منطق یا فن اندیشیدن: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمنطق یا فن اندیشیدنJ1.jpg | عنوان =منطق یا فن اندیشیدن | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = آرنو، آنتوان (نویسنده) نیکول، پییر (نویسنده) اسدی، علیرضا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | نا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''منطق یا فنّ اندیشیدن [مشهور به منطق پوررویال]''' تألیف آنتوان آرنو و پییر | '''منطق یا فنّ اندیشیدن [مشهور به منطق پوررویال]''' تألیف [[آرنو، آنتوان|آنتوان آرنو]] و [[نیکول، پییر|پییر نیکول]]، با ترجمه و تحقیق [[اسدی، علیرضا|علیرضا اسدی]]، این کتاب، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متون منطقی در دوران مدرن است. راجر آریو، استاد دانشگاه فلوریدای جنوبی، این کتاب را «نخستین متن استاندارد روش فلسفی مدرن» مینامد و اکثر فیلسوفان بزرگ مدرن، بهویژه اسپینوزا، کانت و هگل از این کتاب تأثیر زیادی پذیرفتهاند. مترجم فارسی نیز در مقدمهای مفصل به توضیح و تفسیر این کتاب پرداخته تا مطالعۀ آن برای کلیۀ مخاطبان تسهیل گردد. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
این اثر سرفصلهای تازهای را به مورخان منطق و تاریخ فلسفه معرفی میکند و نشان داده که چرا و چگونه از منطق مدرسی راهی به شناختشناسی انتقادی مدرن گشوده میشود؛ چه تحولی در تلقی فلسفۀ مدرن از منطق سبب میشود تا در نهایت شاهد معرفی یک منطق سراسر وجود شناسانه از سوی هگل باشیم؛ نظریههای دانش جدید چگونه در تعامل با منطق و طبیعیات ارسطو شکل گرفتهاند؛ روش علمی جدید چگونه خود را بر محور درک اهمیت شکاکیت احیاشده در رنسانس سروشکل داده است؛ دست آخر و از همه مهمتر اینکه منطق به چه ترتیبی با حقیقت در ارتباط قرار گرفته است. بررسی این سرفصل ها کمک میکند تا وقوف به مواضع تازۀ فیلسوفان مدرن را با وقوف به چرایی اتخاذ چنین مواضعی تکمیل کنیم و از فهم مورخانۀ تاریخ فلسفه به فهم فلسفی از آن بار یابیم. | این اثر سرفصلهای تازهای را به مورخان منطق و تاریخ فلسفه معرفی میکند و نشان داده که چرا و چگونه از منطق مدرسی راهی به شناختشناسی انتقادی مدرن گشوده میشود؛ چه تحولی در تلقی فلسفۀ مدرن از منطق سبب میشود تا در نهایت شاهد معرفی یک منطق سراسر وجود شناسانه از سوی هگل باشیم؛ نظریههای دانش جدید چگونه در تعامل با منطق و طبیعیات ارسطو شکل گرفتهاند؛ روش علمی جدید چگونه خود را بر محور درک اهمیت شکاکیت احیاشده در رنسانس سروشکل داده است؛ دست آخر و از همه مهمتر اینکه منطق به چه ترتیبی با حقیقت در ارتباط قرار گرفته است. بررسی این سرفصل ها کمک میکند تا وقوف به مواضع تازۀ فیلسوفان مدرن را با وقوف به چرایی اتخاذ چنین مواضعی تکمیل کنیم و از فهم مورخانۀ تاریخ فلسفه به فهم فلسفی از آن بار یابیم. | ||
