۱۴۶٬۳۴۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''هند در دورۀ ایرانیمآبی''' نوشته ریچارد ماکسول | '''هند در دورۀ ایرانیمآبی''' نوشته [[ایتون، ریچارد ماکسول|ریچارد ماکسول ایتون]]؛ ترجمه [[مهدویراد، بهنام|بهنام مهدویراد]] (متولد 1361ش). این کتاب، تاریخ هشت قرن حساس جنوب آسیا (از قرن یازدهم تا اواخر قرن هجدهم میلادی) را با تأکید بر پیوندهای عمیق فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شبه قاره هند با جهان ایرانی و اسلام بررسی میکند و باورهای رایج درباره ایستایی تمدن هند و خودکفایی آن را به چالش میکشد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
کتاب «هند در دورۀ ایرانیمآبی» اثر ریچارد ماکسول | کتاب «هند در دورۀ ایرانیمآبی» اثر [[ایتون، ریچارد ماکسول|ریچارد ماکسول ایتون]]، مورخ سرشناس، با ترجمه [[مهدویراد، بهنام|بهنام مهدویراد]]، به تحلیل تاریخ جنوب آسیا در بازۀ سالهای 1000 تا 1765 میلادی میپردازد. نویسنده در این اثر، دورانی را که عموماً «دوره مسلمانان» هند نامیده میشود، با عنوان «دوره ایرانیمآبی» معرفی میکند و بر نقش محوری فرهنگ و زبان فارسی در شکلدهی به تحولات شبه قاره تأکید میورزد. رویکرد اصلی کتاب، به چالش کشیدن سه باور رایج و کلیشهای درباره تاریخ هند است: نخست، تصور راکد و ایستا بودن تمدن هند تا پیش از ورود اروپاییان؛ دوم، خودکفا و منزوی دانستن هند در روابط خارجی؛ و سوم، در نظر گرفتن هند به عنوان تمدنی صرفاً هندو و سانسکریتی. ایتون با ارائه شواهد تاریخی نشان میدهد که هند در این هشت قرن، دورهای پویا و دگرگونشونده را طی کرده که شاهد ناپدید شدن بودیسم، ظهور آیین سیک، رشد بزرگترین جامعه مسلمان جهان، تحولات گسترده کشاورزی و ادغام گروههای قبیلهای در نظم اجتماعی هندو بوده است. | ||
ساختار کتاب بر اساس یک روایت تاریخیِ مبتنی بر تحول سیاسی و فرهنگی پیش رفته است. نویسنده در فصل اول به «رشد و پیشرفت قدرت ترکان» بین سالهای 1000 تا 1300 میلادی میپردازد. فصل دوم «گسترش ایدۀ سلطاننشین» را در فاصلۀ 1200 تا 1400 میلادی بررسی میکند. فصل سوم به پیامدهای حملات تیمور و دورۀ جانشینان او (1400-1550م) اختصاص دارد. فصل چهارم وضعیت «دکن و جنوب» هند را بین سالهای 1400 تا 1650 میلادی تحلیل میکند. ظهور و تثبیت امپراتوری گورکانی محور فصل پنجم (1526-1605م) است. فصل ششم به دوران حکومت جهانگیر و شاهجهان (1605-1658م) و فصل هفتم به عصر طولانی و پرحادثۀ اورنگزیب عالمگیر (1618-1707م) میپردازد. فصل هشتم و پایانی نیز تغییرات سیاسی فاصلۀ سالهای 1707 تا 1748 میلادی را بررسی میکند. | ساختار کتاب بر اساس یک روایت تاریخیِ مبتنی بر تحول سیاسی و فرهنگی پیش رفته است. نویسنده در فصل اول به «رشد و پیشرفت قدرت ترکان» بین سالهای 1000 تا 1300 میلادی میپردازد. فصل دوم «گسترش ایدۀ سلطاننشین» را در فاصلۀ 1200 تا 1400 میلادی بررسی میکند. فصل سوم به پیامدهای حملات تیمور و دورۀ جانشینان او (1400-1550م) اختصاص دارد. فصل چهارم وضعیت «دکن و جنوب» هند را بین سالهای 1400 تا 1650 میلادی تحلیل میکند. ظهور و تثبیت امپراتوری گورکانی محور فصل پنجم (1526-1605م) است. فصل ششم به دوران حکومت جهانگیر و شاهجهان (1605-1658م) و فصل هفتم به عصر طولانی و پرحادثۀ اورنگزیب عالمگیر (1618-1707م) میپردازد. فصل هشتم و پایانی نیز تغییرات سیاسی فاصلۀ سالهای 1707 تا 1748 میلادی را بررسی میکند. | ||