مدخل حماسه ملی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ک' به ' می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه')
جز (جایگزینی متن - ' می ک' به ' می‌ک')
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
در هر فصل کتاب، از آوردن بیش از حد اسامی افراد و آثار پرهیز شده و جز در مواقع لزوم، از زمان نوشته شدن آثار، سرگذشت پدیدآورندگان آنها و خلاصۀ داستان‌ها چیزی نیامده است. اطلاعاتی از این دست ـ که در جای خود بسیار سودمند و لازم هستند ـ استفاده از کتاب‌های مقدماتی را دشوار می‌کند و جز افزودن بر حجم کتاب حاصلی ندارد. طیف مخاطبان کتاب همۀ علاقه‌مندان به حماسه را دربر می‌گیرد. در بیان مباحث حد میانه‌ای رعایت شده تا نه موجب ملالت خوانندۀ آگاه‌تر باشد و نه خوانندۀ کمتر آشنا از دنبال کردن مطلب باز ماند.
در هر فصل کتاب، از آوردن بیش از حد اسامی افراد و آثار پرهیز شده و جز در مواقع لزوم، از زمان نوشته شدن آثار، سرگذشت پدیدآورندگان آنها و خلاصۀ داستان‌ها چیزی نیامده است. اطلاعاتی از این دست ـ که در جای خود بسیار سودمند و لازم هستند ـ استفاده از کتاب‌های مقدماتی را دشوار می‌کند و جز افزودن بر حجم کتاب حاصلی ندارد. طیف مخاطبان کتاب همۀ علاقه‌مندان به حماسه را دربر می‌گیرد. در بیان مباحث حد میانه‌ای رعایت شده تا نه موجب ملالت خوانندۀ آگاه‌تر باشد و نه خوانندۀ کمتر آشنا از دنبال کردن مطلب باز ماند.


آشنایی ما ایرانیان با مفهوم حماسه نتیجۀ مواجهۀ ما با غرب و آشنایی با تحقیقات اروپاییان بود. نخستین بار تحقیقات آنها ما را با سرچشمه‌ها و بنیاد داستان‌های [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] آشنا کرد و مسائل بعدی بر سر تاریخی با اسطوره‌ای بودن آن را پدید آورد. بخش مهمی از شناخت ما از تاریخ ایران پیش از اسلام نیز در نتیجۀ پژوهش‌های جدید غربی است و باز بر اثر مطالعۀ آثار آنها بود که با اسطوره‌شناسی آشنا شدیم. ادیبان ایرانی از دیرباز به متن اصلی و مرکزی در عرصۀ مطالعات حماسی ایران یعنی شاهنامه توجه بسیار داشته‌اند و به همان شیوه‌ای که سایر متون ادبی فارسی را مطالعه و بررسی می کرده‌اند، به شاهنامه هم پرداخته‌اند و مسائل مربوط به تصحیح متن و صنایع ادبی متن را مورد توجه قرار می‌داده‌اند. از زمان صفا تا امروز نوعی تضاد و دوگانگی در عرصۀ مطالعات حماسی وجود دارد که هر از چند گاهی به گونه‌ای رخ می‌نماید.
آشنایی ما ایرانیان با مفهوم حماسه نتیجۀ مواجهۀ ما با غرب و آشنایی با تحقیقات اروپاییان بود. نخستین بار تحقیقات آنها ما را با سرچشمه‌ها و بنیاد داستان‌های [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] آشنا کرد و مسائل بعدی بر سر تاریخی با اسطوره‌ای بودن آن را پدید آورد. بخش مهمی از شناخت ما از تاریخ ایران پیش از اسلام نیز در نتیجۀ پژوهش‌های جدید غربی است و باز بر اثر مطالعۀ آثار آنها بود که با اسطوره‌شناسی آشنا شدیم. ادیبان ایرانی از دیرباز به متن اصلی و مرکزی در عرصۀ مطالعات حماسی ایران یعنی شاهنامه توجه بسیار داشته‌اند و به همان شیوه‌ای که سایر متون ادبی فارسی را مطالعه و بررسی می‌کرده‌اند، به شاهنامه هم پرداخته‌اند و مسائل مربوط به تصحیح متن و صنایع ادبی متن را مورد توجه قرار می‌داده‌اند. از زمان صفا تا امروز نوعی تضاد و دوگانگی در عرصۀ مطالعات حماسی وجود دارد که هر از چند گاهی به گونه‌ای رخ می‌نماید.


در حال حاضر بحث بر سر مکتوب یا شفاهی بودن منابع شاهنامه و نسبت شاهنامه و سایر منظومه‌های حماسی با شعر شفاهی و بدیهه‌سرایی هم تحت تأثیر همان اختلاف نگاه غربی و ایرانی به حماسۀ ایرانی است. پژوهشگران غربی که تسلطی بر زبان فارسی نو ندارند، از زبان‌های ایرانی پیش از اسلام مثال می‌آورند و [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] را با آثار حماسی اقوام و ملل دیگر مقایسه می‌کنند. از سوی دیگر، محققان ایرانی ـ که با شفاهی بودن منبع شاهنامه مخالف‌اند ـ اشتباهات غالباً فاحش غربی‌ها در فهم متون فارسی کهن را نشان می‌دهند؛ بر فارسی‌ندانی آنها، به درستی ایراد می‌گیرند و از شعر شاعران هم‌عصر فردوسی و زمانۀ او شاهد می‌آورند تا بی‌اعتباری سخن غربیان را نشان دهند گاه تا آنجا پیش می‌روند که فراموش می‌کنند، در هر حال داستان‌های حماسۀ ملی و منابع آن در دوران پیش از اسلام ریشه دارد. به همان نسبت، غربی‌ها نیز اوضاع خراسان مسلمان سدۀ چهارم ه.ق و زمانۀ سرایش شاهنامه را از یاد می‌برند.
در حال حاضر بحث بر سر مکتوب یا شفاهی بودن منابع شاهنامه و نسبت شاهنامه و سایر منظومه‌های حماسی با شعر شفاهی و بدیهه‌سرایی هم تحت تأثیر همان اختلاف نگاه غربی و ایرانی به حماسۀ ایرانی است. پژوهشگران غربی که تسلطی بر زبان فارسی نو ندارند، از زبان‌های ایرانی پیش از اسلام مثال می‌آورند و [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] را با آثار حماسی اقوام و ملل دیگر مقایسه می‌کنند. از سوی دیگر، محققان ایرانی ـ که با شفاهی بودن منبع شاهنامه مخالف‌اند ـ اشتباهات غالباً فاحش غربی‌ها در فهم متون فارسی کهن را نشان می‌دهند؛ بر فارسی‌ندانی آنها، به درستی ایراد می‌گیرند و از شعر شاعران هم‌عصر فردوسی و زمانۀ او شاهد می‌آورند تا بی‌اعتباری سخن غربیان را نشان دهند گاه تا آنجا پیش می‌روند که فراموش می‌کنند، در هر حال داستان‌های حماسۀ ملی و منابع آن در دوران پیش از اسلام ریشه دارد. به همان نسبت، غربی‌ها نیز اوضاع خراسان مسلمان سدۀ چهارم ه.ق و زمانۀ سرایش شاهنامه را از یاد می‌برند.