۱۴۵٬۹۸۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
نخست تبیین مسئله و تعریف استغاثه است. رساله با طرح سؤالی اساسی در مورد جواز «استغاثه» آغاز میشود.<ref>متن، ج1، ص 507</ref> نویسنده ابتدا با اشاره به عدم منکر بودن استغاثه به پیامبر(ص)، به موضوع حیات برزخی و مسئله شنیدن مردگان پرداخته است. | نخست تبیین مسئله و تعریف استغاثه است. رساله با طرح سؤالی اساسی در مورد جواز «استغاثه» آغاز میشود.<ref>متن، ج1، ص 507</ref> نویسنده ابتدا با اشاره به عدم منکر بودن استغاثه به پیامبر(ص)، به موضوع حیات برزخی و مسئله شنیدن مردگان پرداخته است. | ||
بخش مهمی از رساله به اثبات این موضوع اختصاص دارد که مردگان میتوانند بشنوند. نویسنده به روایاتی استناد میکند که پیامبر(ص) با کشتهشدگان بدر صحبت کرده و سلام نمازگزاران را در قبر شنیده است.<ref> همان، ص508 – 509 </ref>در ادامه احادیث و روایاتی را در این خصوص ذکر کرده و به پشتوانه آنها جواز خطاب قرار دادن مردگان را جایز دانسته است. همچنین مؤید ادعای خود را عبارت«السلام علیک ایها النبي ....» هنگام تشهد نماز عنوان کرده است.<ref>همان، ص509- 512</ref> | بخش مهمی از رساله به اثبات این موضوع اختصاص دارد که مردگان میتوانند بشنوند. نویسنده به روایاتی استناد میکند که پیامبر(ص) با کشتهشدگان بدر صحبت کرده و سلام نمازگزاران را در قبر شنیده است.<ref> همان، ص508 – 509 </ref>در ادامه احادیث و روایاتی را در این خصوص ذکر کرده و به پشتوانه آنها جواز خطاب قرار دادن مردگان را جایز دانسته است. همچنین مؤید ادعای خود را عبارت«السلام علیک ایها النبي....» هنگام تشهد نماز عنوان کرده است.<ref>همان، ص509- 512</ref> | ||
مؤلف در ادامه در پاسخ به منکران و مخالفان، روایتی منسوب به عایشه را که بر اساس ظاهر آیه قرآن «انک لا تسمع الموتی» بر عدم شنیدن مردگان تأکید میکند، بررسی کرده و شنیدن توسط مردگان در این حالت را به تخصیص الهی ممکن دانسته است.<ref> همان، ص512- 513</ref> وی برای اثبات جواز توسل به پیامبر(ص) قبل از وفات، به وقایع تاریخی و احادیث مستند تکیه کرده است. در این راستا به روایتی از ابن حنیف در خصوص توسل فردی به مقام پیامبر(ص) در زمان حیاتشان که منتهی به برآورده شدن حاجت وی شد اشاره کرده است.<ref> همان، ص 522 </ref> همچنین روایتهایی در خصوص توسل به پیامبر(ص) بعد از وفاتشان آورده و آنها را سندی قوی بر مشروعیت توسل به پیامبر(ص) بعد از وفات ایشان میداند.<ref> همان، ص 522- 524</ref> | مؤلف در ادامه در پاسخ به منکران و مخالفان، روایتی منسوب به عایشه را که بر اساس ظاهر آیه قرآن «انک لا تسمع الموتی» بر عدم شنیدن مردگان تأکید میکند، بررسی کرده و شنیدن توسط مردگان در این حالت را به تخصیص الهی ممکن دانسته است.<ref> همان، ص512- 513</ref> وی برای اثبات جواز توسل به پیامبر(ص) قبل از وفات، به وقایع تاریخی و احادیث مستند تکیه کرده است. در این راستا به روایتی از ابن حنیف در خصوص توسل فردی به مقام پیامبر(ص) در زمان حیاتشان که منتهی به برآورده شدن حاجت وی شد اشاره کرده است.<ref> همان، ص 522 </ref> همچنین روایتهایی در خصوص توسل به پیامبر(ص) بعد از وفاتشان آورده و آنها را سندی قوی بر مشروعیت توسل به پیامبر(ص) بعد از وفات ایشان میداند.<ref> همان، ص 522- 524</ref> | ||
