کاشی، حسن
ملا حسن كاشى از شعراى قرن هشتم هجرى است كه اشعار فراوانى در مدح اهلبيت عليهمالسلام بخصوص اميرمؤمنان على عليهالسلام سروده است.
نام | کاشی، حسن |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | کاشان |
رحلت | 708 ق |
اساتید | |
برخی آثار | تاریخ محمدی، یا، تاریخ دوازده امام - تاریخ رشیدی - تاریخ الاولاد الحضره المصطفوی - ائمه نامه |
کد مؤلف | AUTHORCODE01351AUTHORCODE |
ولادت
از زمان ولادت او اطلاعى نداريم ليكن با توجه به اينكه اشعار كتاب تاريخ محمدى را در سال 708 و در سن 60 سالگى سروده است، ولادتش را بايد به سال 658 بدانيم. او متولد و ساكن آمل بود ولى از آنجا كه اجداد او اهل كاشان بودهاند به «كاشى» تخلص دارد ضمن اينكه در موارد متعددى از دلبستگىاش به كاشان و مشكلاتش در آمل سخن مىگويد.
كاشى كه ملقب به كمالالدين بود، فقط در مدح اهلبيت بخصوص اميرمؤمنان عليهالسلام شعر سروده[1] و اشعار وى نشانگر محبت شديد به اين خاندان است. احمد بن حسين كاتب مورخ قرن نهم مىنويسد: زمانى كه سلطان محمد خدابنده به مشهد سفر كرد درويشى را در كنار بارگاه امام ديد و از او پرسيد تو كيستى؟ ملا حسن فى البداهه قصيدهاى سرود و چنين گفت:
منم كه مىزنم از حبّ آل حيدر لاف |
ز جان و دل شده مولاى آل عبدمناف[2] |
---|
سلطان محمد يك طشت طلا بدو بخشيد و از مشهد بازگشت.[3] علاوه بر شعر و مداحى، از مقام علمى و كلامى شيخ حسن كاشى سخن گفتهاند.[4] وى به جز بر ديوان شعر آثار ديگرى دارد كه آنها را هم در قالب نظم فارسى بيان كرده است.[5]
افندى مىنويسد: او فاضل و عالم محقق و شاعرى زبردست بود. مقامش با شيخ على كركى و علامه حلى در انتشار مذهب شيعه يكى است و حق بزرگى به جهت هدايت مردم به راه صحيح، بر آنان دارد از اينرو اهل سنت از قديم او را دشمن مىداشتهاند و مىگويند او سبب حدوث مذهب تشيع است.[6]
آثار
اثر مهم كاشى منظومه تاريخ محمدى در شرح حال پيامبر و ائمه است. ديگر آثار او عبارتند از هفت بند درباره على(ع)، معرفتنامه رسالهاى منظوم در كلام و عقايد، كتاب الانشاء، ديوان.
وفات
ملاحسن كاشى پس از سال 708 (سال تأليف تاريخ محمدى) و احتمال زياد پيش از مرگ خدابنده (716) از دنيا رفته است چون سلطان محمد خدابنده الجايتو مزار او را بنا كرده است. اين مزار در سلطانيه در حوالى زنجان مشهور و محل رفت و آمد علاقمندان اوست.
(1) تذكره هفت اقليم، 1019/2.
(2) متن كامل اين قصيده را در مجالس المؤمنين (635/2) و تذكره هفت اقليم (1020/2) ببينيد.
(3) تاريخ جديد يزد ص 79.
(4) تاريخ محمدى (مقدمه)، ص 18 و 20 به نقل از تذكره دولتشاه سمرقندى.
(5). همان ص 7.24. رياض العلماء 308/1.