این اثر در میان سه متن تعلیمی منطق قرار میگیرد که از قرن دوازدهم تا اوایل قرن نوزدهم با بیشترین استقبال دانشگاههای سراسر اروپا مواجه شدهاند. منابع این اثر عمدتاً عبارتند از فلسفۀ دکارت، | این اثر در میان سه متن تعلیمی منطق قرار میگیرد که از قرن دوازدهم تا اوایل قرن نوزدهم با بیشترین استقبال دانشگاههای سراسر اروپا مواجه شدهاند. منابع این اثر عمدتاً عبارتند از فلسفۀ دکارت، [[ارسطو]]، آگوستین، پاسکال، کیکرو و سنت مدرسی. همچنین در این میان نامهایی نیز به چشم میخورند که نمایندگان جریانهای فکریای هستند که مؤلفان با آنها در ارتباط بودهاند: پتروس راموس و آراسموس از جنبش اومانیستی، فلاد و رامون لول از سنت هرمسی، پومپوناتسی از ارسطوگرایی مکتب پادوا، مونتنی از پیرونیسم احیاشدۀ قرن هفدهم، اقلیدس به عنوان نمایندۀ هندسهدانان، عهدین و [[آکویناس، توماس|آکوئیناس]] به همراه دیگر آبای کلیسا به عنوان نمایندگان مرجعیت دینی، گاسندی به عنوان مدافع تجربهگرایی و نیز همراه با گالیله و فرانسیس بیکن به عنوان بازیگران میدان تازۀ علم، ویرژیل و لوکن میراثداران حکمت روم باستاناند، کوئینتیلیان مرجع علوم بلاغی است، پارمنیدس و افلاطون نمایندگان فیلسوفان معتبر یونان باستاناند و اهل آکادمی مدافعان شکاکیت باستانی. | ||
اثر اصلی که پایه و اساس شکلگیری اینکتاب بوده، منطق پوررویال است که سال ۱۶۸۳ چاپ شده است. منطق پوررویال بهمدت سه قرن کتاب درسی مهمترین دانشگاههای اروپا یعنی پاریس، کمبریج و آکسفورد بوده و با حفظ اعتبار ارسطو در منطق قیاسی، تلاش کرده با پیشکشیدن مبادی متافیزیکی آگوستینی، به منطقی نزدیک شود که به جای یقین، به حقیقت معطوف شده بوده و به همیندلیل هم، ایده یک منطق تصورات را بنا گذاشته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4605 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | اثر اصلی که پایه و اساس شکلگیری اینکتاب بوده، منطق پوررویال است که سال ۱۶۸۳ چاپ شده است. منطق پوررویال بهمدت سه قرن کتاب درسی مهمترین دانشگاههای اروپا یعنی پاریس، کمبریج و آکسفورد بوده و با حفظ اعتبار ارسطو در منطق قیاسی، تلاش کرده با پیشکشیدن مبادی متافیزیکی آگوستینی، به منطقی نزدیک شود که به جای یقین، به حقیقت معطوف شده بوده و به همیندلیل هم، ایده یک منطق تصورات را بنا گذاشته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4605 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۷
منطق یا فن اندیشیدن | |
---|---|
پدیدآوران | آرنو، آنتوان (نویسنده)
نیکول، پییر (نویسنده) اسدی، علیرضا (مترجم) |
ناشر | ققنوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 2ـ0301ـ04ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
منطق یا فنّ اندیشیدن [مشهور به منطق پوررویال] تألیف آنتوان آرنو و پییر نیکول، با ترجمه و تحقیق علیرضا اسدی، این کتاب، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متون منطقی در دوران مدرن است. راجر آریو، استاد دانشگاه فلوریدای جنوبی، این کتاب را «نخستین متن استاندارد روش فلسفی مدرن» مینامد و اکثر فیلسوفان بزرگ مدرن، بهویژه اسپینوزا، کانت و هگل از این کتاب تأثیر زیادی پذیرفتهاند. مترجم فارسی نیز در مقدمهای مفصل به توضیح و تفسیر این کتاب پرداخته تا مطالعۀ آن برای کلیۀ مخاطبان تسهیل گردد.
گزارش کتاب
این کتاب، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متون منطقی در دوران مدرن است. راجر آریو، استاد دانشگاه فلوریدای جنوبی، این کتاب را «نخستین متن استاندارد روش فلسفی مدرن» مینامد و اکثر فیلسوفان بزرگ مدرن، بهویژه اسپینوزا، کانت و هگل از این کتاب تأثیر زیادی پذیرفتهاند. مترجم فارسی نیز در مقدمهای مفصل به توضیح و تفسیر این کتاب پرداخته تا مطالعۀ آن برای کلیۀ مخاطبان تسهیل گردد.