| خط ۲۴۱: | خط ۲۴۱: | ||
فصل دوازده در انکار بر محمد بن عبد الوهاب درباره کفر دانستن به کارگیری برخی از عبارت توسط عامه مردم همچون (جز تو و خدا را ندارم) و مانند آن است. نویسنده نخست سخن محمد بن احمد بن عبد اللطیف احسایی را در رد نگاه وهابیت در این خصوص بازگو نموده است و در ادامه به ذکر سخنان برخی دیگر از عالمان پیرامون این مسأله پرداخته است.<ref> همان، ص246- 255</ref> | فصل دوازده در انکار بر محمد بن عبد الوهاب درباره کفر دانستن به کارگیری برخی از عبارت توسط عامه مردم همچون (جز تو و خدا را ندارم) و مانند آن است. نویسنده نخست سخن محمد بن احمد بن عبد اللطیف احسایی را در رد نگاه وهابیت در این خصوص بازگو نموده است و در ادامه به ذکر سخنان برخی دیگر از عالمان پیرامون این مسأله پرداخته است.<ref> همان، ص246- 255</ref> | ||
فصل سیزده در مورد ساختن بنا و قبه بر مزار اولیا و صالحان و استحباب آن است. در نقد و پاسخ به سخن و نظر محمد بن عبد الوهاب در کافر شناختن مردم بلادی که در آن قبه وجود دارد و قلمداد کردن آن به منزله بت، که در حقیقت تکفیر متقدمان و متاخران علما و صالحان و تمام مسلمانان است مطالبی به تفصیل ذکر کرده است. وی نخست به حکم فقهی ساختن قبه بر مزار درگذشتگان از منظر عالمان اهل سنت نظیر ابن مفلح حنبلی، ابن قیم، ابن حجر و ....پرداخته و نتیجه سخن آنان را در تضاد با اندیشه محمد بن عبد الوهاب در تکفیر مسلمانان به این جهت دانسته و او را گمراه شمرده است. سپس ممنوعیت نذر برای بزرگان و اولیا در تفکر محمد بن عبد الوهاب را مخالفت با شریعت و اجماع علما دانسته است.<ref>همان، ص255- 258 </ref>در ادامه مطالبی درباره زیارت استحبا و فوائد آن و ضمن اشاره به برخی مسائل مرتبط با آن نگاه ئهابیت را در این خصوص نقد کرده است.<ref>همان، ص259- 267</ref> | فصل سیزده در مورد ساختن بنا و قبه بر مزار اولیا و صالحان و استحباب آن است. در نقد و پاسخ به سخن و نظر محمد بن عبد الوهاب در کافر شناختن مردم بلادی که در آن قبه وجود دارد و قلمداد کردن آن به منزله بت، که در حقیقت تکفیر متقدمان و متاخران علما و صالحان و تمام مسلمانان است مطالبی به تفصیل ذکر کرده است. وی نخست به حکم فقهی ساختن قبه بر مزار درگذشتگان از منظر عالمان اهل سنت نظیر ابن مفلح حنبلی، ابن قیم، ابن حجر و....پرداخته و نتیجه سخن آنان را در تضاد با اندیشه محمد بن عبد الوهاب در تکفیر مسلمانان به این جهت دانسته و او را گمراه شمرده است. سپس ممنوعیت نذر برای بزرگان و اولیا در تفکر محمد بن عبد الوهاب را مخالفت با شریعت و اجماع علما دانسته است.<ref>همان، ص255- 258 </ref>در ادامه مطالبی درباره زیارت استحبا و فوائد آن و ضمن اشاره به برخی مسائل مرتبط با آن نگاه ئهابیت را در این خصوص نقد کرده است.<ref>همان، ص259- 267</ref> | ||
