البصائر و الذخائر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ابن قتيبه' به 'ابن قتيبه ') |
جز (جایگزینی متن - 'جاحظ' به 'جاحظ ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جملهها مشخص مىنمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا«قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا«سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و... | محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جملهها مشخص مىنمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا«قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا«سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و... | ||
البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار جاحظ(كه توحيدى، ارادت بىقيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب«النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش جاحظ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد. | البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] (كه توحيدى، ارادت بىقيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب«النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد. | ||
مىتوان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مىگذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و همچنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است. | مىتوان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مىگذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و همچنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
شمار اندكى از نويسندگان عرب مىتوانند در شيوه و گيرايى تعبير با او همسنگ آيند. بىترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست. | شمار اندكى از نويسندگان عرب مىتوانند در شيوه و گيرايى تعبير با او همسنگ آيند. بىترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست. | ||
كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيبپذيرترين نقاط نابسامانىهاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايتها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، فى الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار جاحظ را دارد. | كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيبپذيرترين نقاط نابسامانىهاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايتها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، فى الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را دارد. | ||
ابو حيان در«البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مىدهد. انتقادش به تندروىهاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفىنمايان است، ولى پرمدعايى عوام متصوفه را به مسخره مىگيرد كه اگر هر چه دارى براى يكىشان خرج كنى، مىگويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كردهاند. | ابو حيان در«البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مىدهد. انتقادش به تندروىهاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفىنمايان است، ولى پرمدعايى عوام متصوفه را به مسخره مىگيرد كه اگر هر چه دارى براى يكىشان خرج كنى، مىگويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كردهاند. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
مايه اصلى اين اثر، يادداشتهايى است كه ابو حيان هنگام استنساخ براى خود برمىداشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون«النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمىشمارد. | مايه اصلى اين اثر، يادداشتهايى است كه ابو حيان هنگام استنساخ براى خود برمىداشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون«النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمىشمارد. | ||
روش كتاب، همان روش جاحظ در«البيان» است كه موضوعات مختلف، بهطور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسشهاى تفكرانگيز به ميان مىآيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم در باره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مىرود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مىدارد. | روش كتاب، همان روش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در«البيان» است كه موضوعات مختلف، بهطور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسشهاى تفكرانگيز به ميان مىآيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم در باره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مىرود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مىدارد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۴۲
نام کتاب | البصائر و الذخائر |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | قاضی، وداد (محقق)
ابو حیان توحیدی، علی بن محمد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJA 3866 /ب6 |
موضوع | ادبیات عربی - قرن 4ق. - مجموعهها
نثر عربی - قرن 4ق. |
ناشر | دار صادر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1419 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10155AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«البصائر و الذخائر»، اثر ابو حيان توحيدى، از علماى قرن 4 هجرى است كه به زبان عربى، در باره فرهنگ عربى و فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى نوشته شده است.
ساختار
شيوه كتاب، بر نقل و روايت از پيامبر و اصحاب مىباشد. جلد اول تا نهم، محتويات اصلى كتاب را بدون ذكر فصل و باب مشخصى در بر گرفته است و ترتيب خاصى ندارد. جلد دهم، شامل فهارس كتاب مىباشد.
گزارش محتوا
محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جملهها مشخص مىنمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا«قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا«سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و...
البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار جاحظ (كه توحيدى، ارادت بىقيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب«النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» مبرد، «عيون الاخبار» ابن قتيبه ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش جاحظ ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد.
مىتوان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مىگذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و همچنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است.
شمار اندكى از نويسندگان عرب مىتوانند در شيوه و گيرايى تعبير با او همسنگ آيند. بىترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست.
كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيبپذيرترين نقاط نابسامانىهاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايتها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، فى الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار جاحظ را دارد.
ابو حيان در«البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مىدهد. انتقادش به تندروىهاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفىنمايان است، ولى پرمدعايى عوام متصوفه را به مسخره مىگيرد كه اگر هر چه دارى براى يكىشان خرج كنى، مىگويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كردهاند.
در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مىگيرد و همچون زيديه قديم براى حضرت على(ع) بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.
وى، مىگويد: امام على(ع) درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مىكنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مىدهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مىداند و از خليل بن احمد سخنى نقل مىكند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه امام على(ع) به تنهايى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.
ارادت ابو حيان به اولين امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مىخواهد قلمفرسايى كند، جلوهاى از عبارات«نهج البلاغة» در كلامش ظاهر مىگردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مىكند و در داستانى هزلآميز، ارادتمندان معاويه را به مسخره مىگيرد.
مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.
مايه اصلى اين اثر، يادداشتهايى است كه ابو حيان هنگام استنساخ براى خود برمىداشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون«النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» مبرد، «عيون الاخبار» ابن قتيبه ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمىشمارد.
روش كتاب، همان روش جاحظ در«البيان» است كه موضوعات مختلف، بهطور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسشهاى تفكرانگيز به ميان مىآيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم در باره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مىرود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مىدارد.
وضعيت كتاب
يك بار توسط احمد امين و احمد صقر، در قاهره و مجددا به كوشش ابراهيم گيلانى، در 4 مجلد در دمشق به چاپ رسيده است.
محقق كتاب، آقاى دكتر وداد قاضى مىباشد.
كتاب، دربردارنده 14 فهرست به قرار زير است:
1. اعلام؛
2. آيات قرآنى؛
3. احاديث قدسى؛
4. احاديث نبوى؛
5. اماكن و وقايع و ايام؛
6. قبايل و امم و طوايف و جماعات و فرق؛
7. لغت؛
8. قافيهها؛
9. كتب ذكر شده در متن؛
10. امثال؛
11. رسائل؛
12. خطب؛
13. توقيعات؛
14. وصايا.
در پايان جلد دهم، مصادر تحقيق و پژوهش ذكرشده است.
منابع
1. متن و مقدمه كتاب؛
2. دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 5.
پیوندها
مطالعه کتاب البصائر و الذخائر در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور