سيرة أحمد بن طولون: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۰: خط ۴۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[بلوی، عبدالله بن محمد|احمد بن طولون]] به سبب کتاب سیره‌اش بسیار شهرت دارد. حدود 1314ش، [[کردعلی، محمد|محمد کردعلی]] نسخه‌ای بسیار قدیمی از این تاریخ گران‌بها را در کتابخانه ظاهریه دمشق پیدا کرد و آن را با مقدمه‌ای طولانی و شرحی مفید انتشار داد (دمشق 1939م). او [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]] را نویسنده‌ای اسماعیلی پنداشته بود، اما ایوانف، [[زنجانی، ابوعبدالله|ابوعبدالله زنجانی]] و عبدالحمید عبادی نظر او را اشتباه دانسته‌اند<ref>ر.ک: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ج1، ص1766</ref>‏.  
[[احمد بن طولون]] به سبب کتاب سیره‌اش بسیار شهرت دارد. حدود 1314ش، [[کردعلی، محمد|محمد کردعلی]] نسخه‌ای بسیار قدیمی از این تاریخ گران‌بها را در کتابخانه ظاهریه دمشق پیدا کرد و آن را با مقدمه‌ای طولانی و شرحی مفید انتشار داد (دمشق 1939م). او [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]] را نویسنده‌ای اسماعیلی پنداشته بود، اما ایوانف، [[زنجانی، ابوعبدالله|ابوعبدالله زنجانی]] و عبدالحمید عبادی نظر او را اشتباه دانسته‌اند<ref>ر.ک: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ج1، ص1766</ref>‏.  
   
   
به گفته کردعلی، [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]] در مقدمه‌اش به شیوه اهل سنت و جماعت نسبت به صحابه ابراز محبت نکرده و به ابراز محبت به آل بیت طاهرین بسنده کرده است. درعین‌حال او به هنگام ذکر نام عمر بن خطاب، بر او رحمت می‌فرستد و به هنگام ذکر اهل‌بیت رسول‌الله، صلوات می‌فرستد و صیغه سلام و صلواتش بر پیامبر(ص) صیغه‌ای است که اهل سنت به‌کار می‌برند. او در مجموع در برخی از گفته‌ها و روایت‌هایش با اهل سنت مخالفت نمی‌کند. بنابراین از این جهت اسماعیلی‌مذهب است که فراوان از روش اهل سنت و جماعت پیروی می‌کنند. البته فاصله اختلافی که در عصر او بین فرقه‌های شیعه و اهل سنت وجود داشته مانند شکاف امروزه نبوده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>‏.  
به گفته کردعلی، [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]] در مقدمه‌اش به شیوه اهل سنت و جماعت نسبت به صحابه ابراز محبت نکرده و به ابراز محبت به آل بیت طاهرین بسنده کرده است. درعین‌حال او به هنگام ذکر نام عمر بن خطاب، بر او رحمت می‌فرستد و به هنگام ذکر اهل‌بیت رسول‌الله، صلوات می‌فرستد و صیغه سلام و صلواتش بر پیامبر(ص) صیغه‌ای است که اهل سنت به‌کار می‌برند. او در مجموع در برخی از گفته‌ها و روایت‌هایش با اهل سنت مخالفت نمی‌کند. بنابراین از این جهت اسماعیلی‌مذهب است که فراوان از روش اهل سنت و جماعت پیروی می‌کنند. البته فاصله اختلافی که در عصر او بین فرقه‌های شیعه و اهل سنت وجود داشته مانند شکاف امروزه نبوده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>‏.  
خط ۵۰: خط ۵۰:
این کتاب، مشتمل بر روایت‌ تاریخى‌ است‌ که برخی از کتاب‌ ابن‌ دایه‌ اخذ شده و بقیه‌ از مشاهدات‌ خود [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی‌]] است‌. این‌ کتاب‌ همچنین‌ به‌ سبب‌ اتخاذ شیوه داستانى‌ در نقل‌ حوادث‌ تاریخى‌، در تاریخ‌نگاری‌ حائز اهمیت‌ است‌، به‌‌ویژه‌ که‌ این‌ اثر پس‌ از مرگ‌ ابن‌ طولون‌ نگاشته‌ شده‌ و مورخ‌ آزادانه‌تر درباره رفتار و شخصیت‌ ابن‌ طولون‌ سخن‌ گفته‌ است‌. کتاب‌ [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]]<nowiki/>‌ از لحاظ ادبى‌ هم‌ از اهمیت‌ فراوانى‌ برخوردار است‌<ref>ر.ک: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی</ref>‏.
این کتاب، مشتمل بر روایت‌ تاریخى‌ است‌ که برخی از کتاب‌ ابن‌ دایه‌ اخذ شده و بقیه‌ از مشاهدات‌ خود [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی‌]] است‌. این‌ کتاب‌ همچنین‌ به‌ سبب‌ اتخاذ شیوه داستانى‌ در نقل‌ حوادث‌ تاریخى‌، در تاریخ‌نگاری‌ حائز اهمیت‌ است‌، به‌‌ویژه‌ که‌ این‌ اثر پس‌ از مرگ‌ ابن‌ طولون‌ نگاشته‌ شده‌ و مورخ‌ آزادانه‌تر درباره رفتار و شخصیت‌ ابن‌ طولون‌ سخن‌ گفته‌ است‌. کتاب‌ [[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]]<nowiki/>‌ از لحاظ ادبى‌ هم‌ از اهمیت‌ فراوانى‌ برخوردار است‌<ref>ر.ک: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی</ref>‏.


[[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]]، تصویری زیبا از [[بلوی، عبدالله بن محمد|احمد بن طولون]] ترسیم می‌کند و بسیار او را می‌ستاید. ذکاوت و زیرکی و سیاست و عدل و رحمت او را ترسیم می‌کند، شیفته کردار و توجیه‌گر رفتار اوست و بر هیچ‌یک از اخبار مربوط به او انگشت نقد نمی‌نهد<ref>ر.ک: مقدمه، ص18</ref>‏.   
[[بلوی، عبدالله بن محمد|بلوی]]، تصویری زیبا از [[احمد بن طولون]] ترسیم می‌کند و بسیار او را می‌ستاید. ذکاوت و زیرکی و سیاست و عدل و رحمت او را ترسیم می‌کند، شیفته کردار و توجیه‌گر رفتار اوست و بر هیچ‌یک از اخبار مربوط به او انگشت نقد نمی‌نهد<ref>ر.ک: مقدمه، ص18</ref>‏.   


در کتاب، تحریفات و اغلاط فراوانی وجود دارد که عبدالقادر مغربی و محمد رمزی بک، در ضمن مقاله‌ای آنها را استخراج و تصحیح آنها را با ذکر شماره صفحه و سطر ارائه کرده‌اند؛ به‌عنوان نمونه در صفحه 215 سطر 17 «فنصب له طرَّة»، اشتباه و صحیح آن «فصفف له طرة» است<ref>ر.ک: المغربي، عبدالقادر؛ محمد رمزی بك، ص‌24</ref>.   
در کتاب، تحریفات و اغلاط فراوانی وجود دارد که عبدالقادر مغربی و محمد رمزی بک، در ضمن مقاله‌ای آنها را استخراج و تصحیح آنها را با ذکر شماره صفحه و سطر ارائه کرده‌اند؛ به‌عنوان نمونه در صفحه 215 سطر 17 «فنصب له طرَّة»، اشتباه و صحیح آن «فصفف له طرة» است<ref>ر.ک: المغربي، عبدالقادر؛ محمد رمزی بك، ص‌24</ref>.