عيون الحكم و المواعظ: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مواعظ (ابهام زدایی)' به 'مواعظ (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:امام علی(ع)' به 'رده:علی بن ابیطالب(ع)') برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | ||
[[رده:حالات فردی]] | [[رده:حالات فردی]] | ||
[[رده: | [[رده:علی بن ابیطالب(ع)]] |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴
عیون الحکم و المواعظ | |
---|---|
پدیدآوران | لیثی واسطی، علی بن محمد (نویسنده) حسنی بیرجندی، حسین (محقق) |
ناشر | مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1376 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-5985-32-3 |
موضوع | احادیث شیعه - قرن 6ق. علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 39/5 /ع9ل9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عيون الحكم و المواعظ، به زبان عربى، نوشته ابوالحسن، على بن ابى نزال ليثى واسطى، از علماى قرن ششم هجرى، حاوى سخنان كوتاه اميرالمؤمنين، على(ع) است و در آن، بيش از دههزار حديث گرد آمده است.
ساختار
نسخه موجود در برنامه، در 29 باب به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده كه هر باب نيز مشتمل بر فصولى است. علامه مجلسى، در «بحار الانوار» آن را حاوى سى باب دانسته است كه در باب سىام، سخنان كوتاه اميرالمؤمنين(ع) درباره توحيد و وصايا آمده است، البته نسخههاى خطى اين كتاب - حتى نسخهاى كه به دست صاحب رياض العلماء رسيده - فاقد باب سىام بوده است.
گزارش محتوا
ترتيب كتاب، همان ترتيب «غرر الحكم» است، و حكمتهاى آن نيز عموماً از غرر است، ولى با اين فرق كه نویسنده:
1. حكمتها را پس و پيش كرده است؛
2. برخى فصلها را در هم ادغام نموده است؛
3. در ابتداى هر باب، تعداد حكمتهاى آن باب را با ذكر رقم مشخص كرده است.
باب سىام كتاب، مفقود مىباشد و تا كنون يافت نشده است؛ تنها علامه مجلسى، در «بحار الانوار» بخشى از آن را در جلد 17، ص 425 - 444، حديث 43 به بعد، نقل كرده و مشخصات برخى از فصلهاى اين باب را نيز بيان نموده است. همچنين در ج 73، ص 108، ح 109، باب حبّ الدنيا و ذمّها و نيز ج 77، ص 302 تا 303، از اين كتاب نقل نموده است.
مرحوم صاحب «رياض العلماء»، در كتاب خود، جلد 4، ص 253، تصريح كرده كه تمامى نسخههايى كه ديده، فاقد باب سىام بوده است و جالب توجّه اينكه علامه مجلسى، در «بحار الانوار» از بابهاى بيست و نهگانه كتاب، هيچ مطلبى نقل نكرده و شايد بدين علّت كه آن را مشابه «غرر الحكم» يا شبيه نسخهاى از آن مىديده، ولى از باب سىام كه ديگر شبيه غرر نمىباشد، نقل نموده و شايد به دليل بىدقّتى مؤلف، در نقل، تنها به ذكر نمونههايى از آن اكتفا كرده است. با در نظر گرفتن اين نكته كه مؤلف، آنجا كه با پس و پيش نمودن احاديث«غرر الحكم»، حديث نقل مىكند، از محدوده كلمات اميرالمؤمنين(ع) خارج نشده و در آنجا كه گاهى از «خصال» شيخ صدوق و غيره مطلب نقل كرده، كلمات اميرالمؤمنين و غير آن را آورده است، حدس قوى اين است كه باب سىام كه خارج از محدوده غرر بوده، معجونى از كلمات اميرمؤمنان و ديگران، حتّى غير معصومين بوده است.
نكته ديگرى كه اينجا بايد يادآور شويم، اين است كه برخى به اشتباه، اين كتاب را بزرگترين مجموعه كلمات قصار اميرمؤمنان(ع) مىدانند، درحالى كه غرر الحكم با داشتن 11050 حديث، حدود هزار كلمه بيشتر از اين كتاب دارد و جمع كلمات بابهاى 29گانه، 10253 عدد است و ما بقى از باب سىام مىباشد كه در نسخه حاضر موجود نيست؛ وانگهى هر چه كتاب «عيون الحكم» دارد، از غرر است و اندكى، از «خصال» و غيره مىباشد.
