شهابی، محمود
نام | شهابی، محمود |
---|---|
نام های دیگر | خراسانی، محمود
شهابی تربتی، محمود شهابی خراسانی، محمود مجتهد خراسانی، محمود بن عبدالسلام |
نام پدر | |
متولد | 1282 هـ.ش |
محل تولد | |
رحلت | 1365 هـ.ش |
اساتید | |
برخی آثار | ادوار فقه
النظره الدقیقه فی قاعده البسیط الحقیقه دو رساله: وضع الفاظ و قاعده لاضرر رساله در روانشناسی / نوع اثر: کتاب / نقش: تصحیح و تحشیه |
کد مولف | AUTHORCODE2604AUTHORCODE |
معرفى مؤلف
محمود شهابى، فيلسوف و دانشمند بزرگ در سال 1282ش، در تربت حيدريه، از شهرهاى خراسان، در خانوادهاى اهل علم متولد شد. در پنج سالگى، بر حسب سنت خاندانهاى علمى، راه مكتبخانه را پيش گرفت و در مدت شش ماه پس از فراگيرى الفبا و هجاى كلمات، يك دوره كامل قرآن را فراگرفت. وى، پس از فراگيرى مقدمات فارسى و عربى، عازم حوزه علميه مشهد كه استادان بنامى در آن به تدريس و تحقيق اشتغال داشتند، شد؛ استادان مبرزى، مانند آقا بزرگ حكيم، آقا ميرزا محمد فرزند آخوند خراسانى، اديب نيشابورى.
وى، در جلسه درس همه بزرگان ياد شده و برخى ديگر از استادان متخصص و متبحر گمنام كه جمعى از خواص و حقيقتجويان از محضر آنان استفاده مىكردند، حاضر شد و در تمام حوزههاى درسى از شاگردان نكتهدان و شاخص بود. در همان زمان كه خود به فراگرفتن دروس سطح و خارج و مطالعه و مباحثه و نوشتن تقريرات استادان مىپرداخت، به خواهش جمعى از طالبان علم كه در مرحله سطح(متوسطه) اشتغال داشتند، منطق و معانى و بيان و اصول و برخى ديگر از علوم درسى، براى آنان تدريس مىكرد و شاگردان بسيارى از درس پرمايه ايشان برخوردار مىشدند.
در حدود سال 1305ش، درسهاى اصلى خود را كه عبارت از فلسفه عالى و دوره اجتهاد و فقه و اصول و ادبيات عالى بود، در مشهد به پايان رسانيد و از چند تن از استادان بزرگ به دريافت اجازه اجتهاد نايل شد و چون شنيده بود كه در اصفهان استادان بنامى، خاصه در فلسفه وجود دارند، رهسپار اصفهان گرديد، اما پس از برخورد با استادان حوزه آنجا، خود را از حضور در جلسات درس آنها بىنياز ديد؛ فقط با چند تن از افاضل جوان آنجا كه مجتهد يا قريب به اجتهاد بودند، جلسات مذاكره و مباحثه برقرار كرد و بيشتر اوقاتش به تدريس فلسفه و علوم منقول صرف مىشد.
اقامت وى در اصفهان، تا سال 1308ش، ادامه يافت. در اين مدت با مرحوم شيخ محمد گنابادى، معروف به حكيم خراسانى كه در فلسفه و علوم ادب و منقول در اصفهان بىهمتا و در زهد و قناعت كمنظير بود و مرحوم سيد محمد صادق خاتونآبادى كه در منقول، خاصه در علم اصول، بسيار قوى و متبحر بود، ارتباطى بسيار صميمى داشت.
از اوايل پاييز 1308، تهران را براى اقامت انتخاب كرد و با اصرار روحانيون و دانشگاهيان، حوزه درسى تشكيل داد و به تدريس فقه و اصول و فلسفه اشتغال يافت و در مكتب او، شاگردانى همچون استاد خليل ملكى و دكتر اصغر وهابزاده پرورش يافتند. از سال 1310ش كه دانشكده معقول و منقول(الهيات) در تهران تأسيس شد، از استاد، براى تدريس در آنجا دعوت به عمل آمد و از همان هنگام، به تدريس در دانشگاه اشتغال پيدا كرد.
در سال 1313ش كه قانون تأسيس دانشگاه از مجلس گذشت و تصويب شد كه دانشمندان شاغل در دانشكدهها كه داراى مقام شامخ علمى و ادبى و تحصيلات عاليه در علوم و فلسفه و ادب هستند، پس از نوشتن رسالهاى و قبول شدن آن در هيئت رسيدگى، به مقام استادى نايل شوند، وى نيز در يكى از مباحث فلسفه، رسالهاى نوشت و با درجه ممتاز پذيرفته شد و از آن تاريخ، استاد، با چند تن ديگر از مشاهير دانشمندان و اديبان، مانند مرحوم عصار، مرحوم بهمنيار و مرحوم بديع الزمان فروزانفر از نخستين كسانى بودند كه به درجه استادى دانشگاه نايل شدند.
استاد شهابى، از سال 1320 تا 1350ش، به مدت سى سال در دانشكدهى حقوق دانشگاه تهران تدريس كرد. كرسى قواعد فقه و اصول كه مبناى حقوق مدنى ايران است، به ايشان محول گرديد و سرانجام آن بزرگوار كه در معقول و منقول مجتهد مسلم بود، پس از انقلاب بهمن 1357 در سالهاى پايانى عمر، مدتها در انگلستان و سويس سرگردان بود و عاقبت در سحرگاه روز چهارم مرداد 1365، در فرانسه بدرود حيات گفت و همانجا در گورستان تيه پاريس به خاك سپرده شد.
آثار
- دو رساله وضع الفاظ و قاعده لا ضرر؛
- تقريرات اصول؛
- قواعد فقه؛
- تعليقات بر شرائع الاسلام؛
- سير و تحول اصول فقه؛
- رسالهى بود و نمود؛
- منطق؛
- ترجمه عظمت محمد(ص)؛
- تصحيح«التنبيه و الاشارات» بو على سينا؛
- فروغ ايمان؛
- الظل الممدود فى مباحث الوجود؛
منابع مقاله
مقاله يادى از دانشمند فقيد محمود شهابى، استاد ممتاز دانشگاه، على اكبر شهابى، مجله كيهان فرهنگى، تير1366، شماره 40، ص 4 و 5.
وابستهها
النظرة الدقیقة فی قاعدة بسیط الحقیقة