وحید بهبهانی، محمدباقر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - 'ملا احمد نراقى' به 'ملا احمد نراقى ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آنجا چيز تازهاى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاينرو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آنجا ادامه دهد. | وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آنجا چيز تازهاى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاينرو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آنجا ادامه دهد. | ||
از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گرانقدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحر العلوم، [[میرزای قمی، ابو القاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]]، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج ملا احمد | از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گرانقدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحر العلوم، [[میرزای قمی، ابو القاسم بن محمد حسن|ميرزاى قمى]]، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]] ، نمونههايى از شاگردان ايشانند. | ||
وى، با دقت، نظم و پشتكار فراوان، از فرصتهاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مىكرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتابهاى علمى شيعه هستند. وى، بهعنوان قوىترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد. | وى، با دقت، نظم و پشتكار فراوان، از فرصتهاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مىكرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتابهاى علمى شيعه هستند. وى، بهعنوان قوىترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد. |
نسخهٔ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۳۹
نام | وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل |
---|---|
نام های دیگر | آقا بهبهانی
بهبهانی حائری، محمدباقر محقق بهبهانی وحید بهبهانی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | اصفهان |
رحلت | 1205 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
کلمات المحققین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده الفوائد الحائریة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | AUTHORCODE4982AUTHORCODE |
ولادت
«محمد باقر بن محمد اكمل وحيد بهبهانى»، معروف به وحيد بهبهانى، در سال 1117ق، در اصفهان به دنيا آمد و در خانوادهاى مشهور به دانش، پرورش يافت. پدرش كه عالم و در زهد، ورع و تقوا بىنظير بود، از نوادگان شيخ مفيد و مادرش، نوه دخترى علامه مجلسى اول بود.
ايشان، از سوى آقا سيد محمد طباطبايى اصفهانى، «وحيد عصر» لقب گرفت و به دليل اقامتى طولانى در شهر بهبهان، او را«وحيد بهبهانى» خواندهاند و به لقبهاى ديگرى، همچون«استاد اكبر»، «استاد كل»، «علامه ثانى» و«محقق ثالث» مشهور است.
تحصیلات
وى، مقدمات، ادبيات، حديث و معقول را نزد پدرش و ديگر استادان بزرگ اصفهان فراگرفت. پس از درگذشت پدر در سال 1135ق، به نجف اشرف هجرت نمود و در محضر بزرگانى چون سيد محمد طباطبايى بروجردى و سيد صدر الدين رضوى قمى همدانى، به كسب علوم نقلى و عقلى پرداخت و در اندك زمانى مدارج عالى علوم اسلامى را طى كرد و به مقام والايى از علم و كمال رسيد، آنگاه براى خدمت به جهان تشيع، نجف اشرف را به قصد بهبهان ترك گفت.
وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آنجا چيز تازهاى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاينرو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آنجا ادامه دهد.
از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گرانقدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحر العلوم، ميرزاى قمى، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج ملا احمد نراقى ، نمونههايى از شاگردان ايشانند.
وى، با دقت، نظم و پشتكار فراوان، از فرصتهاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مىكرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتابهاى علمى شيعه هستند. وى، بهعنوان قوىترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد.
در كتابهاى«قصص العلماء» و«ريحانة الادب»، در باره مقام بلند ايشان، نكات قابل تأملى ذكر شده است.
علما، هر يك، بهگونهاى از آفتاب وجودش نور برگرفتند و همه از پرتو انوار او يا شاگردان او يا شاگردان شاگردانش بهرهمند شدند و او حق وافر و كامل بر همه علما دارد.
ايشان، مانند ساير علما و فضلاى راستين، شخصيتى فروتن داشت و نمونههاى فراوانى از اين سرشت نيكو، در رفتار و گفتار وى يافت مىشود. ايشان، با اينكه دانشمندى بزرگ و مجتهد و مرجع تقليد بود، در اواخر عمر به تدريس لمعه، كه از متونِ درسىِ سطحِ پايينِ حوزه است، اكتفا نمود؛ براى اينكه از وظيفه درس و بحث و از فضيلت آن محروم نماند و هم براى ترغيب علما و تشويق پويندگان دانش.
وقتى از ايشان پرسيدند، چگونه به اين مقام علمى و عزت و مقبوليت رسيدهاى؟ در جواب مىنويسد: كه ابدا خود را صاحب مقامى نمىدانم و در رديف علماى موجود به شمار نمىآورم و اگر هم توفيقى باشد از اين است كه هيچگاه از تعظيم و بزرگداشت علما و نام آنان را به نيكى بردن، خوددارى نکردم و هيچوقت دانش اندوختن را تا آنجا كه در توانم بود، ترك نكردم و هميشه آن را بر تمام كارها مقدّم مىداشتم.
معروف است كه ايشان، زمانى كه براى زيارت به حرم سيد الشهداء(ع) مشرف مىشد، ابتدا آستان كفشكنِ آن جناب را مىبوسيد و صورت مبارك خود را بدان مىماليد، پس از آن، با خضوع، خشوع و رقّت قلب، به اندرون حرم مشرف مىشد و زيارت مىكرد و در مصيبت امام حسين(ع) كمال اهتمام را مراعات مىفرمود.
آثار
- شرح مفاتيح الفقه ملا محسن فيض كاشانى؛
- فوائد حائريه؛
- حاشيه بر مدارك؛
- رساله الاجتهاد و الاخبار؛
- رسالهاى در جبر و اختيار؛
- الفوائد الرجالية؛
- تعليقات بر رجال ميرزا محمد استرآبادى؛
- حاشيه بر مسالك؛
- رسالهاى در حجيت استصحاب؛
- رسالهاى در اصل برائت؛
و...
وفات
سرانجام، اين عالم فرزانه، پس از 87 سال عمر بابركت، در 29 شوال 1205ق، در كربلا درگذشت و در پايين پاى شهداى كربلا مدفون گرديد.
وابستهها
الحاشیه علی مدارک الاحکام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
حاشیة مجمع الفایدة و البرهان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الرسائل الفقهیة ( وحید بهبهانی، محمد باقر بن محمد اکمل) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
رساله عملیه (مع التعلیقات للمجدد الشیرازی) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الرسائل الأصولیة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
کلمات المحققین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الفوائد الحائریة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
حاشیة الوافي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
التحفه الحسینیه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
آداب التجاره / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده