رسم المصحف (عطیه)
رسم المصحف تألیف صالح محمد عطیه از جمله آثار معاصر پیرامون تاریخ و تطورات رسمالخط قرآن و ارتباط آن با قرائات است.
رسم المصحف | |
---|---|
پدیدآوران | عطيه، صالح محمد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | احصاء و دراسة |
ناشر | جمعية الدعوة الاسلامية العالمية |
مکان نشر | ليبي - طرابلس |
چاپ | 2 |
موضوع | قرآن - اشکال و اعجام
قرآن - جمع و گردآوري قرآن - رسم الخط و کتابت مصحف عثمان |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 73 /ع6ر5 |
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه، تمهید، چهار فصل و یک خاتمه است. مباحث هر یک از فصول به شیوه علمی و با استناد به منابع مختلف دستهبندی و ارائه شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه به نگارش قرآن کریم بر چوب و سنگهای نازک و استخوان و برگهای درختان اشاره کرده است. بهطور طبیعی در اینگونه نگارشها حرفی اضافه یا کم میشود یا به حرف دیگری تبدیل میشود؛ چراکه کتابت در میان آنها امر جدیدی بود. با گذشت زمان خط استحکام یافت و قواعدش تعریف شد و بنیانهایش محکم شد و هر کس که به نگارش قرآن فراخوانده میشد از آن قواعد املایی و اصول کتابت اطلاع مییافت[۱].
در تمهید کتاب تاریخ کتابت عرب پیش از اسلام با استناد به منابع مختلف بررسی شده، سپس لوازم کتابت در آن عصر معرفی شده است[۲].
در فصل اول کتاب موضوع جمعآوری قرآن و کتابت آن در عهد پیامبر(ص) و سپس در زمان خلفا بررسی شده است. نویسنده بین تورات و قرآن کریم مقایسه کرده که انزال تورات بر موسی(ع) بهصورت مکتوب بر الواح بود اما قرآن بر پیامبر(ص) نازل شد درحالیکه آنحضرت خواندن و نوشتن نمیدانست. امی بودن پیامبر(ص) محکمترین دلیل بر نزول قرآن از جانب خداوند بود. لذا به دو روش به ذهن سپردن و کتابت در محافظت از قرآن اعتماد نمود. آنحضرت اهتمام شدیدی نسبت به حفظ قرآن و فهم آن داشت. بسیاری از صحابه قرآن را حفظ میکردند که باقلانی در الإنتصار و سیوطی در الإتقان و دیگران به اسامی آنها اشاره کردهاند[۳].
تعداد زیاد حفاظ قرآن، رسول(ص) را از شیوه دوم که اتخاذ کتابت بهعنوان وسیله حفظ و نگهداری بود باز نداشت. چراکه قاریان میمیرند؛ لذا از ابتدای نزول وحی کتابت به حفظ افزوده شد و این دو روش همدیگر را کمک کرده و تصحیح میکردند[۴].
در عهد عثمان، حکومت اسلامی توسعه یافت و مردم عرب و غیر عرب گروهگروه به اسلام گرویدند. همه قرآن را به قرائتی که خوانده میشد میخواندند و قرائات نیز متعدد و متنوع بود. مسلمانان جدید در قرائت قرآن اختلاف کردند و سبب اختلاف آنها وجود این قرائات متواتر و غیرمتواتر و وجود قرآنهایی بود که صحابه برای خود نوشته بودند. این اختلافات به درگیریهایی منجر شد که در منابعی تاریخی ذکر شده و نویسنده به برخی از آنها اشاره کرده است. در گردآوری قرآن در زمان عثمان، قرآنی که در زمان ابوبکر نوشته شده بود مصدر اول در گردآوری قرار گرفت[۵].
در دومین فصل کتاب، ابتدای معنای لغوی و اصطلاحی «رسم» ذکر شده است. رسم به معنای اثر و به اثر هر چیزی رسم آن و جمعش را رسوم میگویند. رسم استعاره گرفته شده برای دلالت بر خط مصحف که اشاره به مفاد اثر قدیم است. استفاده از معنای رسم از زمان ابوعمرو دانی (444ق) در کتابش المقنع آغاز شد. ابن خلدون هم (متوفی 808ق) از فن رسم چنین گزارش داده است: «به فن قرائات، فن رسم هم اضافه میشود که عبارت از وضعیت حروف قرآن در مصحف و رسوم خطی آن است»[۶].
رسم مصحف بسیاری اوقات با انتساب به عثمان بن عفان سومین خلیفه اسلامی «رسم عثمانی» گفته میشود؛ چراکه گردآوری قرآن در سومین مرحله در زمان عثمان به اتمام رسید[۷].
در ادامه این فصل به ظواهر رسم عثمانی اشاره شده است. حذف الف در موارد زیادی چون جمع مذکر یا مؤنث سالم، جمع تکسیر، اسم علم و اعداد حذف میشود که نویسنده به بیش از پانصد نمونه اشاره کرده است؛ مثلاً ابراهیم در 69 مورد وارد شده که به روایت حفص و قالون الف از آن حذف شده است[۸].
در فصل سوم، موضوع قرائات و ارتباط آن با رسم مصحف بررسی شده است. قرائات ثقه به ثقه با سند صحیح از نبی(ص) نقل شده است و رسم عثمانی اثری در تعدد وجوه قرائات نداشته است[۹]. در واقع رسم مصحف ارتباطی به تعدد قرائات نداشته بلکه قرائات بوده که در تعدد رسم مؤثر بوده است. دلیل این امر این است که مصاحفی که عثمان ارسال کرد مشتمل بر برخی اختلافات اندکی به سبب اختلاف قرائات بود [۱۰].
نویسنده در این فصل اختلاف قرائات مصاحف شام و عراق، مدینه و عراق، کوفه و بصره و اختصاصات مصاحف مکه را برشمرده است؛ به عنوان مثال تنها در مصاحف مکه در آیه 100 سوره توبه «تجری من تحتها الأنهار» با «من» آمده که قرائت ابن کثیر است و در باقی مصاحف «تجری تحتها الأنهار» آمده که قرائت باقی قراء است[۱۱].
در فصل چهارم ویژگیها و مزایای رسم عثمانی به لحاظ نقطه و اعرابگذاری، تطور خط و رسم املایی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصول گذشته به این نکته اشاره شد که مصحف خالی از نقطه و اعراب نوشته میشد و همانگونه که برخی علما گفتهاند موافق با قرائات نبود. هر کدام از حرکت و نقطه اعجام و ابهام را از کلام برطرف میکند[۱۲]. ابوالاسود دؤلی (متوفی 67ق) اولین کسی بود که حروف را اعرابگذاری کرد. او تنها حرف آخر کلمه را اعرابگذاری کرد و خطای در قرائت تا زمان عبدالملک بن مروان (65-86ق) ادامه یافت. عبدالملک حجاج بن یوسف را امر کرد که این مشکل را برطرف کند. حجاج هم نصر بن عاصم لیثی (متوفی90ق) را مأمور این کار کرد و او به شیوه ابوالاسود جمیع حروف کلمه را اعرابگذاری کرد و این کار در سال 80ق انجام پذیرفت[۱۳].
در خاتمه اثر خلاصه مباحث کتاب در پنج صفحه ارائه شده است[۱۴].
وضعیت کتاب
در انتهای اثر ابتدا 86 تن از اعلام اثر در یکی دو سطر با ذکر منبع معرفی شدهاند. پسازآن مصادر و منابع با ذکر مشخصات کامل نسخه برای مراجعه محققین لیست شده است. فهرست موضوعات هم پایانبخش کتاب است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.