شرح دعای صباح (تقوی قزوینی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  یک‌شنبهٔ ‏۲۰:۴۹
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
## شجره اجداد حضرت خاتم‌الانبیاء فخر اوصیاء محمد مصطفی(ص) و [[امام علی علیه‌السلام|مولای متقیان امیر مؤمنان علی(ع)]] إلی [[امام حسین علیه‌السلام|حسین بن علی(ع).]]
## شجره اجداد حضرت خاتم‌الانبیاء فخر اوصیاء محمد مصطفی(ص) و [[امام علی علیه‌السلام|مولای متقیان امیر مؤمنان علی(ع)]] إلی [[امام حسین علیه‌السلام|حسین بن علی(ع).]]
## گواهی اجتهاد مرحوم مؤلف از سوی مرجع عالی‌قدر مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن موسوی اصفهانی<ref>ر.ک: پیشگفتار و مقدمه، ص3-39</ref>.
## گواهی اجتهاد مرحوم مؤلف از سوی مرجع عالی‌قدر مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن موسوی اصفهانی<ref>ر.ک: پیشگفتار و مقدمه، ص3-39</ref>.
# شرح و تفسیر دعای صباح: در این بخش، شارح، عبارات دعا را جمله‌به‌جمله شرح داده است و پس از شرح واژگان هر جمله، آن را ترجمه نموده است؛ مانند نمونه‌های زیر:«يا من دلع لسان الصباح بنطق تبلجه. «صبح»: صبح صادق عبارت از رسیدن آفتاب است در نزدیکی افق به پانزده درجه. «لسان صبح»: کنایه از سفیدی و روشنایی او است که به آن فلق صبح ثابت می‌شود. «تبلج»: کنایه از بهجت و تلألؤ آن سفیدی است.
# شرح و تفسیر دعای صباح: در این بخش، شارح، عبارات دعا را جمله‌به‌جمله شرح داده است و پس از شرح واژگان هر جمله، آن را ترجمه نموده است؛ مانند نمونه‌های زیر:«يا من دلع لسان الصباح بنطق تبلجه. «صبح»:  
صبح صادق عبارت از رسیدن آفتاب است در نزدیکی افق به پانزده درجه. «لسان صبح»: کنایه از سفیدی و روشنایی او است که به آن فلق صبح ثابت می‌شود. «تبلج»: کنایه از بهجت و تلألؤ آن سفیدی است.


ترجمه عبارت دعا: ای کسی که خارج می‌گردانی سفیدی صبح را به گویایی بهجت و تلألؤ او»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص45</ref>.
ترجمه عبارت دعا: ای کسی که خارج می‌گردانی سفیدی صبح را به گویایی بهجت و تلألؤ او»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص45</ref>.


«و شعشع ضياء الشمس بنور تأججه: «شعاع»: در لغت به معنی پراکندگی نور است. «ضیاء»: عبارت از نوری است که مکتسب از غیر نباشد، به‌مثل روشنی آفتاب؛ قال الله تعالی: «هو الذي جععل الشمس ضياء و القمر نورا». در بعضی از مواضع در مطلق نور هم استعمال می‌شود. «تأجج»: عبارت از برافروختگی آتش است.
«و شعشع ضياء الشمس بنور تأججه: «شعاع»: در لغت به معنی پراکندگی نور است. «ضیاء»: عبارت از نوری است که مکتسب از غیر نباشد، به‌مثل روشنی آفتاب؛ قال الله تعالی: «هو الذي جععل الشمس ضياء و القمر نورا». در بعضی از مواضع در مطلق نور هم استعمال می‌شود. «تأجج»: عبارت از برافروختگی آتش است.
ترجمه عبارت دعا: ای کسی که پراکنده نمودی روشنایی آفتاب را به نور برافروختگی او که تابش به سایر موجودات دارد و همه از نور او استفاده می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.
ترجمه عبارت دعا: ای کسی که پراکنده نمودی روشنایی آفتاب را به نور برافروختگی او که تابش به سایر موجودات دارد و همه از نور او استفاده می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.
توضیحات شارح، شامل معانی لغوی کلمات، نکات تفسیری و معرفتی و مباحث مرتبط با توحید، خداشناسی و مقامات اهل‌بیت است.
توضیحات شارح، شامل معانی لغوی کلمات، نکات تفسیری و معرفتی و مباحث مرتبط با توحید، خداشناسی و مقامات اهل‌بیت است.