كشف الحقائق

    از ویکی‌نور
    کشف الحقائق رد علی هذه نصیحتي إلی کل شیعي
    نام کتاب کشف الحقائق رد علی هذه نصیحتي إلی کل شیعي
    نام های دیگر کتاب نصیحتی الی کل شیعی
    پدیدآورندگان آل محسن، علی (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏212‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏2‎‏ ‎‏ﻫ‎‏4‎‏082
    موضوع اهل سنت - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها

    جزایری، ابوبکر جابر. هذه نصحتی الی کل شیعی - نقد و تفسیر

    شیعه امامیه - دفاعیه‏ها و ردیه‏ها

    ناشر دار الصفوة
    مکان نشر بیروت - لبنان
    سال نشر 1416 هـ.ق یا 1995 م
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE3747AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    "كشف الحقائق رد على هذه نصيحتى إلى كلّ شيعى"، كتابى است كه در مقابله با شبهه آفرينى‌هاى وهابيت، به دفاع از مكتب اهلبيت عليهم السلام پرداخته و در تحكيم عقلى و نقلى اين مبانى تلاش‌هاى وافرى را انجام داده‌اند. اثر شيخ على آل محسن در ردّ كتابى به نام "هذه نصيحتى إلى كلّ شيعى"، تأليف ابوبكر جزائرى از علماى معاصر سعودى.

    انگيزه تأليف

    مؤلف مى‌نويسد: در كشور سعودى به كتاب كوچكى به نام "هذه نصيحتى إلى كل شيعى" برخوردم كه مورد توجه واقع شده، رواج زيادى پيدا كرده و چاپ‌هاى متعددى داشته و به صورت مجانى پخش شده است.

    سبب اين توجه نيز دو امر است: 1- استفاده از احاديث كتاب كافى 2- مولف خود را ناصح مشفق و دلسوز شيعه جا زده است.

    اما با تأمل دريافتم كه، كتاب داراى بدترين روش‌ها، معانى واهى و سست، دلايل ضعيف، مغالطات آشكار، تهمت‌هاى مفتضح، و دروغ‌هاى بسيار است، مؤلف كذب را حقيقت، نيرنگ را نصيحت، گمراهى را هدايت ناميده كه در پوشش نصيحت و تظاهر به محبت اين كار را انجام داده است.

    براى رفع شبهه، دفع كذب و كشف باطل از حق و دروغ از صداقت، كتابى را در رد آن نوشتم، و از خداوند مسئلت مى‌نمايم كه براى مومنان مفيد باشد.

    ساختار و گزارش محتوا

    در مقدمه، مصنف به انگيزه تأليف پرداخته و سپس به رد انديشه جزائرى به ترتيب كتاب او پرداخته، ابتدا مقدمه و سپس مطالب آن را در هفت عنوان به نام كشف الحقيقة مورد بررسى قرار مى‌دهد.

    رد مطالب جزائرى

    مصنف معتقد است كه روش جزايرى، علمى نمى‌باشد، زيرا كافى مرحوم كلينى (ره) را از منابع غير قابل خدشه دانسته تا جايى كه احاديث ضعيف و غير قابل استناد آن را نيز از قطعيات و معتقدات شيعه مى‌داند، لذا به نتايجى رسيده كه در واقع مورد پذيرش مكتب اهلبيت عليهم‌السلام نيست، و بر اساس اين نتايج غلط به نصيحت شيعه پرداخته است.

    و حال آن كه كتاب كافى اگر چه از كتب اربعه شيعه و از منابع با ارزش است، اما بدون كنكاش از صحت و سقم روايات آن نمى‌توان به آن احتجاج كرد، و نتيجه‌گيرى‌ها بايد بر اساس منطق و عقل باشد نه خصمانه و متعصبانه.

    كشف الحقيقة الاولى

    جزائرى از دو حديث ضعيف در كافى به اين نتيجه غلط مى‌رسد كه آل‌البيت و شيعيان ايشان به واسطه علم ائمه خود را بى‌نياز از قرآن كريم مى‌دانند.

    و اين در حالى است كه اين احاديث ضعيف هستند و استناد به آنها صحيح نيست، بر فرض صحيح بودن احاديث هم اين برداشت و استنباط، صحيح و منطقى نيست.

    كشف الحقيقة الثانية

    جزائرى با برداشتى غلط ادعا مى‌كند كه شيعه در مورد قرآن كريم معتقد است كه كسى از صحابه به غير از على و ائمه عليهم السلام قرآن را جمع نكرده و تنها ايشان حافظ قرآن هستند، و نتيجه مى‌گيرد كه به نظر شيعه ساير مسلمين كافرند و قرآن موجود نيز تحريف شده است و...

    جواب اين است كه استدلال ايشان به روايات ضعيف بوده و استنباط او نيز اشتباه است، چرا كه مراد از بيشتر اين روايات اين است كه كل علم كتاب الهى نزد ائمه عليهم السلام است، اعم از تأويل و تفسير و اين غير از كلام جزائرى در اين مورد است و همچنين قرآن موجود نزد همه مسلمين به ويژه شيعه مورد وثاقت است و هيچ گونه تحريف و نقصان و زياده‌اى را در آن نمى‌پذيرند.

    كشف الحقيقة الثالثة

    وى ادعا مى‌كند كه شيعيان نشانه‌هاى انبياء را چون عصاى موسى و انگشترى سليمان و پيراهن آدم و غيره را مختص آل‌البيت و شيعيان مى‌دانند، از اين ادعا نتايجى را نيز برداشت مى‌كند؛ از جمله اين كه مستلزم تكذيب على(ع) است، زيرا در روايتى كه در صحيح بخارى آمده، فرمود چيزى به ما اختصاص داده نشده، و نتيجه ديگر اين است كه اين اعتقاد شيعه خود باعث تحقير معتقدين آن است!...

    مصنف به بررسى روايات مورد استناد ايشان پرداخته و به ضعف بعضى از آنها اشاره مى‌كند و برداشت‌هاى غلط جزائرى را گوشزد كرده و به نتايج اشتباه او پاسخ مى‌دهد كه اين برداشت‌ها از باب تعصب بوده و غير علمى هستند.

    كشف الحقيقة الرابعة

    جزائرى، از روايات كافى استنباط مى‌كند كه شيعه معتقد است كه علوم و معارف نبوى و الهى مختص اهل‌بيت و شيعيان است و هفت نتيجه عجيب و غريب را برداشت مى‌كند، بى‌نيازى از كتاب خدا، خيانت به رسول اكرم(ص) و على و فاطمه عليهماالسلام از جمله اين نتايج است.

    مصنف به بررسى روايات مورد استناد پرداخته، بيان مى‌دارد كه اين حديث صحيح الاسناد بوده و بيانگر آن است كه اهلبيت عليهم‌السلام به خواست خداوند و رسول مكرم او داراى صحائف و كتبى از علوم و معارف الهيه، چون جامعه، مصحف فاطمه عليهاالسلام و جفر هستند كه كسى غير ايشان به آنها دسترسى ندارند، و اين منافاتى با كتاب خداوند و علم او و علم نبى اكرم(ص) ندارد و نتايج مأخوذه جزائرى از روى تعصب و دشمنى و بدون مبناى علمى است.

    كشف الحقيقة الخامسة

    وى حديثى را از كافى از امام كاظم(ع) بيان مى‌دارد كه فرمود خداوند بر شيعه غضب نمود و من نفسم را در مقابل ايشان اختيار نمودم و ايشان را با جانم حفظ كردم. از اين رو ادعا مى‌كند كه شيعه معتقد است، امام كاظم(ع) جان خود را براى شيعيان فدا كرده است، و همچون اعتقاد نصارى در فدا كردن عيسى(ع) خود را در مقابل گناه امت، مطرح نموده است، بر طبق اين ادعا هر گونه تهاجم و خرده‌گيرى را بر شيعه روا داشته و حملات زيادى را بر اعتقادات شيعه نموده است.