وی همچنین متعرض مسائلی همچون حضور در حضور در جشن میلاد بزرگان یا سفر برای زیارت آنان، سرودن شعر در مدح آنان، رقص صوفیان و مسائل دیگر شده است.<ref>همان، ص267- 281</ref> | وی همچنین متعرض مسائلی همچون حضور در حضور در جشن میلاد بزرگان یا سفر برای زیارت آنان، سرودن شعر در مدح آنان، رقص صوفیان و مسائل دیگر شده است.<ref>همان، ص267- 281</ref> | ||
| خط ۳۰۳: | خط ۳۰۳: | ||
نویسنده در ادامه مشروعیت برخی اعمال مربوط به درگذشتگان مانند تلقین میت و غیره را با ذکر نظر علمای اهل سنت مطرح کرده، سپس به بررسی و نقد دیدگاه مخالفان پرداخته است.<ref> همان، ص581- 591</ref> | نویسنده در ادامه مشروعیت برخی اعمال مربوط به درگذشتگان مانند تلقین میت و غیره را با ذکر نظر علمای اهل سنت مطرح کرده، سپس به بررسی و نقد دیدگاه مخالفان پرداخته است.<ref> همان، ص581- 591</ref> | ||
مسأله برگزاری مجلس جهت تعزیت و تسلیت گفتن به بازماندگان از مهمترین مسائلی است که توسط برخی بدعتآمیز شمرده شده است. نویسنده به بررسی این موضوع پرداخته و جواز مشروعیت این عمل را با تکیه بر سیره پیامبر(ص)و سخنان و نظرات عالمان اهل سنت مورد تایید قرار داده<ref>همان، ص591- 594</ref>سپس به ذکر فضائل سورههای قرآنی نظیر سوره فاتحه و یس، ملک ... و تلاوت آنها به قصد ثواب مردگان پرداخته است.<ref>همان، ص594- 604</ref> | مسأله برگزاری مجلس جهت تعزیت و تسلیت گفتن به بازماندگان از مهمترین مسائلی است که توسط برخی بدعتآمیز شمرده شده است. نویسنده به بررسی این موضوع پرداخته و جواز مشروعیت این عمل را با تکیه بر سیره پیامبر(ص)و سخنان و نظرات عالمان اهل سنت مورد تایید قرار داده<ref>همان، ص591- 594</ref>سپس به ذکر فضائل سورههای قرآنی نظیر سوره فاتحه و یس، ملک... و تلاوت آنها به قصد ثواب مردگان پرداخته است.<ref>همان، ص594- 604</ref> | ||
در خاتمه کتاب از کوتاهی آرزوها، یادآوری مرگ و...سخن گفته شده<ref>همان، ص606- 615</ref>و در پایان به بایستههای فقهی برخی از مسائل همچون احتضار، عزاداری، غسل، تکفین و دفن و...اشاره شده است.<ref>همان، متن، ص615- 620</ref> | در خاتمه کتاب از کوتاهی آرزوها، یادآوری مرگ و...سخن گفته شده<ref>همان، ص606- 615</ref>و در پایان به بایستههای فقهی برخی از مسائل همچون احتضار، عزاداری، غسل، تکفین و دفن و...اشاره شده است.<ref>همان، متن، ص615- 620</ref> | ||
| خط ۴۵۶: | خط ۴۵۶: | ||
