ترجمه السواد الأعظم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''ترجمه السواد الأعظم '''، ترجمه فارسی از کتاب «السواد الأعظم» اسحاق بن محمد بن اسماعیل حکیم سمرقندی است که در حدود 370ق، به فرمان امیر نوح سامانی، احتمالاً توسط خود حکیم سمرقندی انجام شده است.
'''ترجمه السواد الأعظم '''، ترجمه فارسی از کتاب «[[السواد الأعظم]]» [[سمرقندی، اسحاق بن محمد|اسحاق بن محمد بن اسماعیل حکیم سمرقندی]] است که در حدود 370ق، به فرمان امیر نوح سامانی، احتمالاً توسط خود حکیم سمرقندی انجام شده است.


السواد الأعظم، مشتمل بر مقدمه، 61 مسئله و خاتمه است. موضوع کتاب، اصول عقاید و مسائل کلامی است؛ مسائلی همچون: صفات خدا و ازلیت و ابدیت او، مرتبه پیامبران، معراج و صراط و بهشت و دوزخ و نکیر و منکر...
السواد الأعظم، مشتمل بر مقدمه، 61 مسئله و خاتمه است. موضوع کتاب، اصول عقاید و مسائل کلامی است؛ مسائلی همچون: صفات خدا و ازلیت و ابدیت او، مرتبه پیامبران، معراج و صراط و بهشت و دوزخ و نکیر و منکر...
خط ۳۴: خط ۳۴:
‌مسائل ذکرشده در کتاب، مسائلی پراکنده از این‌سو و آن‌سو در اعتقادیات است. بی‌نظمی در ترتیب کتاب چنان آشکار است که مسئله مسح بر موزه در دو جا، یک بار در مسئله هشتم و بار دیگر در مسئله چهل‌وهشتم، ذکر شده است. ایجاز و اطناب فصول نیز بر شیوه‌ای منطقی استوار نیست؛ معضلی مبهم و دشوار، به‌کوتاهی آمده است و مسئله‌ای روشن و آشکار به‌درازی ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه یب</ref>‏.
‌مسائل ذکرشده در کتاب، مسائلی پراکنده از این‌سو و آن‌سو در اعتقادیات است. بی‌نظمی در ترتیب کتاب چنان آشکار است که مسئله مسح بر موزه در دو جا، یک بار در مسئله هشتم و بار دیگر در مسئله چهل‌وهشتم، ذکر شده است. ایجاز و اطناب فصول نیز بر شیوه‌ای منطقی استوار نیست؛ معضلی مبهم و دشوار، به‌کوتاهی آمده است و مسئله‌ای روشن و آشکار به‌درازی ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه یب</ref>‏.


ترجمه فارسی السواد الأعظم، که از آثار کهن فارسی است، تا سال 1335ش، ناشناخته بوده و دکتر مهدی بیانی آن را معرفی کرده است. مرحوم بیانی، مترجم را همان حکیم سمرقندی مؤلف کتاب دانسته است<ref>ر.ک: همان، صفحه حاء و یاء</ref>.
ترجمه فارسی السواد الأعظم، که از آثار کهن فارسی است، تا سال 1335ش، ناشناخته بوده و دکتر [[مهدی بیانی]] آن را معرفی کرده است. مرحوم بیانی، مترجم را همان حکیم سمرقندی مؤلف کتاب دانسته است<ref>ر.ک: همان، صفحه حاء و یاء</ref>.


چون ترجمه این کتاب از تازی به فارسی به امر‌ امیر نوح دوم سامانی در حدود 370ق، بوده، بنابراین آن‌طور که دانشمندان ایرانی تصور‌ کرده‌اند، نثر اقدم زبان‌ دری‌‌ و پیش از مقدمه منثور ابومنصوری نیست، بلکه در درجه دوم معاصر و مقارن با ترجمه تفسیر و تاریخ طبری شمرده می‌شود. اما اهمیت آن از این وجه است که اکنون ما یک متن‌ مکمّل و تمام و اصیل کتابی را در دست داریم که فراهم‌شده و محصول همان‌ عصر سامانی است و در جمله کتب آن عصر و مربوط به دوره قدیم نثر دری، کتاب‌ دیگری نیز به دست آمده است<ref>ر.ک: حبیبی افغانی، عبدالحی، ص196-197</ref>.
چون ترجمه این کتاب از تازی به فارسی به امر‌ امیر نوح دوم سامانی در حدود 370ق، بوده، بنابراین آن‌طور که دانشمندان ایرانی تصور‌ کرده‌اند، نثر اقدم زبان‌ دری‌‌ و پیش از مقدمه منثور ابومنصوری نیست، بلکه در درجه دوم معاصر و مقارن با ترجمه تفسیر و تاریخ طبری شمرده می‌شود. اما اهمیت آن از این وجه است که اکنون ما یک متن‌ مکمّل و تمام و اصیل کتابی را در دست داریم که فراهم‌شده و محصول همان‌ عصر سامانی است و در جمله کتب آن عصر و مربوط به دوره قدیم نثر دری، کتاب‌ دیگری نیز به دست آمده است<ref>ر.ک: حبیبی افغانی، عبدالحی، ص196-197</ref>.