بی من مرو: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURبی من مروJ1.jpg | عنوان =بی من مرو | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = نادری، اعظم (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =روزنه | مکان نشر =تهران | سال نشر =1397 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIO...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''بی من مرو: تازه‌هایی درباره شمس، مولانا و نزدیکان، فراتر از تذکره و رمان''' تألیف اعظم نادری، این نوشتار، تلاش حقیقت‌جویانۀ قلب و ذهن نویسنده برای پرتوفکنی بر بخش‌های تاریک رابطه شمس و مولانا و نزدیکان است.
'''بی من مرو: تازه‌هایی درباره شمس، مولانا و نزدیکان، فراتر از تذکره و رمان''' تألیف [[نادری، اعظم|اعظم نادری]]، این نوشتار، تلاش حقیقت‌جویانۀ قلب و ذهن نویسنده برای پرتوفکنی بر بخش‌های تاریک رابطه [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و نزدیکان است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
از آنجا که آدمی همیشه به دنبال جبران کمبودهای هویتی‌اش بوده به خلق و پیدایش اسطوره‌هایی مانند شمس و مولانا می‌پرداخته است، البته شخصیت و آثار این دو به خودی خود، دارای این مؤلفه‌های اسطوره‌سازی بوده‌اند و به همین دلیل هم از دیروز تا امروز توجه تذکره‌نویسان و رمان‌نویسان را به خود جلب کرده‌اند. این نوشتار، تلاش حقیقت‌جویانۀ قلب و ذهن نویسنده برای پرتوفکنی بر بخش‌های تاریک رابطه شمس و مولانا و نزدیکان است. اما این بار با تکیه با آثار خود ایشان، نه هیچ منبع نامعتبری. ره‌آورد نویسنده از مسیر تاریک تاریخ، نکات تازه‌ای در باب ایشان، همسران و فرزندانشان بوده که بسیار جالب توجه است.
از آنجا که آدمی همیشه به دنبال جبران کمبودهای هویتی‌اش بوده به خلق و پیدایش اسطوره‌هایی مانند [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] می‌پرداخته است، البته شخصیت و آثار این دو به خودی خود، دارای این مؤلفه‌های اسطوره‌سازی بوده‌اند و به همین دلیل هم از دیروز تا امروز توجه تذکره‌نویسان و رمان‌نویسان را به خود جلب کرده‌اند. این نوشتار، تلاش حقیقت‌جویانۀ قلب و ذهن نویسنده برای پرتوفکنی بر بخش‌های تاریک رابطه [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و نزدیکان است. اما این بار با تکیه با آثار خود ایشان، نه هیچ منبع نامعتبری. ره‌آورد نویسنده از مسیر تاریک تاریخ، نکات تازه‌ای در باب ایشان، همسران و فرزندانشان بوده که بسیار جالب توجه است.


برای نوشتن و خواندن دربارۀ شمس و مولانا، قبل از هر چیز باید سه حوزۀ شعر، تاریخ و داستان را از هم تفکیک کرد. شعر از گره‌خوردگی عاطفه و تخیل در  زبانی آهنگین به وجود می‌آید. شاید در تعداد صور خیال و انواع آن بین صاحب‌نظران اختلاف باشد، اما نقش خیال در آفرینش شعر، روشن و مورد اتفاق همه است. استعاره، تشبیه، مجاز و کنایه از صور خیال شناخته شده‌اند که به مدد آنها زبان به شعر بدل می‌شود.
برای نوشتن و خواندن دربارۀ شمس و مولانا، قبل از هر چیز باید سه حوزۀ شعر، تاریخ و داستان را از هم تفکیک کرد. شعر از گره‌خوردگی عاطفه و تخیل در  زبانی آهنگین به وجود می‌آید. شاید در تعداد صور خیال و انواع آن بین صاحب‌نظران اختلاف باشد، اما نقش خیال در آفرینش شعر، روشن و مورد اتفاق همه است. استعاره، تشبیه، مجاز و کنایه از صور خیال شناخته شده‌اند که به مدد آنها زبان به شعر بدل می‌شود.


