پرش به محتوا

مثنوی‌تراپی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمثنوی‌تراپیJ1.jpg | عنوان =مثنوی‌تراپی | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = تارهان، نوزاد (نویسنده) حیدی، فاطمه (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =پیکان | مکان نشر =تهران | سال نشر =1398...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''مثنوی‌تراپی''' تألیف نوزاد تارهان، ترجمه فاطمه(هنگامه) حیدی، نویسنده در این کتاب از منظر روان‌شناسی نوین به مثنوی مولانا نگریسته است.
'''مثنوی‌تراپی''' تألیف [[تارهان، نوزاد|نوزاد تارهان]]، ترجمه [[حیدی، فاطمه|فاطمه(هنگامه) حیدی]]، نویسنده در این کتاب از منظر روان‌شناسی نوین به [[مثنوی معنوی|مثنوی]] [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] نگریسته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
امروزه به‌ویژه در دنیای غرب علاقۀ بسیار زیادی به حضرت مولانا وجود دارد و در مدرنیسم و دانش، ردی از آموزه‌های ایشان به چشم م‌خورد. این خطوط، مدرنیسم و دانش را به تکامل می‌رسانند. از دیدگاه دیگر بشریت نیز مشغول کشف دوبارۀ مولاناست. مولانا در دوران خود، حکیمی است که عصر خویش را درنوردیده. تأثیری که او بر انسان‌ها و فرهنگی که در آن عصر می‌زیسته، نهاده، هنوز زنده و پویاست. این تأثیر ماندگار، توانایی تغییر ساختار فکری و احساسی انسان را دارد. مثال‌ها و نمونه‌هایی که مولانا در آموزه‌هایش به کار می‌برد، نسبت به آنچه امروزه برایمان اتفاق می‌افتد، قابل بررسی و تطبیق است؛ چراکه او به سؤال‌های روزگار خود، نسبت به روح زمانه پاسخ داده است.
امروزه به‌ویژه در دنیای غرب علاقۀ بسیار زیادی به حضرت مولانا وجود دارد و در مدرنیسم و دانش، ردی از آموزه‌های ایشان به چشم م‌خورد. این خطوط، مدرنیسم و دانش را به تکامل می‌رسانند. از دیدگاه دیگر بشریت نیز مشغول کشف دوبارۀ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]<nowiki/>ست. [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در دوران خود، حکیمی است که عصر خویش را درنوردیده. تأثیری که او بر انسان‌ها و فرهنگی که در آن عصر می‌زیسته، نهاده، هنوز زنده و پویاست. این تأثیر ماندگار، توانایی تغییر ساختار فکری و احساسی انسان را دارد. مثال‌ها و نمونه‌هایی که [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در آموزه‌هایش به کار می‌برد، نسبت به آنچه امروزه برایمان اتفاق می‌افتد، قابل بررسی و تطبیق است؛ چراکه او به سؤال‌های روزگار خود، نسبت به روح زمانه پاسخ داده است.


ابزاری که آموزه‌های مولانا به دست داده‌اند، در عصر خرد و فرزانگی برای بشر فواید بسیاری به همراه داشته است. در روان‌شناسی مفهومی به نام آشناپنداری وجود دارد. شخص با چیزی مواجه می‌شود که قبلاً آن را ندیده، اما با دیدنش حس می‌کند که آن را پیش‌تر جایی دیده است. وقتی آثار مولانا را می‌خوانیم، این حس بسیار تجربه‌شدنی است؛ چراکه او به انسان چیزهایی را که از ازل دیده، یادآوری می‌کند. در اصل این نوع یادآوری، نوعی کشف حسی (بصری) است. یعنی در واقع انسان متوجه گنجینه که در او پنهان است، نیست یا نبوده، سخن و اشاره‌ای از مولانا باعث می‌شود که هشدار کشف آن گنج فعال شود و به حرکت درآید. در برابر آن گنجینه، حس دژاوو و طلب خود را نشان می‌دهند. مولانا احتیاجات پنهانی ما را آشکار می‌کند.
ابزاری که آموزه‌های [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] به دست داده‌اند، در عصر خرد و فرزانگی برای بشر فواید بسیاری به همراه داشته است. در روان‌شناسی مفهومی به نام آشناپنداری وجود دارد. شخص با چیزی مواجه می‌شود که قبلاً آن را ندیده، اما با دیدنش حس می‌کند که آن را پیش‌تر جایی دیده است. وقتی آثار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را می‌خوانیم، این حس بسیار تجربه‌شدنی است؛ چراکه او به انسان چیزهایی را که از ازل دیده، یادآوری می‌کند. در اصل این نوع یادآوری، نوعی کشف حسی (بصری) است. یعنی در واقع انسان متوجه گنجینه که در او پنهان است، نیست یا نبوده، سخن و اشاره‌ای از مولانا باعث می‌شود که هشدار کشف آن گنج فعال شود و به حرکت درآید. در برابر آن گنجینه، حس دژاوو و طلب خود را نشان می‌دهند. مولانا احتیاجات پنهانی ما را آشکار می‌کند.


