۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پس از شهریور 1320 و فرارسیدن دورۀ کوتاه «دموکراسی ناقص»، بخش عمدهای از نیروی روشنفکری صرف تحزب و روزنامهنگاری میشود. تلاش برای پاسخگویی به نیازهای جنبش، فرصتی برای رماننویسی باقی نمیگذارد، بهویژه که مجلات روشنفکرانه ـ مثل سخن، مردم و پیام نو ـ خواهان داستان کوتاه بودند. نویسندگان که در پی جمالزاده، هدایت و علوی از راه میرسند، داستان کوتاه را به یک شکل ادبی معتبر در ایران تبدیل میکنند: [[صادق چوبک]]، [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] و [[ابراهیم گلستان]] با نگریستن از دریچۀ دید هدایت به زندگی و ادبیات کار خود را شروع میکنند؛ اما بهزودی هر یک صدای خود را مییابند. | پس از شهریور 1320 و فرارسیدن دورۀ کوتاه «دموکراسی ناقص»، بخش عمدهای از نیروی روشنفکری صرف تحزب و روزنامهنگاری میشود. تلاش برای پاسخگویی به نیازهای جنبش، فرصتی برای رماننویسی باقی نمیگذارد، بهویژه که مجلات روشنفکرانه ـ مثل سخن، مردم و پیام نو ـ خواهان داستان کوتاه بودند. نویسندگان که در پی جمالزاده، هدایت و علوی از راه میرسند، داستان کوتاه را به یک شکل ادبی معتبر در ایران تبدیل میکنند: [[صادق چوبک]]، [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] و [[ابراهیم گلستان]] با نگریستن از دریچۀ دید هدایت به زندگی و ادبیات کار خود را شروع میکنند؛ اما بهزودی هر یک صدای خود را مییابند. | ||
بهتدریج سنتی ادبی شکل میگیرد که نویسندگان برجستهای مانند غلامحسین | بهتدریج سنتی ادبی شکل میگیرد که نویسندگان برجستهای مانند [[ساعدی، غلامحسین|غلامحسین ساعدی]]، بهرام صادقی، سیمین دانشور، هوشنگ گلشیری، احمد محمود و محمود دولتآبادی بر بستر آن رشد میکنند و جهان داستانی خاص خود را به موازات یا در تقابل با جهان واقعی بنا میکنند. تلاش داستاننویسان ایرانی برای تلفیق هنرمندانۀ شگردهای جدید داستاننویسی جهان با باورهای و هویت ایرانی، دهۀ چهل و پنجاه را به یکی از بارورترین دورههای ادبی ایران تبدیل میکند. اگر در دهههای پیشین هدایت تنها بود، در این سالها نویسندگان متعددی نوشتن را به عنوان سرنوشت خود برمیگزینند. | ||
با توجه به اینکه فرهنگنامهها و کتابشناسیهای اختصاصی در هر موضوع، از کلیدهای تحقیق در آن موضوع به شمار میآیند، تهیۀ فرهنگهایی از داستاننویسان، نمایشنامهنویسان، شاعران، مترجمان و جستارنویسان و منتقدان، به عنوان گامهای اولیۀ تحقیقی جامع دربارۀ ادبیات معاصر ایران ضروری است. در این کتاب که به داستاننویسان ایرانی اختصاص یافته، پس از اطلاعاتی دربارۀ زندگی نویسندگان، فهرست و مشخصات آثار داستانی آنها ارائه شده است. به نمایشنامهها یا مجموعهمقالات یا ترجمههای داستاننویسان اشارهای شده تا دامنۀ فعالیت ادبیشان نشان داده شود؛ اما تقید به ضبط مشخصات کامل آن نبوده است. ناگفته نماند که نویسندگان داستان کودکان به این فرهنگ راه نیافتهاند مگر کسانی که بر ادبیات بزرگسالان تأثیر نهادهاند. همچنین به نویسندگان ایرانی مهاجر نیز پرداخته نشده است، مگر اینکه تا سال 1390 کتاب داستانی در ایران منتشر کرده باشند. زندگینامه و فهرست آثار نویسندگان افغانستانی که آثار خود را به زبان فارسی در ایران منتشر کردهاند در این فرهنگ ثبت شده است. | با توجه به اینکه فرهنگنامهها و کتابشناسیهای اختصاصی در هر موضوع، از کلیدهای تحقیق در آن موضوع به شمار میآیند، تهیۀ فرهنگهایی از داستاننویسان، نمایشنامهنویسان، شاعران، مترجمان و جستارنویسان و منتقدان، به عنوان گامهای اولیۀ تحقیقی جامع دربارۀ ادبیات معاصر ایران ضروری است. در این کتاب که به داستاننویسان ایرانی اختصاص یافته، پس از اطلاعاتی دربارۀ زندگی نویسندگان، فهرست و مشخصات آثار داستانی آنها ارائه شده است. به نمایشنامهها یا مجموعهمقالات یا ترجمههای داستاننویسان اشارهای شده تا دامنۀ فعالیت ادبیشان نشان داده شود؛ اما تقید به ضبط مشخصات کامل آن نبوده است. ناگفته نماند که نویسندگان داستان کودکان به این فرهنگ راه نیافتهاند مگر کسانی که بر ادبیات بزرگسالان تأثیر نهادهاند. همچنین به نویسندگان ایرانی مهاجر نیز پرداخته نشده است، مگر اینکه تا سال 1390 کتاب داستانی در ایران منتشر کرده باشند. زندگینامه و فهرست آثار نویسندگان افغانستانی که آثار خود را به زبان فارسی در ایران منتشر کردهاند در این فرهنگ ثبت شده است. | ||