شعر محصول نوعی الهام و بازتابندۀ لحظۀ حال شاعر است و گرچه موضوع آن برای شاعر، یقینی است برای مخاطب می‌تواند محل برداشت‌های بسیاری باشد؛ پس نمی‌توان از طریق واقعیت‌های ادبی به واقعیت‌های تاریخی رسید؛ به‌ویژه این نکته می‌تواند درباۀ شعر مولانا صادق باشد. شعر برای او نوعی وسیله است، نه هدف؛ چراکه به نظر می‌رسد او هیچ‌گاه به بازخوانی اشعارش نمی‌پرداخته است. در هر حال شعر در ذات خود، آراسته به خیال است و تفکیک خیال از واقعیت در شعر ساده نیست. به این ترتیب از اشعار مولانا و به ویژه از غزلیات می‌شود تنها به حدسیاتی دربارۀ زندگی او و رابطه‌اش با شمس رسید و نه بیشتر.
شعر محصول نوعی الهام و بازتابندۀ لحظۀ حال شاعر است و گرچه موضوع آن برای شاعر، یقینی است برای مخاطب می‌تواند محل برداشت‌های بسیاری باشد؛ پس نمی‌توان از طریق واقعیت‌های ادبی به واقعیت‌های تاریخی رسید؛ به‌ویژه این نکته می‌تواند درباۀ شعر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] صادق باشد. شعر برای او نوعی وسیله است، نه هدف؛ چراکه به نظر می‌رسد او هیچ‌گاه به بازخوانی اشعارش نمی‌پرداخته است. در هر حال شعر در ذات خود، آراسته به خیال است و تفکیک خیال از واقعیت در شعر ساده نیست. به این ترتیب از اشعار مولانا و به ویژه از غزلیات می‌شود تنها به حدسیاتی دربارۀ زندگی او و رابطه‌اش با شمس رسید و نه بیشتر.


از تلفیق داستان یا رمان و تاریخ، رمان تاریخی پدید می‌آید. رمان تاریخی بازسازی تاریخ به شکل هنری است. هدف تاریخ‌نگار و رمان‌نویس با هم فرق دارد. رمان‌نویس قصد هنرنمایی و سازندگی دارد؛ یعنی می‌خواهد اثر هنری خلق کند؛ در حالی که تاریخ‌نگارتنها گزارشگر است و می‌خواهد حادثه‌ای تاریخی را بیان کند. در باب زندگی مولانا و شمس نیز رمان‌های زیادی نوشته شده است؛ اولین بار دکتر زرین‌کوب در «پله‌پله تا ملاقات خدا» به روایت داستان‌گونۀ زندگی مولانا پرداخت.
از تلفیق داستان یا رمان و تاریخ، رمان تاریخی پدید می‌آید. رمان تاریخی بازسازی تاریخ به شکل هنری است. هدف تاریخ‌نگار و رمان‌نویس با هم فرق دارد. رمان‌نویس قصد هنرنمایی و سازندگی دارد؛ یعنی می‌خواهد اثر هنری خلق کند؛ در حالی که تاریخ‌نگارتنها گزارشگر است و می‌خواهد حادثه‌ای تاریخی را بیان کند. در باب زندگی مولانا و شمس نیز رمان‌های زیادی نوشته شده است؛ اولین بار دکتر زرین‌کوب در «پله‌پله تا ملاقات خدا» به روایت داستان‌گونۀ زندگی مولانا پرداخت.


داستان غیبت یا مرگ شمس شش شخصیت اصلی دارد: مولانا و شمس، کراخاتون و کیمیا خاتون، بهاءالدین و علاءالدین. تکیۀ نویسنده در این کتاب بر شخصیت شمس است؛ اما در خلال تلاش برای شناخت او به حقایقی دربارۀ پنج نفر دیگر نیز رسیده است. به جز مولانا، در ترسیم شخصیت سایرین در سه حوزۀ تذکره، رمان و مقالات و در مواردی به مکتوبات پرداخته شده است.
داستان غیبت یا مرگ [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] شش شخصیت اصلی دارد: [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[شمس تبریزی، محمد|شمس]]، کراخاتون و کیمیا خاتون، بهاءالدین و علاءالدین. تکیۀ نویسنده در این کتاب بر شخصیت [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] است؛ اما در خلال تلاش برای شناخت او به حقایقی دربارۀ پنج نفر دیگر نیز رسیده است. به جز مولانا، در ترسیم شخصیت سایرین در سه حوزۀ تذکره، رمان و مقالات و در مواردی به مکتوبات پرداخته شده است.


