تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران: هوشنگ گلشیری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
[[هوشنگ گلشیری]] نویسندۀ نامدار معاصر در اسفند سال 1316 به دنیا آمد و در طول زندگی‌اش با خلق آثار بی‌مانندی چون «شازده احتجاب»، «برۀ گمشدۀ داعی»، «نمازخانۀ کوچک من»، «معصوم‌ها» و .... نامش را در عرصۀ داستان‌نویسس ماندگار کرد. او افزون بر کار در زمینۀ داستان کوتاه، بلند و رمان، فیلم‌نامه، نقد ادبی، مقاله‌های بسیاری هم نوشت. حرکت به سوی پیداکردن فرم‌ها و قالب‌های جدید، بیان اندیشه‌ها و افکار انتقادی‌اش در داستان و نوشته‌هایش از او نویسنده‌ای ساخت که می‌خواست بنویسد تا آدم‌ها بر این کرۀ کوچک، اما هنوز زیبا بتوانند در کنار هم و با هم زندگی کنند.
[[هوشنگ گلشیری]] نویسندۀ نامدار معاصر در اسفند سال 1316 به دنیا آمد و در طول زندگی‌اش با خلق آثار بی‌مانندی چون «شازده احتجاب»، «برۀ گمشدۀ داعی»، «نمازخانۀ کوچک من»، «معصوم‌ها» و.... نامش را در عرصۀ داستان‌نویسس ماندگار کرد. او افزون بر کار در زمینۀ داستان کوتاه، بلند و رمان، فیلم‌نامه، نقد ادبی، مقاله‌های بسیاری هم نوشت. حرکت به سوی پیداکردن فرم‌ها و قالب‌های جدید، بیان اندیشه‌ها و افکار انتقادی‌اش در داستان و نوشته‌هایش از او نویسنده‌ای ساخت که می‌خواست بنویسد تا آدم‌ها بر این کرۀ کوچک، اما هنوز زیبا بتوانند در کنار هم و با هم زندگی کنند.


[[گلشیری]] آنچه در کنار نویسندگی‌اش مهم و ضروری می‌دانست، لزوم برگزاری جلسات خوانش و نقد داستان بود و این سنت را با خود زمانی که در اصفهان در جلسات ادبی صائب و جُنگ اصفهان حضوری مستمر داشت به تهران آورد و با راه‌اندازی جلساتی که به «پنجشنبه‌ها»، «جلسات کسرا» و .... معروف شد، نسل جدید و مستعد را با آموزه‌های خود آشنا کرد.
[[گلشیری]] آنچه در کنار نویسندگی‌اش مهم و ضروری می‌دانست، لزوم برگزاری جلسات خوانش و نقد داستان بود و این سنت را با خود زمانی که در اصفهان در جلسات ادبی صائب و جُنگ اصفهان حضوری مستمر داشت به تهران آورد و با راه‌اندازی جلساتی که به «پنجشنبه‌ها»، «جلسات کسرا» و.... معروف شد، نسل جدید و مستعد را با آموزه‌های خود آشنا کرد.


از کسانی که بر زندگی گلشیری تأثیر فراوان گذاشته‌اند، اول مادرش بوده است که افزون بر ایجاد رابطۀ عاطفی و ماندگار با فرزند، با شیوه و روایت نقل در نقل خود و با حافظه و دقت بی‌مانندش پسرش را به دقت و نگرش در جزئیات و حرکت‌های تودرتو در روایت داستان آشنا کرد. او تا آخر عمرش عاشقانه مادرش را دوست داشت؛ از این‌رو شاید یکی از اصلی‌ترین بخش‌های این کتاب گفتگو با خانم عصمت حیدرقنادپور باشد که با آنکه به دلیل بیماری از مرگ فرزند خبردارش نکردند، اما در پایان سخن‌هایش این حس را به خواننده القا می‌کند که گویی دیگر نمی‌تواند این فرزند دلبندش را ببیند. این گفتگو را نوۀ ایشان مجید نقابی انجام داده است.
از کسانی که بر زندگی گلشیری تأثیر فراوان گذاشته‌اند، اول مادرش بوده است که افزون بر ایجاد رابطۀ عاطفی و ماندگار با فرزند، با شیوه و روایت نقل در نقل خود و با حافظه و دقت بی‌مانندش پسرش را به دقت و نگرش در جزئیات و حرکت‌های تودرتو در روایت داستان آشنا کرد. او تا آخر عمرش عاشقانه مادرش را دوست داشت؛ از این‌رو شاید یکی از اصلی‌ترین بخش‌های این کتاب گفتگو با خانم عصمت حیدرقنادپور باشد که با آنکه به دلیل بیماری از مرگ فرزند خبردارش نکردند، اما در پایان سخن‌هایش این حس را به خواننده القا می‌کند که گویی دیگر نمی‌تواند این فرزند دلبندش را ببیند. این گفتگو را نوۀ ایشان مجید نقابی انجام داده است.