این کتاب که نام منطق را بر خود دارد، به شهادت مورخان منطق و پژوهشگران فلسفۀ اوایل دوران مدرن اروپا، یکی از متون مهم فلسفی ـ منطقی قرن هفدهم است که دامنۀ تأثیر مستقیم آن تا اواخر قرن نوزدهم کشیده میشود. این اثر فراخور وضع خاصی که دارد، برای تبیین اصول متافیزیکی، معرفتشناختی و روانشناختی دانش نزد دکارت از اهمیت زیادی برخوردار است. به گونهای که میتوان گفت فراهمکنندۀ مدخلی مناسب برای آموزش فلسفۀ دکارت و مؤخرۀ مفیدی برای محکزدن فهم ما از آثار او محسوب میشود؛ چون هم به تفسیر و توضیح برخی دشواریهای فلسفۀ دکارت مثل نظریۀ تصورات میپردازد و هم توجه ما را به برخی از اصول فلسفۀ او جلب میکند که در آثار وی به شکلی گذرا مطرح شدهاند.
این اثر سرفصلهای تازهای را به مورخان منطق و تاریخ فلسفه معرفی میکند و نشان داده که چرا و چگونه از منطق مدرسی راهی به شناختشناسی انتقادی مدرن گشوده میشود؛ چه تحولی در تلقی فلسفۀ مدرن از منطق سبب میشود تا در نهایت شاهد معرفی یک منطق سراسر وجود شناسانه از سوی هگل باشیم؛ نظریههای دانش جدید چگونه در تعامل با منطق و طبیعیات ارسطو شکل گرفتهاند؛ روش علمی جدید چگونه خود را بر محور درک اهمیت شکاکیت احیاشده در رنسانس سروشکل داده است؛ دست آخر و از همه مهمتر اینکه منطق به چه ترتیبی با حقیقت در ارتباط قرار گرفته است. بررسی این سرفصل ها کمک میکند تا وقوف به مواضع تازۀ فیلسوفان مدرن را با وقوف به چرایی اتخاذ چنین مواضعی تکمیل کنیم و از فهم مورخانۀ تاریخ فلسفه به فهم فلسفی از آن بار یابیم.
این اثر در میان سه متن تعلیمی منطق قرار میگیرد که از قرن دوازدهم تا اوایل قرن نوزدهم با بیشترین استقبال دانشگاههای سراسر اروپا مواجه شدهاند. منابع این اثر عمدتاً عبارتند از فلسفۀ دکارت، ارسطو، آگوستین، پاسکال، کیکرو و سنت مدرسی. همچنین در این میان نامهایی نیز به چشم میخورند که نمایندگان جریانهای فکریای هستند که مؤلفان با آنها در ارتباط بودهاند: پتروس راموس و آراسموس از جنبش اومانیستی، فلاد و رامون لول از سنت هرمسی، پومپوناتسی از ارسطوگرایی مکتب پادوا، مونتنی از پیرونیسم احیاشدۀ قرن هفدهم، اقلیدس به عنوان نمایندۀ هندسهدانان، عهدین و آکوئیناس به همراه دیگر آبای کلیسا به عنوان نمایندگان مرجعیت دینی، گاسندی به عنوان مدافع تجربهگرایی و نیز همراه با گالیله و فرانسیس بیکن به عنوان بازیگران میدان تازۀ علم، ویرژیل و لوکن میراثداران حکمت روم باستاناند، کوئینتیلیان مرجع علوم بلاغی است، پارمنیدس و افلاطون نمایندگان فیلسوفان معتبر یونان باستاناند و اهل آکادمی مدافعان شکاکیت باستانی.
اثر اصلی که پایه و اساس شکلگیری اینکتاب بوده، منطق پوررویال است که سال ۱۶۸۳ چاپ شده است. منطق پوررویال بهمدت سه قرن کتاب درسی مهمترین دانشگاههای اروپا یعنی پاریس، کمبریج و آکسفورد بوده و با حفظ اعتبار ارسطو در منطق قیاسی، تلاش کرده با پیشکشیدن مبادی متافیزیکی آگوستینی، به منطقی نزدیک شود که به جای یقین، به حقیقت معطوف شده بوده و به همیندلیل هم، ایده یک منطق تصورات را بنا گذاشته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات