بن‌مایه‌های ایرانی در فلسفه سیاسی فارابی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۳۷: خط ۳۷:
فصل کلیات شامل یک پرسش‌ و فرضیه‌های فرعی به این شرح است؛ پرسش این است: آیا اندیشۀ سیاسی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] می‌تواند ریشه‌هایی در جهان‌بینی ایران باستان داشته باشد؟ برخی پاسخ‌های احتمالی در‌این‌باره را می‌توان چنین برشمرد: اندیشۀ ایرانی تمایل زیادی به آرمانشهرگرایی سیاسی و نوعی الهیات سیاسی این‌جهانی داشته و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نیز بر این سنت رفته است. تفکر ایرانی با یونان باستان و میراث‌خواران آن تبادلات فرهنگی قابل توجهی داشته است.
فصل کلیات شامل یک پرسش‌ و فرضیه‌های فرعی به این شرح است؛ پرسش این است: آیا اندیشۀ سیاسی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] می‌تواند ریشه‌هایی در جهان‌بینی ایران باستان داشته باشد؟ برخی پاسخ‌های احتمالی در‌این‌باره را می‌توان چنین برشمرد: اندیشۀ ایرانی تمایل زیادی به آرمانشهرگرایی سیاسی و نوعی الهیات سیاسی این‌جهانی داشته و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نیز بر این سنت رفته است. تفکر ایرانی با یونان باستان و میراث‌خواران آن تبادلات فرهنگی قابل توجهی داشته است.


در فصل دوم از منظرهای مختلفی به بررسی بن‌مایه‌های سیاسی در ایران باستان پرداخته شده است. مقوله‌هایی چون جهان‌شناسی، جامعه‌شناختی، سیاست، پیوند قدرت سیاسی و مذهبی و ... در این فصل مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
در فصل دوم از منظرهای مختلفی به بررسی بن‌مایه‌های سیاسی در ایران باستان پرداخته شده است. مقوله‌هایی چون جهان‌شناسی، جامعه‌شناختی، سیاست، پیوند قدرت سیاسی و مذهبی و... در این فصل مورد بررسی قرار گرفته‌اند.


فصل سوم به تأثیرات تفکر ایرانی روی جهان‌بینی‌های پس از خود می‌پردازد. در بخش نخست این فصل از تعامل با جهان یونانی سخن به میان آمده است و در مورد اینکه یونانیان باستان توجه خاصی به جهان‌شناسی شرقی داشته‌اند. به شکل قابل توجهی فلسفۀ یونانی دربردارندۀ انبوهی از متون درخصوص جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و فلسفۀ سیاسی خود نیز می‌باشد. [[هراکلیتوس]]، [[فیثاغورس|فیثاغورث]]، سقراط، [[افلاطون]]، [[ارسطو]] و ... در شناخت اندیشه‌های ایرانی تلاش بسیاری کرده‌اند و مرکز علمی اسکندریه نقطۀ تلاقی و هم‌اندیشی جهان ایرانی و جهان هلنی مسیحی بوده است.
فصل سوم به تأثیرات تفکر ایرانی روی جهان‌بینی‌های پس از خود می‌پردازد. در بخش نخست این فصل از تعامل با جهان یونانی سخن به میان آمده است و در مورد اینکه یونانیان باستان توجه خاصی به جهان‌شناسی شرقی داشته‌اند. به شکل قابل توجهی فلسفۀ یونانی دربردارندۀ انبوهی از متون درخصوص جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و فلسفۀ سیاسی خود نیز می‌باشد. [[هراکلیتوس]]، [[فیثاغورس|فیثاغورث]]، سقراط، [[افلاطون]]، [[ارسطو]] و... در شناخت اندیشه‌های ایرانی تلاش بسیاری کرده‌اند و مرکز علمی اسکندریه نقطۀ تلاقی و هم‌اندیشی جهان ایرانی و جهان هلنی مسیحی بوده است.


فصل چهارم ابتدا به شرح‌حال و اوضاع سیاسی ـ اجتماعی فارابی می‌اندازد. زمانه‌ای پرآشوب هم از نظر سیاسی و هم از نظر فرهنگی و فلسفی. وی که در سرزمین‌های تحت سلطۀ جهانی ایرانی رشد یافته بود، برای کشف آنچه با عنوان فلسفۀ یونانی شناخته می‌شد، بغداد و دمشق و مصر را زیر پا گذاشت. وی گرایش‌های نوافلاطونی از فلسفۀ یونان را در سازگاری بیشتری با اندیشه‌های اسلامی و ایرانی خود یافت و بدین ترتیب فلوطین را مورد توجه خاصی قرار داد؛ زیرا وی درصدد طراحی آرمان شهری بود که شهریاری، نمونۀ آرمانی شیعی و سامی حاکم در آن بود. مبانی فلسفۀ سیاسی فارابی از شناخت کیهان و هستی آغاز می‌شود و در امتداد این شناخت، طبقات اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد و ستون‌های اصلی آرمان‌شهر وی ریخته می‌شود. فارابی می‌توانست اندیشۀ ایرانی را از طریق جهان پس از تسلط اسلام نیز دریافت کرده باشد. وی پس از پالایش به هماهنگ‌کردن تفکر ایرانی با ایده‌های اسلامی ـ سامی و یونانی ـ نوافلاطونی پرداخته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/13149 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
فصل چهارم ابتدا به شرح‌حال و اوضاع سیاسی ـ اجتماعی فارابی می‌اندازد. زمانه‌ای پرآشوب هم از نظر سیاسی و هم از نظر فرهنگی و فلسفی. وی که در سرزمین‌های تحت سلطۀ جهانی ایرانی رشد یافته بود، برای کشف آنچه با عنوان فلسفۀ یونانی شناخته می‌شد، بغداد و دمشق و مصر را زیر پا گذاشت. وی گرایش‌های نوافلاطونی از فلسفۀ یونان را در سازگاری بیشتری با اندیشه‌های اسلامی و ایرانی خود یافت و بدین ترتیب فلوطین را مورد توجه خاصی قرار داد؛ زیرا وی درصدد طراحی آرمان شهری بود که شهریاری، نمونۀ آرمانی شیعی و سامی حاکم در آن بود. مبانی فلسفۀ سیاسی فارابی از شناخت کیهان و هستی آغاز می‌شود و در امتداد این شناخت، طبقات اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد و ستون‌های اصلی آرمان‌شهر وی ریخته می‌شود. فارابی می‌توانست اندیشۀ ایرانی را از طریق جهان پس از تسلط اسلام نیز دریافت کرده باشد. وی پس از پالایش به هماهنگ‌کردن تفکر ایرانی با ایده‌های اسلامی ـ سامی و یونانی ـ نوافلاطونی پرداخته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/13149 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>