش و جايگاه شيخ مرتضى انصارى : به بررسى نقش و جايگاه شيخ مرتضى انصارى در علم اصول و بررسى چند مسئله اصولى از ديدگاه شيخ، اختصاص دارد. شيخ مرتضى انصارى، هر چند آغازگر دوره جديد علم اصول محسوب نمىشود، ولى بايد به دليل غناى مطالب مطرح شده توسط وى، آن جناب را پيشواى عالىترين مرحله از مراحل پيشرفت علم اصول دانست. کتاب «المكاسب» او در فقه معاملات و «فرائد الاصول» وى، معروف به رسائل، در علم اصول، از مهمّترين كتب درسى حوزههاى علميه اماميّه محسوب مىشود.
5. علوم قرآنى و اصول فقه: نويسنده، ضمن آشنايى با ادوار مختلف علم اصول، مناسب ديده است به رابطه علم اصول با برخى از علوم ديگر اشاره شود، ازاينرو در اين مقاله، به رابطه علم اصول با علوم قرآنى پرداخته است و در پنج گفتار بررسى نسخ قرآن به وسيله حديث، بررسى بناى عقلا بر حجيت و اعتبار ظهور قرآن و چند مبحث ديگر را مطرح كرده است.
6. تأثير منطق در علم اصول: در سه گفتار، منطق و ماهيت علم اصول، منطق و مبادى علم اصول، منطق و استفاده علم اصول از آن مورد مطالعه قرار گرفته است.
7. اهمّ موارد اختلاف بين شيعه اماميه و اهل سنت در اصول فقه: در اين نوشتار، پنج مورد از موارد اختلافى شيعه و اهل سنت به اختصار بيان شده است. در باب مستند حجّيّت اجماع، شيعه اجماع را از اين جهت كه كاشف از رأى و نظر معصوم است حجّت مىداند، اما اهل سنّت علاوه بر اينكه مسئله كاشفيّت را مطرح نمىكند، از ظواهر ادلّه آنان نيز چنين برمىآيد كه ملاك را نفس اجماع و اتّفاق مىداند. شيعه، همچنين برخلاف اهل سنت، قياس، استحسان و مصالح مرسله را حجت نمىداند و قائل به تخطئه است كه اين موضوعات نيز به اختصار شرح شده است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع، در انتهاى اثر ذكر شده است. در پاورقىها، آدرس كامل مطالب جهت مراجعه خواننده ارائه شده است.
منابع
مقدمه و متن کتاب.