قرآن را چگونه شناختم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فخر رازى' به 'فخر رازى') |
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
بخشايش(استغفار)در قرآن و معرفى استغفار در اسلام به عنوان روشى براى انتقاد از | بخشايش(استغفار)در قرآن و معرفى استغفار در اسلام به عنوان روشى براى انتقاد از | ||
خود كه امروزه در بين برخى احزاب اروپايى به نام( citirq fleS)معروف است،تحقيقى دربارۀ | خود كه امروزه در بين برخى احزاب اروپايى به نام(citirq fleS)معروف است،تحقيقى دربارۀ | ||
معناى«أمّى»بودن پيامبر اسلام،جريان جمع و تدوين قرآن،معناى حروف مقطعه | معناى«أمّى»بودن پيامبر اسلام،جريان جمع و تدوين قرآن،معناى حروف مقطعه |
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۹
نام کتاب | قرآن را چگونه شناختم |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | صفا، ذبیح الله (محقق)
کرینگ، کیت (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 65/4 /ک49 ق4 |
موضوع | قرآن - تحقیق |
ناشر | مجيد |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1369 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11129AUTOMATIONCODE |
معرفى كتاب
«قرآن را چگونه شناختم»نوشتۀ دانشمند محقق انگليسى«كينت گريك»
استاد دانشگاه كمبريج است كه توسط آقاى ذبيح اللّه منصورى به فارسى ترجمه شده است.
نويسنده در اين كتاب ابتدا به بررسى و تشريح وضعيت عربهاى عربستان در قبل از اسلام
پرداخته و با يك فرمول ساده وضعيت آنان را تشريح مىكند.به گفته وى اعراب قبل از اسلام فقط به
سير كردن شكم،ارضاى غريزۀ جنسى و در نهايت به جنگ مىانديشيدند.در بخشى ديگر نويسنده علت
علاقمندى خود به قرآن را يادآور مىشود.به گفته وى قرآن داراى يك جاذبۀ مغناطيسى است كه هر خواننده
آشنا به زبان عربى را به ادامه تلاوت ترغيب مىكند و اين جاذبه معلول عواملى چون رديف كلمات قرآن،
صرف و نحو عربى،سادگى كلمات قرآن،ابهت كلام قرآن و...است.نويسنده در ادامه لزوم پژوهش
و تحقيق در مورد قرآن را يادآور شده و معتقد است قرآن كتابى جهانى است نه كتابى مختص مسلمانان،هرچند مسلمانان
هم در معرفى و شناسانيدن قرآن تلاش چندانى نكردهاند.به اعتقاد وى براى تحقيق در
قرآن بايد دو كار اساسى انجام پذيرد:1-كرونولوژى آيات قرآن؛يعنى تعيين زمان دقيق
نزول هريك از آيات قرآن 2-تعيين شأن نزول آيات و سور قرآن.
ساير موضوعاتى كه در اين كتاب به نحوى زيبا بدان پرداخته شده عبارتند از:مباحث علم قرائت
همچون تجويد،آداب قارى قرآن،معرفى قراء سبعه و راويان ايشان و غيره.همچنين
مباحثى دربارۀ كلام قرآن كه كلام خداست اما در قالب كلمات بشرى جاى گرفته است،مسأله حدوث
و قدم قرآن،عقيده عارفان و صوفيان دربارۀ وحدت وجود و اختلاف عالمان روحانى اسلام در اين زمينه با ايشان،جاودانگى قرآن براى تمام اعصار،حكمت وجود آيات
متشابه در قرآن،مفهوم راسخ بودن در علم از منظر عالمان مسلمان،مصلحت آفرينش انسان از
خاك كه منشأ صفات خوب و بد است،مباحثى دربارۀ تفسير قرآن با توجه ويژه به تفسير
كبير فخر رازى،تفسير بيضاوى،تفسير زمخشرى،تفسير بنت الشاطى و تفسير محمد كامل حسين
و تفاوتى كه بين اين تفاسير مشاهده مىشود.بررسى مسأله بردگى در اسلام و روش پسنديدۀ
اسلام در برخورد با اسيران و بردگان و مقايسه روش بردهدارى اسلام با روش بردهدارى اعراب
جاهلى و نيز ملل اروپايى و اعتقاد به اينكه اسلام با روش بردهدارى خود،اصلاح بزرگ اجتماعى
را به انجام رسانيد،معرفى تفسير بنت الشاطى به عنوان تفسيرى نو كه در آن تئوريهاى جديد
اجتماعى و اقتصادى و حقايق علمى امروزى در نظر گرفته شده است و نيز تفسير محمد كامل حسين كه در آن
به علوم امروزى از ديدگاه قرآن نظر انداخته شده است،بررسى ناگواريهايى كه انسان در زندگى
دنيا،براى رسيدن به كمال و ترقى،با آنها مواجه مىشود،معناى منافق در قرآن،طلب
بخشايش(استغفار)در قرآن و معرفى استغفار در اسلام به عنوان روشى براى انتقاد از
خود كه امروزه در بين برخى احزاب اروپايى به نام(citirq fleS)معروف است،تحقيقى دربارۀ
معناى«أمّى»بودن پيامبر اسلام،جريان جمع و تدوين قرآن،معناى حروف مقطعه
قرآن و....
ويژگى
كتاب علاوهبر جذابيتى كه در شيوۀ پرداختن مطالب دارد از اين جهت حايز اهميت است كه توسط نويسندهاى مسيحى به رشته تحرير درآمده است.مردى كه عمر معنوى
خويش را صرف تحقيق در قرآن كرد و بههيچوجه تحت تأثير تعصب مذهبى قرار نگرفت.گذشته
از اين نويسنده به خوبى بر زبان عربى مسلط است و بالاخص بر زبان قرآن همانند يك
دانشمند روحانى طراز اول اسلامى با زبان قرآن آشناست.
ساختار كتاب
كتاب حاوى يك مقدمه از مترجم و ده فصل ذيل مىباشد:
فصل اول:قرآن به قوم عرب چه داد؟فصل دوم:قرآن را مىگشائيم.
فصل سوم:لزوم تحقيق در مورد قرآن.فصل چهارم:قرائت قرآن.
فصل پنجم:معانى آيات قرآن از نظر كلى.فصل ششم:تفسير قرآن.
فصل هفتم:آيات قرآن و علوم امروزى.فصل هشتم:ناگواريهايى كه براى انسان پيش مىآيد.
فصل نهم:درخواست بخشايش.فصل دهم:نتيجه.
در انتهاى كتاب هم نامه آيت اللّه سيد نور الدين علوى طالقانى راجع به اين كتاب و تصحيحاتى
كه ايشان در مورد كتاب انجام دادهاند به همراه فهرست مطالب كتاب آمده است.
نسخهشناسى
نويسنده كتاب دانشمند انگليسى كينت گريك،استاد دانشگاه كمبريج است.
نسخه حاضر ترجمه و اقتباس آقاى ذبيح اللّه منصورى از متن انگليسى كتاب مىباشد.اين كتاب در قطع
وزيرى با جلد گالينگور در 341 صفحه براى بار چهارم در سال 1369 شمسى از سوى«انتشارات
مجيد»تهران به چاپ رسيده است.