۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
این شرح داراى امتيازات چندى است به شرح زير: | این شرح داراى امتيازات چندى است به شرح زير: | ||
# | #[[همدانی، سید علی بن شهابالدین|میر سيد علی همدانی]]، اساس شرح را بر شرح شارح نخستين قرار داده است و با احاطه كاملى كه بر افكار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] داشته، شروح معتبر اين كتاب را نيز زير نظر داشته است. | ||
در بين شروح متعددى كه از زمان شيخ اكبر (632)، تا زمان | در بين شروح متعددى كه از زمان شيخ اكبر (632)، تا زمان میر سید علی همدانی، نوشته شده بود، سه شرح و همچنين روش كار شارحين اين سه شرح در بيان دقيق و صحيح افكار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، بيشتر مورد توجه بوده است، البته شروحى كه سابق بر اين شرح نگارش شده است، در بيان گوشههاى انديشه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] متمم يكديگرند و هيچكدام از آنها، در بيان افكار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، حد اعتدال را مراعات نكردهاند؛ چه، عنان قلم در دست افكار عرفانى و تنزلات روحانى بوده و در هر جا، به هر اندازه اين باران رحمت نازل مىشده است، قلمى مىكردهاند. | ||
#:همدانی، در مقدمه شرح خود در اين باره مىگويد: «جمعى از محققان اين قوم - رحمهمالله - در شرح و بيان مشكلات اين كتاب، يد بيضا نمودند و اين حصار محكمبنيان را به قوت بازوى بيان بگشودند، اما در ميدان بسط، عنان بيان فروگذاشتند و تطويل بيان، در شرح معضلات آن لازم داشتند و بعضى از ضعفاى طلبه به سبب بسط كلام و قصور افهام، حقايق و رموز كتاب - كه اصل مطلوب است - ضبط نتوانستند كرد». (مقدمه شرح حاضر، ص 3). | |||
سعى جميل | سعى جميل همدانی در اين شرح، بر اين بوده است كه ضمن نگهدارى اصالت گفتار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، به شرح مشكلات كتاب پرداخته و از تطويل و اطناب پرهيز كند. وى قبل از آغاز شرح، كليدى را كه بيانگر اساس افكار اصحاب وحدت وجود بوده است، بهعنوان مقدمه آورده است و آنگاه معضلات كتاب را با بيانى روشن، همانند چراغى كه فرا راه گمشدگان وادى طلب باشد، توضيح داده و در موارد مشابه، از تكرار آن خوددارى كرده است. محلى از مشكلات را كه محتاج ستر و پنهانگويى بوده، به زبان و قلم شارح نخستين سپرده و در مواردى نيز عين آن جملات را به فارسى بيان كرده است. | ||
هرچند | هرچند میر سید علی همدانی، خود، معترض بسط كلام در حد شرح قيصرى و كاشانى است و اينگونه محققان را شايد به لحاظ اينكه مىخواهند اسرار هويدا بكنند، به باد انتقاد مىگيرد، ولى خود در بيان پارهاى از موارد، نيازمند شروح مذكوره مىشود. | ||
# | #میر سید علی همدانی علاوه بر شروح فصوص، به كتب شيخ اكبر آشنا بوده و در مواردى كه شيخ در فصوص، به كتاب فتوحات مكى اشاره مىكند، شارح با ذكر باب و فصل مطلب مورد نظر، جوينده را به اصل كتاب راهنمايى مىكند و خلاصه بحث مورد نظر را در جملاتى كمحجم و پرمعنى بيان مىكند (متن، ص 83 - 132) و چون اينگونه ارجاعات، در شروح ماقبل نيز مشاهده مىشود، به نظر مىآيد كه در دورههاى نخستين تعليم و تعلم آثار و افكار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، روش تدريس مدرسان، توأمان با ساير كتب و مقالات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بوده است و مدرس، در توضيح معضلات فصوص، شاگردان را به كتب و مقالات ديگر محيىالدين راهنمايى مىكرده است. اين روش، حاكى از وسعت اطلاع و تسلط آنان در تدريس درس خود و اعتقاد به مفاهيم و اصول آن درس بوده است. | ||
# | #همدانی در شرح خود، نه تنها به شرح مصطلحات قوم توجهى عميق دارد، بلكه به شرح معضلات متن فصوص و عقايد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نيز توجهى خاص دارد: | ||
الف) در مواردى واژههاى اصطلاحى قرآن را با نظر مفسران قرآن شرح مىكند (حمد، ص 11 - 12؛ صلوات، ص 14؛ وراثت، ص 20). | الف) در مواردى واژههاى اصطلاحى قرآن را با نظر مفسران قرآن شرح مىكند (حمد، ص 11 - 12؛ صلوات، ص 14؛ وراثت، ص 20). | ||
ب) درباره فرق مترادفات معنوى در واژهها توضيح مىدهد و كلام خود را به مباحث معانى و بيان مىكشاند (فرق جود و كرم، ص 15؛ نفث و روع، ص 18؛ مشيت و ارادت، ص 21؛ قدوس و سبوح، ص 101). | ب) درباره فرق مترادفات معنوى در واژهها توضيح مىدهد و كلام خود را به مباحث معانى و بيان مىكشاند (فرق جود و كرم، ص 15؛ نفث و روع، ص 18؛ مشيت و ارادت، ص 21؛ قدوس و سبوح، ص 101). | ||
| خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
شارح در شرح مشكلات منطقى و كلامى و فقهى و اصولى نيز به بهترين وجه، رسالت خود را انجام داده است و عقايد ارباب ملل و نحل را با سادهترين و گوياترين روش بيان مىكند. | شارح در شرح مشكلات منطقى و كلامى و فقهى و اصولى نيز به بهترين وجه، رسالت خود را انجام داده است و عقايد ارباب ملل و نحل را با سادهترين و گوياترين روش بيان مىكند. | ||
شيوه نگارش | شيوه نگارش همدانی در بين نوشتههاى سده هشتم، داراى مقام ممتازى است. از ويژگىهاى نثر او سادگى و روانى و پربارى و نياوردن حشو و زوايد و بيان محكم و مستقيم مطالب و آوردن تمثيلات و تشبيهات و تأويلات قرين به ذهن است. هرچند خصوصيات بالا ويژه نوشتههاى فارسى صوفيه در اين دو قرن است، ولى با مقايسه، مىتوان روانى و انسجام نثر پارسا را بر نوشتههاى مشابه معاصرينش برگزيد و به جرأت مىتوان فارسىنويسى او را در حد «تذكرة الاولياء» عطار و «كيمياى سعادت» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] قرار داد، جز اينكه خواجه پارسا كلام خود را به مقتضاى حال، با احاديث و اقوال پيامبر و بزرگان دين آرايش مىدهد و اين امر، در ضرورت مشرب اوست كه آن اتباع سنت مصطفوى است. | ||
همدانی در اين شرح، برخلاف نوشتههاى شخصى خويش، آزادى بيان نداشته است، زيرا كار او روشنگرى مطالبى بوده است كه استاد ازل گفته بوده است. | |||
با علم به اينكه عقايد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فصوص، داراى ابهام و پيچيدگى خاصى است و بيان شيخ اكبر، مخصوصاً در فصوص، بيانى سمبوليك و پر از ابهام و استعاره است، شرح و دوبارهگويى و روشنتر كردن چنين سخنانى در زبانى ديگر (فارسى)، كار چندان سهلى نيست كه شارح محترم به اين سادگى و روانى بيان مىدارد. | با علم به اينكه عقايد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فصوص، داراى ابهام و پيچيدگى خاصى است و بيان شيخ اكبر، مخصوصاً در فصوص، بيانى سمبوليك و پر از ابهام و استعاره است، شرح و دوبارهگويى و روشنتر كردن چنين سخنانى در زبانى ديگر (فارسى)، كار چندان سهلى نيست كه شارح محترم به اين سادگى و روانى بيان مىدارد. | ||
| خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
ضرورت شرح، ايجاب مىكند كه شارح با زبان اصطلاحى و مشحون از كلمات قوم مطلب خود را بيان كند. البته اين اصطلاحات را جابهجا و در مورد اوليهاش، به نحو ايجاز توضيح داده است (مثلاًاگر در خطبه و سرآغاز كتاب مىگويد: «حمد بىغايت آن فاطر حكيم را كه آثار انوار صبح وجود را از قعر چاه ظلمتآباد عدم برآورد...»، در صفحات بعد، هر يك از كلمات «حمد»، «فاطر»، «حكيم»، «وجود» و «عدم» را از ديدگاه اصحاب اين نحله شرح مىدهد). | ضرورت شرح، ايجاب مىكند كه شارح با زبان اصطلاحى و مشحون از كلمات قوم مطلب خود را بيان كند. البته اين اصطلاحات را جابهجا و در مورد اوليهاش، به نحو ايجاز توضيح داده است (مثلاًاگر در خطبه و سرآغاز كتاب مىگويد: «حمد بىغايت آن فاطر حكيم را كه آثار انوار صبح وجود را از قعر چاه ظلمتآباد عدم برآورد...»، در صفحات بعد، هر يك از كلمات «حمد»، «فاطر»، «حكيم»، «وجود» و «عدم» را از ديدگاه اصحاب اين نحله شرح مىدهد). | ||
نثر | نثر میر سید علی همدانی در انشاى اين شرح، داراى خصوصياتى است كه به پارهاى از آنها اشاره مىكنيم: | ||
الف) اغلب، جملات ساده و كوتاه و بدون حشو و زوايد به كار مىبرد و اين روش را در انتخاب مطلب، از نثر شارح نخستين نيز به كار مىگيرد و چكيده و عصاره مطلب او را بدون حشو و زوايد و مترادفات انتخاب كرده و ذكر مىكند. اگر در مواردى، از جملههاى مركب و طولانى براى بيان انديشه استفاده مىكند، به خاطر بيان فكر باريك و نكته دقيقى است كه جز به اين صورت، بيان آن مطلب، امكان ندارد؛ مثال از ص 7 متن: | الف) اغلب، جملات ساده و كوتاه و بدون حشو و زوايد به كار مىبرد و اين روش را در انتخاب مطلب، از نثر شارح نخستين نيز به كار مىگيرد و چكيده و عصاره مطلب او را بدون حشو و زوايد و مترادفات انتخاب كرده و ذكر مىكند. اگر در مواردى، از جملههاى مركب و طولانى براى بيان انديشه استفاده مىكند، به خاطر بيان فكر باريك و نكته دقيقى است كه جز به اين صورت، بيان آن مطلب، امكان ندارد؛ مثال از ص 7 متن: | ||