تحفة العالم در اوصاف و اخبار شاه سلطان حسین

تحفة العالم در اوصاف و اخبار شاه سلطان حسین اثرى است به زبان فارسی درباره اوصاف و احوال شاه سلطان حسين صفوى در دو سال نخست سلطنت او.

تحفة العالم در اوصاف و اخبار شاه سلطان حسین
تحفة العالم در اوصاف و اخبار شاه سلطان حسین
پدیدآورانموسوی فندرسکی، ابوطالب بن میرزابیک (نويسنده) جعفریان، رسول (به کوشش)
ناشرمجلس شورای اسلامی، کتابخانه موزه و مرکز اسناد
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1388 ش
چاپ1
موضوعایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق.

حسین صفوی، شاه ایران، قرن 12ق. - سرگذشت‌نامه

شعر فارسی - قرن 12ق.

نثر فارسی - قرن 12ق.
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏DSR‎‏ ‎‏1242‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏9‎‏ت‎‏3‎‏*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف مؤلف از نگارش اين كتاب معرفى شخصيت شاه سلطان حسين و ويژگى‌ها و خصلتهاى اوست، آن هم نه از روى اغراق‌هاى منشيانه و چاپلوسانه، بلكه با اين باور كه صفات پادشاهى كه بر تخت كهن ايران تكيه زده، صفاتى است كه هيچ پادشاهى در جهان ندارد و به همين دليل اين صفات متفرد و ممتاز بوده و به واسطه آن بر جميع پادشاهان عالم برترى دارد. نام آن را تحفة العالم گذارده است.

اين رساله در اوايل جلوس شاه سلطان حسين بر مسند سلطنت نگاشته شده است. شاه سليمان در روزهاى پايانى سال 1105ق. درگذشت و فرزندش شاه سلطان حسين در آغاز روزهاى سال 1106ق. بر تخت سلطنت جلوس كرد. فندرسكى در اين كتاب به چهار تاريخ اشاره مى‌كند كه نشان مى‌دهد، فصل‌هاى كتاب را در يك فاصله زمانى نزدیک به يك سال و نيم نوشته است. بنابراین كتاب در سال‌هاى 1106 يا 1107ق. نگاشته شده است.

ساختار

كتاب مشتمل بر مقدمه‌اى به قلم مصحح، آقاى رسول جعفريان و شش جزو و هر جزو آن مشتمل بر بيان يك يا چند صفت از اوصاف چهارده گانه شاه سلطان حسين است.

گزارش محتوا

در زمان جلوس شاه سلطان حسين بر مسند سلطنت، ميرزا ابوطالب يك روحانى تحصيل كرده در دانش‌هاى رايج فقه و كلام و همين طور، شاعر و اديب بوده و مورد توجه شاه سليمان صفوى بوده است. اما پس از روى كار آمدن شاه سلطان حسين، مورد بى‌مهرى واقع شده و نظرش آن است كه شمارى از امرا- كه محبوبيت وى را نزد شاه سليمان مى‌دانستند- تلاش داشتند تا اجازه آشنايى ميان او و شاه جديد را ندهند. در اين جا، وى با نگارش اين كتاب تلاش كرده است تا تصويرى از شاه به دست دهد، كتابى كه فصلى از آن با عنوان ذرّه و آفتاب درباره رابطه او با شاه جديد است.

مؤلف در اين كتاب كوشيده است تا ويژگى‌هاى شاه را كه به باور وى، ممتاز و منحصر به فرد است، تحرير كند. وى در همان آغاز اشاره مى‌كند كه قصدش از بيان اين صفات ثناگرى اغراق گونه نيست، زيرا اين قبيل مدح و ثناگويى كار علما و سادات كه نويسنده خود از آن طايفه است، نيست؛ بلكه صفاتى واقعى است كه وى در صدد بيان آنهاست. با اين حال مى‌توان اين كار وى را نوعى هنرنمايى ادبى از طرف خود او بدانيم. اين شگفتى وقتى بيشتر است كه او حتى قيافه شاه سلطان حسين را در زيبايى بى‌نظير وصف مى‌كند و پس از شرحى درباره جزئيات آن، فتبارك الله احسن الخالقين مى‌گويد.