در فصل اول این کتاب چهار رمان دربارۀ رابطۀ شمس و مولانا مورد بحث قرار گرفته که چون به شخصیت‌های تاریخی می‌پردازند، رمان تاریخی هستند؛ اما درجۀ وفاداری آنها به تاریخ فرق می‌کند؛ ضمن آنکه از تذکره‌ها به عنوان یک منبع تاریخی استفاده شده است. این کتاب‌ها به ترتیب عبارتند از: کیمیا خاتون نوشتۀ سعیده قدس، عارف جان‌سوخته از نهال تجدد، دختر رومی اثر موریل مائوفروی و ملت عشق از الیف شایاک.
در فصل اول این کتاب چهار رمان دربارۀ رابطۀ شمس و مولانا مورد بحث قرار گرفته که چون به شخصیت‌های تاریخی می‌پردازند، رمان تاریخی هستند؛ اما درجۀ وفاداری آنها به تاریخ فرق می‌کند؛ ضمن آنکه از تذکره‌ها به عنوان یک منبع تاریخی استفاده شده است. این کتاب‌ها به ترتیب عبارتند از: کیمیا خاتون نوشتۀ سعیده قدس، عارف جان‌سوخته از نهال تجدد، دختر رومی اثر موریل مائوفروی و ملت عشق از الیف شایاک.


در این کتاب منظور از تذکره، بیش و بیش از همه کتاب «مناقب العارفین» از شمس‌الدین احمد عارفی افلاکی است. در فصل دوم به دیدار شمس و مولانا در تذکره‌ها و رمان‌ها پرداخته شده است. بررسی دیدار شمس و مولانا در مقالات در فصل سوم بررسی شده است. بررسی زندگی شمس در تذکره‌ها، رمان‌ها و مقالات در فصل چهارم آورده شده است. به زندگی کیمیا در تذکره‌ها، رمان‌ها و مقالات در فصل پنجم بررسی شده است. بحث ازدواج و جدایی کیمیا و شمس در فصل ششم آورده شده است. بررسی کراخاتون از تذکره‌ها، رمان‌ها و مقالات در فصل هفتم بررسی شده است. سرانجام شمس که آیا غیبت کرد یا کشته شد در فصل هشتم تبیین شده است. بررسی زندگی علاءالدین و بهاءالدین در فصل نهم و سلطان ولد و مولویه در فصل دهم بررسی شده است. فصل پایانی کتاب اختصاص یافته به حقیقت عشق میان شمس و مولانا.<ref>[https://literaturelib.com/books/3358 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در این کتاب منظور از تذکره، بیش و بیش از همه کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» از [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمس‌الدین احمد عارفی افلاکی]] است. در فصل دوم به دیدار [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در تذکره‌ها و رمان‌ها پرداخته شده است. بررسی دیدار [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و مولانا در مقالات در فصل سوم بررسی شده است. بررسی زندگی شمس در تذکره‌ها، رمان‌ها و مقالات در فصل چهارم آورده شده است. به زندگی کیمیا در تذکره‌ها، رمان‌ها و مقالات در فصل پنجم بررسی شده است. بحث ازدواج و جدایی کیمیا و شمس در فصل ششم آورده شده است. بررسی کراخاتون از تذکره‌ها، رمان‌ها و مقالات در فصل هفتم بررسی شده است. سرانجام [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] که آیا غیبت کرد یا کشته شد در فصل هشتم تبیین شده است. بررسی زندگی علاءالدین و بهاءالدین در فصل نهم و سلطان ولد و مولویه در فصل دهم بررسی شده است. فصل پایانی کتاب اختصاص یافته به حقیقت عشق میان [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]].<ref>[https://literaturelib.com/books/3358 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>