ظهور وهابیت از مباحث اصلی کتاب است که به تشریح پیدایش وهابیت توسط محمد بن عبدالوهاب اختصاص یافته است.<ref>متن، ج4، ص۳۳- ۳۴ </ref>نویسنده ضمن اشاره به عکس العمل دولت عثمانی در برابر ظهور این فرقه و همراهی عبد العزیز امیر درعیه با آنان و اقدامات او، از انتشار وهابیت و گرایش به این فرقه میان برخی اعراب سخن گفته<ref>همان، ص34- 38</ref>و در ادامه تاریخچهای از درگیریهای صورت گرفته میان حکومت عثمانی با سعود بن عبد العزیز و وهابیان را ذکر کرده است.<ref>همان، ص 38- 48</ref> | ظهور وهابیت از مباحث اصلی کتاب است که به تشریح پیدایش وهابیت توسط محمد بن عبدالوهاب اختصاص یافته است.<ref>متن، ج4، ص۳۳- ۳۴ </ref>نویسنده ضمن اشاره به عکس العمل دولت عثمانی در برابر ظهور این فرقه و همراهی عبد العزیز امیر درعیه با آنان و اقدامات او، از انتشار وهابیت و گرایش به این فرقه میان برخی اعراب سخن گفته<ref>همان، ص34- 38</ref>و در ادامه تاریخچهای از درگیریهای صورت گرفته میان حکومت عثمانی با سعود بن عبد العزیز و وهابیان را ذکر کرده است.<ref>همان، ص 38- 48</ref> | ||
به دنبال آن به شرح درگیریهای شدید میان شریف غالب و وهابیون که منجر به محاصره و سقوط طائف شد، مطرح شده است.<ref>همان، ص48– 56 </ref>نویسنده ضمن اشاره به برخی از اقدامات غیر انسانی و غیر متعارف وهابیان<ref>همان، ص 57- 59 </ref> از تسلط آنان بر مکه و اعمال فجیع آنان، تخریب قبور و بناهای مقدس در مکه و مدینه، با تمسک به عقاید باطلشان سخن به میان آورده سپس به ذکر اتفاقات و درگیری وهابیان با حکومت عثمانی و سرانجام آن پرداخته است.<ref>همان، ص 59- 66</ref>وقایع محاصره طولانی مدینه منوره و سرانجام تسلیم آن، ویران کردن ضریحهای مقدس، مصادره اموال و جواهرات اهدایی به مرقد نبوی و ... از دیگر مطالب مطرح شده است.<ref>همان، ص 69 – 79 و ص 89- 91</ref> | به دنبال آن به شرح درگیریهای شدید میان شریف غالب و وهابیون که منجر به محاصره و سقوط طائف شد، مطرح شده است.<ref>همان، ص48– 56 </ref>نویسنده ضمن اشاره به برخی از اقدامات غیر انسانی و غیر متعارف وهابیان<ref>همان، ص 57- 59 </ref> از تسلط آنان بر مکه و اعمال فجیع آنان، تخریب قبور و بناهای مقدس در مکه و مدینه، با تمسک به عقاید باطلشان سخن به میان آورده سپس به ذکر اتفاقات و درگیری وهابیان با حکومت عثمانی و سرانجام آن پرداخته است.<ref>همان، ص 59- 66</ref>وقایع محاصره طولانی مدینه منوره و سرانجام تسلیم آن، ویران کردن ضریحهای مقدس، مصادره اموال و جواهرات اهدایی به مرقد نبوی و... از دیگر مطالب مطرح شده است.<ref>همان، ص 69 – 79 و ص 89- 91</ref> | ||
نویسنده همچنین مطالبی درباره بازپسگیری مدینه از دست وهابیان<ref>همان، ص 96 – 103 و ص 115- 117 </ref>آزاد کردن مکه و طائف<ref>همان، ص117- 129</ref>و سرانجام وهابیان پس از شکستشان مطرح کرده است.<ref>همان، ص129- 134</ref> | نویسنده همچنین مطالبی درباره بازپسگیری مدینه از دست وهابیان<ref>همان، ص 96 – 103 و ص 115- 117 </ref>آزاد کردن مکه و طائف<ref>همان، ص117- 129</ref>و سرانجام وهابیان پس از شکستشان مطرح کرده است.<ref>همان، ص129- 134</ref> | ||
| خط ۵۰۶: | خط ۵۰۶: | ||