اشاره شد كه هدف اصلى نويسنده آن است تا ويژگى‌هاى شاه سلطان حسين را بيان كند. مى‌دانيم كه شاه مذكور در منابع متاخر عصر صفوى، به شاهى ضعيف‌النفس شهرت يافته و از آنجايى كه اين سلسله در زمان وى و با سلطنت او سقوط كرد، اين خصلت به نام وى ثبت شده است. مجموع آنچه در تحفة العالم آمده نشان از آن دارد كه شاه، سلطنت را از آن تند و تيزى دوران پيش از خود تبديل به نوعى اقتدار سست و آرام كرد. به طورى كه بسيارى مخالفان بيرونى را نسبت به اين دولت و كشور جسور ساخت. صد البته كه اين ويژگى نوعى ويژگى رفتارى و درونى براى شاهى بود كه در حرمسرا بزرگ شده و بعد از بيرون آمدن نيز تغيير چندانى در رفتارهاى سياسى و اجتماعى خود نداد. با اين حال، شاه سلطان حسين شخصا مردى متدين بود و اين رفتار او كه به نوعى جبلّى و ذاتى و مربوط به تربيتش بود، ربطى به تدين وى نداشت. رفتار شريعت‌گرايانه او را در رعايت ظواهر شرعى در جامعه، فندرسكى به تفصيل در صفت اول و بعد از آن شرح داده است.

نگاه فندرسكى به شاه مثبت است و تلاش كرده تا با زبان ادب و در بهترين شكل آن، ويژگى‌هاى او را بيان كرده و براى هر يك مثال‌هايى بزند و مطالبش را در قالب عباراتى مسجّع با تركيبى از نثر و نظم عرضه كند.

اين صفات عبارتند از:

تعظيم شريعت غرا، صله رحم، عدل و داد و انصاف، شجاعت و تهور، جود و سخا و عطا، جمع ميان حسن و صلابت و مهابت، زيبايى چهره، آرامش شاه سلطان حسين در وقت بر تخت نشستن، عفت و عصمت، ساده زيستى، طلاقت لسان، حلم و بردبارى و تحمل، برچيدن باغ وحش، عزم شاه در فتح اورگنج.

با اين همه نبايد تصور كرد كه اين اثر تنها مربوط به اين شاه صفوى است، بلكه اطلاعات فراوانى از ديگر شاهان صفوى و همين طور مسائل اجتماعى و سياسى موجود در جامعه صفوى در عصر اخير آن دارد.

در ميان اين شش جزو فصلى هم با نام ذره و آفتاب هست كه مؤلف در آن رابطه خودش را با شاه سلطان حسين بيان كرده است.

ويژگى‌ها

  1. اهميت سياسى
    به لحاظ سياسى، اثر حاضر نوعى نگرش يك عالم دينى و چهره اديب و منشى و دبير برجسته را به سياست و سياستمدارى، جايگاه صفويه در عرصه سياست ايران، شاهى و پادشاهى در ادبيات ايرانى و رويه حكومت‌دارى، انتخاب امرا و عزل و نصب آنها و مسائل ديگر نشان مى‌دهد
  2. اهميت تاريخى
    به لحاظ تاريخى اطلاعات جالب توجهى به صورت پراكنده در اين كتاب وجود دارد. نويسنده در بيان نخستين ويژگى شاه سلطان حسين، از دستورالعمل او براى امر به معروف و نهى از منكر و به خصوص مبارزه با شراب‌خوارى ياد مى‌كند. وى در جاى ديگرى نيز درباره برخى ديگر از مفاسد و جلوگيرى از آنها به ويژه درباره رفت و آمد نوجوانان به قهوه خانه‌ها و سلمانى‌ها مطالب جالبى آورده است.
    داستان فتح خوارزم به عنوان يك تحول سياسى مهم در آغاز سلطنت شاه سلطان حسين، خبر ديگرى است كه تقريبا به صورت كامل در اين كتاب آمده است.
    اما در اين ميان يك نكته جالب توجه وجود دارد و آن اين است كه در اين متن دو بار نام ينگه دنيا؛ يعنى دنياى نو كه همان آمريكا است، آمده است. اين نام، نامى است كه ترك‌هاى عثمانى به احتمال در ترجمه نامى كه براى نخستين بار براى آمريكا به كار رفته؛ يعنى دنياى جديد به كار برده‌اند.
  3. اهميت ادبى
    اما در بعد ادبى اين اثر تركيبى از نثر و نظم با شيوه خاصى است كه نويسنده دنبال كرده و معمولا صفت و موصوف‌ها در يك جمله بسيار طولانى است. مؤلف حجم زيادى از اشعار خود را كه احتمالا در اثرى با نام غزوات حيدرى كه توسط وى نگاشته شده؛ اما نسخه‌اى از آن به دست نيامده، آورده، در اين كتاب ذكر كرده است.

وضعيت كتاب

كتاب مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم مصحح و فهرست راهنما مى‌باشد.

منابع مقاله

  1. مقدمه مصحح.
  2. متن كتاب.
  3. سايت كتاب نيوز.
  4. سايت كتابخانه تخصصى تاريخ اسلام و ايران.