    مصنف بيان مى‌دارد، اين حديث ضعيف السند و مرسل است، لذا عمل به آن و اعتقاد به مضمون آن صحيح نيست، چرا كه اثبات معتقدات به حديث صحيح جايز نيست تا چه رسد به حديث ضعيف، در ضمن ظاهر روايت نيز چيزى نيست كه جزائرى از حديث برداشت نموده است، بلكه حديث داراى معناى ديگرى است.

    كشف الحقيقة السادسة

    جزائرى بر طبق دو روايت ادعا مى‌كند كه شيعه معتقد است كه ائمه(ع) در عصمت و و حى و طاعت مطلق از ايشان هم چون رسول الله(ص) هستند.

    مصنف اين دو روايت را ضعيف السند مى‌داند و بيان مى‌دارد به صرف اين روايات اين مطالب اثبات نمى‌شود، ليكن در جاى خود به دلايل نقلى و عقلى عصمت اهل بيت(ع) اثبات مى‌شود و طاعت از معصوم خواه نبى باشد يا امام لازم است، زيرا خطا نمى‌كند و اخبار آسمانى از او مخفى نيست. در ضمن چنانچه فخر رازى هم از آيه "و أطيعوا الرسول و أولى الأمر منكم" استنباط مى‌كند. اطاعت از اولى‌الامر نيز همچون اطاعت رسول خدا (ص) مطلق است و مشروط نيست، زيرا بيان مطلق با مشروط در يك كلام صحيح نيست.

    كشف الحقيقة السابعة

    وى در بحث صحابه ادعا مى‌كند كه شيعه كفر و ارتداد همه صحابه پس از رسول اكرم(ص) را قائلند، الا آل‌البيت و قليلى چون سلمان و عمار و بلال.

    مصنف قائل است كه شيعه به كفر و ارتداد عموم صحابه معتقد نيست، فقط ارتداد گروهى از ايشان را قائل است.

    صحابه سه گروه هستند: 1- سابقون، كه به خدا و رسول او ايمان آورده و از ايشان با تمام وجود پيروى نمودند و مصداق اين آيه هستند "و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار و الذين اتبعوهم بإحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه...".

    2- منافقين، كه در بين مؤمنين خود را مخفى نموده و به كيد و مكر خود در مقابل اسلام و مؤمنين ادامه مى‌دادند، چنانچه در قرآن آمده است " ممن حولكم من الأعراب منافقون و من أهل المدينة مردوا على النفاق..."

    3- مؤمنينى كه عمل صالح را با گناه، مخلوط نموده‌اند و ايمان آنها به مرحله گروه اول نيست و گناهانشان نيز به مرحله گروه دوم نيست. چنانچه در قرآن آمده است "و آخرون خلطوا عملا صالحا و آخر سيئا، عسى الله أن يتوب عليهم إن الله غفور رحيم".

    هر كس غير از اين اعتقاد را به شيعه نسبت دهد يا جاهل است و يا كذاب و به مكتب اهل‌البيت(ع) افترا زده است.

    نسخه شناسى

    نسخه حاضر چاپ اول كتاب به سال 1416ق - 1995م است كه توسط دار الصفوة بيروت به زبان عربى در قطع وزيرى و در 312 صفحه به طبع رسيده است.

    كتابنامه اين اثر در پايان با معرفى 177 منبع آورده شده است.

    منابع

    1- مقدمه و متن كتاب.

    2- نرم افزار المكتبة الشاملة.


    پیوندها

    مطالعه کتاب کشف الحقائق رد علی هذه نصیحتي إلی کل شیعي در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور