مجموع رسائل اليواقيت في علوم الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'سنن ابن ماجه' به 'سنن ابن ماجه')
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
خط ۴۴: خط ۴۴:
این رساله، نامه‌ای از [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود سجستانی]] (متوفى 275ق) به عالمان مکه است. آنان از او خواسته بودند که در باره درستی احادیث کتابش «سنن ابی داود» توضیح دهد.
این رساله، نامه‌ای از [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود سجستانی]] (متوفى 275ق) به عالمان مکه است. آنان از او خواسته بودند که در باره درستی احادیث کتابش «سنن ابی داود» توضیح دهد.


ابو داود گزارشی از انواع حدیث‌های کتابش می‌دهد به اینکه، برخی از احادیث یک باب، إسناد استوارتری دارند و برخی دیگر از  کسانی است که حافظه قویتری داشته‌اند. توضیحات دیگر او عبارتند از: اختصار احادیث طولانی برای درک موضع فقهی آن‌ها؛ احتجاج به احادیث مرسل؛ ترک احادیث کسانی که متروک الحدیث اند؛ تبیین حدیث منکر؛ چرایی نقل‌نکردن برخی احادیث؛ ادعای استقصای احادیث؛ اصول احادیث مرسل؛ مشهور بودن بیشتر احادیث سنن و متصل نبودن برخی دیگر از آن‌ها؛ ترک برخی احادیثی که معنایشان پوشیده است؛ تعداد کتاب‌هایی که در سنن آمده است؛ کنارنهادن حدیث معلولی که در پندار خواننده، حدیث متصل است؛ درج احادیث مربوط به احکام؛ پرهیز از احادیث مربوط به زهد و فضایل اعمال.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-12</ref>‏      
ابو داود گزارشی از انواع حدیث‌های کتابش می‌دهد به اینکه، برخی از احادیث یک باب، إسناد استوارتری دارند و برخی دیگر از  کسانی است که حافظه قویتری داشته‌اند. توضیحات دیگر او عبارتند از: اختصار احادیث طولانی برای درک موضع فقهی آن‌ها؛ احتجاج به احادیث مرسل؛ ترک احادیث کسانی که متروک الحدیث اند؛ تبیین حدیث منکر؛ چرایی نقل‌نکردن برخی احادیث؛ ادعای استقصای احادیث؛ اصول احادیث مرسل؛ مشهور بودن بیشتر احادیث سنن و متصل نبودن برخی دیگر از آن‌ها؛ ترک برخی احادیثی که معنایشان پوشیده است؛ تعداد کتاب‌هایی که در سنن آمده است؛ کنارنهادن حدیث معلولی که در پندار خواننده، حدیث متصل است؛ درج احادیث مربوط به احکام؛ پرهیز از احادیث مربوط به زهد و فضایل اعمال.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-12</ref>‏  


==رسالة الحافظ الإمام البیهقی إلی أبی محمد الجوینی==  
==رسالة الحافظ الإمام البیهقی إلی أبی محمد الجوینی==  
این رساله، نامه‌ای از [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] (458-384ق) به [[فخر رازی، محمد بن عمر|امام الحرمین]] (438-380ق) است که با قوّت علمی بالایی نوشته شده است و در آن برخی از پنداشته‌ها و ناراستی‌های جوینی را در اجتهاداتش برمی‌شمرد. او نیز [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] را دعای خیر می‌کند. این رساله در «[[مجموعة الرسائل المنیریة]]» و «[[طبقات الشافعیة الکبری]]» آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>‏  
این رساله، نامه‌ای از [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] (458-384ق) به [[فخر رازی، محمد بن عمر|امام الحرمین]] (438-380ق) است که با قوّت علمی بالایی نوشته شده است و در آن برخی از پنداشته‌ها و ناراستی‌های جوینی را در اجتهاداتش برمی‌شمرد. او نیز [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] را دعای خیر می‌کند. این رساله در «[[مجموعة الرسائل المنیریة]]» و «[[طبقات الشافعیة الکبری]]» آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>‏


عبدالوهاب سبکی در باره این نامه این‌گونه توضیح می‌دهد: جوینی کتابی را به نام «المحیط» می‌نویسد و بر آن می‌شود که در احتجاجات آن، به مذهب شافعی مقید نباشد و در این روش، به مورد احادیث بسنده کند و فراتر از آن نرود و نیز از تعصب‌های مذهبی دوری گزیند. [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] این روش او را توهمات حدیثی می‌داند و متذکر می‌شود که این شافعی است که در اخذ حدیث، توقف کرده است و احادیثی را که جوینی در کتابش می‌آورد و شافعی به آنها اعتنایی نداشته است، ناشی از نقصان‌ها و ضعف‌های آن‌ها است و کسانی که روش محدثان را می‌شناسند، بدان آگاهند.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>‏[[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] با احتجاج به گفته‌های شافعی، ضعف حدیث‌ها و مجهول‌بودن راویان را وامی‌نماید.<ref>ر.ک: همان، ص39-30</ref>‏
عبدالوهاب سبکی در باره این نامه این‌گونه توضیح می‌دهد: جوینی کتابی را به نام «المحیط» می‌نویسد و بر آن می‌شود که در احتجاجات آن، به مذهب شافعی مقید نباشد و در این روش، به مورد احادیث بسنده کند و فراتر از آن نرود و نیز از تعصب‌های مذهبی دوری گزیند. [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] این روش او را توهمات حدیثی می‌داند و متذکر می‌شود که این شافعی است که در اخذ حدیث، توقف کرده است و احادیثی را که جوینی در کتابش می‌آورد و شافعی به آنها اعتنایی نداشته است، ناشی از نقصان‌ها و ضعف‌های آن‌ها است و کسانی که روش محدثان را می‌شناسند، بدان آگاهند.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>‏[[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] با احتجاج به گفته‌های شافعی، ضعف حدیث‌ها و مجهول‌بودن راویان را وامی‌نماید.<ref>ر.ک: همان، ص39-30</ref>‏