يكى از اشكالاتى كه بر اين كتاب و بر «غرر الحكم» وارد است، اين است كه در تهيه كلمات قصار، تنها به ظاهر و كميت و سجع و قافيه و بالابردن آمار توجه شده و چندان توجهى به معنى و کیفیت نشده است و گاهى به خاطر آوردن كلمهاى كه اولش آن حرف مورد نظر باشد، كلام را تقطيع كرده و بهصورت ناقص مىآورند و حتى گاهى آيات قرآن را به اشتباه جزو كلمات قصار آوردهاند و ديگر مواردى كه اينجا چندان جاى بحث از آن نمىباشد و بايد در مقدمه «غرر الحكم» مورد دقت و پىگيرى قرار گيرد.
مؤلف، در مقدمه، به بيان منابع پرداخته و هشت منبع را ذكر كرده است، اما متأسفانه پس از بررسى دقيق، مشخص شد كه نزدیک به صددرصد مطالب كتاب(البته 29 باب موجود)، از «غرر الحكم» گرفته شده؛ گاهى از يك حكمت، دو حكمت ساخته و يا به عكس.
شيوه نقل از «غرر» نيز عجيب است؛ گاهى در يك باب، از اول فصل شروع كرده، يكى در ميان، نقل مىكند تا به آخر باب مىرسد، آنگاه برگشته و هر چه را جا گذاشته نقل مىكند و در باب ديگر، از آخر و يا از وسط باب شروع مىكند و به جلو يا به عقب مىرود، مقدارى را نقل مىكند و مقدارى را رها مىنمايد، سپس آنهايى را كه رها كرده، در پايان مىآورد.
در حكمتهای «غرر الحكم» مراعات سجع شده و هر دو يا سه حكمت، داراى يك سجع مىباشد، ولى مؤلف «عيون»، اينها را چندان رعايت نكرده و در بسيارى از موارد، سجع را به هم ريخته است و گاهى در اين رفت و آمدهايى كه داشته و يكى را نقل كرده و ديگرى را رها نموده، دچار اشتباه شده و حكمتهايى را كه قبلاً ذكر كرده، دوباره آنها را تكرار نموده است.
پس از «غرر الحكم»، مؤلف، گاهى از كتاب «خصال» شيخ صدوق، مطالبى را نقل كرده كه اگر نقل نمىكرد بهتر بود، زيرا كلماتى را از پيامبر(ص) و اميرمؤمنان و امام باقر و امام صادق و امام رضا(ع) آورده و تمام آنها را بهعنوان كلمات اميرمؤمنان(ع) معرفى كرده است، چرا كه مبناى كتاب بر اين است، البته محقق كتاب در پاورقىهاى كتاب، اين موارد را مشخص نموده است.
اما كتابهاى ديگر كه مؤلف، بهعنوان مصادر كتاب نقل كرده، معلوم نيست چيزى را از آنها نقل نموده باشد، مگر در موارد بسيار اندك و يا ممكن است در باب سىام كتاب، نقل كرده كه فعلاً اين باب، در دسترس نيست. تمام حكمتهای «عيون»، بر «غرر»، عرضه گشته است و مواردى كه در «غرر» نبوده است، در پاورقى مشخص شده و موارد اختلاف با «غرر» نيز ثبت شده است.
تحقيق اين كتاب، با مراجعه به دو نسخه و تلفيق آنها انجام گرفته است؛ نخست، نسخه كتاب «ناسخ التواريخ» كه كاملتر بود و با رمز (ت) مشخص شده است و سپس نسخه كتابخانه مرحوم آیتالله مرعشى كه قديمىترين نسخه شناخته شده كتاب است و با رمز (ب) مشخص شده است.
حكمتهاى تكرارى كه نشانه بىدقتى مؤلف بوده، از كتاب حذف شده و برخى از اشتباهات مؤلف، تصحيح گرديده، از جمله اشتباه بين(ض) و(ظ) و بين(لا) ناهيه و(لا) نافيه. همچنين تمام احاديث كتاب، شمارهگذارى شده است.
وضعيت كتاب
ميرزا محمدتقى خان سپهر كاشانى، لسان الملك(م 1297ق)، كتاب را با اضافاتى همراه با ترجمه فارسى بخشى از آن، در جلدهاى پنجم و ششم «ناسخ التواريخ» نقل كرده و مكرر به چاپ رسيده است. همچنين احمد بن محمد بن خلف، به سال 1152، آن را تلخيص كرده و «المحكم المنتخب من عيون الحكم» ناميده است. نسخه حاضر، به همت آقاى حسين حسينى بيرجندى مورد تحقيق قرار گرفته است.
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب؛
2. نقدى بر كتاب عيون الحكم و المواعظ و ذخيرة المتعظ و المواعظ، محمد كاظم عبداللهى، نهجالبلاغة، شماره 1، سال اول، پاييز 80، ص 83 - 93.