نویسنده در این کتاب از منظر روان‌شناسی نوین به مثنوی مولانا نگریسته است. کسانی که با آثار مولانا آشنا هستند، واقف‌اند که مولانا با وقوف کامل به احوال مخاطبان زمانه‌اش مانند طبیبی روانکاو و جامعه‌شناسی مجرب، دردهای جامعه را تشخیص داده، نسخه‌های درمانی آن را با زبانی همه‌فهم ارائه کرده است. مثنوی تجلی هوشیاری، خردمندی، وقار، متانت، اوج کمال و نیل به مقام جمع‌الجمع مولوی است. در حالی که دیوان شمس بازتاب تحول و تخریب روحی و آشفتگی است که لازمۀ هرگونه بازآفرینی است. مولانا در دیوان شمس «بیماری درمان‌جو» و در مثنوی «طبیبی درمان‌گر» است.
نویسنده در این کتاب از منظر روان‌شناسی نوین به [[مثنوی معنوی|مثنوی]] [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] نگریسته است. کسانی که با آثار مولانا آشنا هستند، واقف‌اند که مولانا با وقوف کامل به احوال مخاطبان زمانه‌اش مانند طبیبی روانکاو و جامعه‌شناسی مجرب، دردهای جامعه را تشخیص داده، نسخه‌های درمانی آن را با زبانی همه‌فهم ارائه کرده است. [[مثنوی معنوی|مثنوی]] تجلی هوشیاری، خردمندی، وقار، متانت، اوج کمال و نیل به مقام جمع‌الجمع مولوی است. در حالی که [[کلیات شمس تبریزی|دیوان شمس]] بازتاب تحول و تخریب روحی و آشفتگی است که لازمۀ هرگونه بازآفرینی است. [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در [[کلیات شمس تبریزی|دیوان شمس]] «بیماری درمان‌جو» و در مثنوی «طبیبی درمان‌گر» است.


دکتر نِوزاد تارهان یکی از روان‌شناسان بزرگ ترکیه است که با الهام از آثار مولانا و تدقیق در آن توانسته با تطبیق علم روان‌شناسی نوین با آموزه‌های وی در فضایی میان‌رشته‌ای به مثنوی و سراینده‌اش از دیدگاهی دیگر بنگرد.
دکتر نِوزاد تارهان یکی از روان‌شناسان بزرگ ترکیه است که با الهام از آثار مولانا و تدقیق در آن توانسته با تطبیق علم روان‌شناسی نوین با آموزه‌های وی در فضایی میان‌رشته‌ای به مثنوی و سراینده‌اش از دیدگاهی دیگر بنگرد.


این کتاب دارای یک مقدمه، سه بخش و یک سخن پایانی است. بخش دوم کتاب، با عنوان «مثنوی‌تراپی» دارای 322 فصل است. هر فصل با عنوان «کلیشۀ تفکر منفی» یکی از تفکرات منفی موجود در ذهن بشر را معرفی کرده، سپس حکایتی از مثنوی آورده شده و پس از آن به رمزگشایی روان‌شناسانۀ آن حکایت پرداخته شده است. در پایان هر فصل نیز با عنوان سخنی از مثنوی، ابیاتی از مولانا ذکر شده است. بخش سوم نیز دارای ده فصل است که هر فصل با عنوان گام مشخص شده و سپس یک مقدمۀ کوتاه دربارۀ آن گام آمنده و مانند فصل‌های بخش دوم، حکایتی از مثنوی ذکر گردیده و بعد توضیحات روان‌شناسانۀ آن ارائه شده و در پایان نیز سخنی از مثنوی آمده است.
این کتاب دارای یک مقدمه، سه بخش و یک سخن پایانی است. بخش دوم کتاب، با عنوان «مثنوی‌تراپی» دارای 322 فصل است. هر فصل با عنوان «کلیشۀ تفکر منفی» یکی از تفکرات منفی موجود در ذهن بشر را معرفی کرده، سپس حکایتی از مثنوی آورده شده و پس از آن به رمزگشایی روان‌شناسانۀ آن حکایت پرداخته شده است. در پایان هر فصل نیز با عنوان سخنی از [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، ابیاتی از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] ذکر شده است. بخش سوم نیز دارای ده فصل است که هر فصل با عنوان گام مشخص شده و سپس یک مقدمۀ کوتاه دربارۀ آن گام آمنده و مانند فصل‌های بخش دوم، حکایتی از مثنوی ذکر گردیده و بعد توضیحات روان‌شناسانۀ آن ارائه شده و در پایان نیز سخنی از مثنوی آمده است.


به دلیل آنکه ممکن است برخی از اصطلاحات روان‌شناسی، اسامی، اصطلاحات ادبی و ... برای مخاطب عام ناآشنا باشد، مترجم با افزودن قسمت یادداشت‌ها به پایان هر فصل، توضیح مختصری ارائه کرده است. حکایت‌های مثنوی در کتاب به صورت نثر آمده و همان حکایت در بخش یادداشت‌ها برای خوانندۀ علاقمند به صورت نظم از دفاتر شش‌گانۀ مثنوی نقل شده است.  
به دلیل آنکه ممکن است برخی از اصطلاحات روان‌شناسی، اسامی، اصطلاحات ادبی و ... برای مخاطب عام ناآشنا باشد، مترجم با افزودن قسمت یادداشت‌ها به پایان هر فصل، توضیح مختصری ارائه کرده است. حکایت‌های مثنوی در کتاب به صورت نثر آمده و همان حکایت در بخش یادداشت‌ها برای خوانندۀ علاقمند به صورت نظم از دفاتر شش‌گانۀ مثنوی نقل شده است.