نویسنده در مقدمهای کوتاه ضمن معرفی اجمالی ساختار و محتوای رساله،<ref> مقدمه نویسنده، ج4، 561- 562</ref> نخستین مقاله را به اجتهاد و شروط آن اختصاص داده است.<ref>همان، ص562 </ref>وی به تعریف اجتهاد و ضرورت آن در هر زمان پرداخته و از شروط مجتهد سخن به میان آورده است. همچنین به مخالفت گروهی از حنبیلیان نسبت به اجتهاد و استناد آنان به اقوال ابن تیمیه در برخی مسائل اشاره کرده است.<ref> متن، ج4، ص562- 566</ref> | نویسنده در مقدمهای کوتاه ضمن معرفی اجمالی ساختار و محتوای رساله،<ref> مقدمه نویسنده، ج4، 561- 562</ref> نخستین مقاله را به اجتهاد و شروط آن اختصاص داده است.<ref>همان، ص562 </ref>وی به تعریف اجتهاد و ضرورت آن در هر زمان پرداخته و از شروط مجتهد سخن به میان آورده است. همچنین به مخالفت گروهی از حنبیلیان نسبت به اجتهاد و استناد آنان به اقوال ابن تیمیه در برخی مسائل اشاره کرده است.<ref> متن، ج4، ص562- 566</ref> | ||
در مقاله دوم شرک و بدعت و اقسام آنها به بحث گذاشته شده است. .<ref>مقدمه نویسنده، ج4 ص562 </ref>این مقاله به تقسیم شرک و بدعت میپردازد و آنها را دستهبندی میکند. نویسنده شرک را به جلی یا اکبر و شرک اصغر تقسیم کرده و ضمن تعریف آنها دلالیلی از قرآن، سنت و اجماع برای تقسیم خود آورده است. در ادامه به باور وهابیت در خصوص شرک و کفر اشاره کرده است. وی ضمن توضیح بدعت معانی و انواع آن با استناد به قرآن و سنت، بر رد کسانی تمرکز دارد که ادعای میکنند هر عملی که در شریعت سلف ذکر نشده است، لزوماً بدعت ضلالت است.<ref>متن، ج4، ص566- 572</ref> | در مقاله دوم شرک و بدعت و اقسام آنها به بحث گذاشته شده است..<ref>مقدمه نویسنده، ج4 ص562 </ref>این مقاله به تقسیم شرک و بدعت میپردازد و آنها را دستهبندی میکند. نویسنده شرک را به جلی یا اکبر و شرک اصغر تقسیم کرده و ضمن تعریف آنها دلالیلی از قرآن، سنت و اجماع برای تقسیم خود آورده است. در ادامه به باور وهابیت در خصوص شرک و کفر اشاره کرده است. وی ضمن توضیح بدعت معانی و انواع آن با استناد به قرآن و سنت، بر رد کسانی تمرکز دارد که ادعای میکنند هر عملی که در شریعت سلف ذکر نشده است، لزوماً بدعت ضلالت است.<ref>متن، ج4، ص566- 572</ref> | ||
سومین مقاله به اثبات زنده بودن انبیاء در قبر با تکیه بر احادیث صحیح و آیات صریح قرآن پرداخته است.<ref>مقدمه نویسنده، ج4 ص562 </ref>نویسنده به رد کسانی پرداخته که منکر کرامات اولیا یا منکر زندگی انبیا در قبر هستند، و توجه داده است که باور به زنده بودن انبیاء در قبر مورد قبول صحابه، تابعین و علمای مذاهب اهل سنت و بر اساس احادیث صحیح بوده است.<ref> متن، ج4، ص572- 576</ref> | سومین مقاله به اثبات زنده بودن انبیاء در قبر با تکیه بر احادیث صحیح و آیات صریح قرآن پرداخته است.<ref>مقدمه نویسنده، ج4 ص562 </ref>نویسنده به رد کسانی پرداخته که منکر کرامات اولیا یا منکر زندگی انبیا در قبر هستند، و توجه داده است که باور به زنده بودن انبیاء در قبر مورد قبول صحابه، تابعین و علمای مذاهب اهل سنت و بر اساس احادیث صحیح بوده است.<ref> متن، ج4، ص572- 576</ref> | ||