روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های معاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های معاصر''' تألیف الهام حدادی، فرهاد درودگریان؛ این کتاب با هدف چگونگی کاربرد عناصر بنیادین روایت در تحلیل داستان‌های فارسی راه خود را پیش گرفته و دلیل ضرورت و چرایی آن، افق‌های تازه‌ای است که هم‌اکنون در بحث روایت‌شناسی در ارتباط با حوزه‌های مختلف علوم مطرح شده است و روایت را به مفهومی فرافرهنگی، فراکشوری و فراملیتی تبدیل کرده است.
    '''روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های معاصر''' تألیف [[الهام حدادی]]، [[فرهاد درودگریان]]؛ این کتاب با هدف چگونگی کاربرد عناصر بنیادین روایت در تحلیل داستان‌های فارسی راه خود را پیش گرفته و دلیل ضرورت و چرایی آن، افق‌های تازه‌ای است که هم‌اکنون در بحث روایت‌شناسی در ارتباط با حوزه‌های مختلف علوم مطرح شده است و روایت را به مفهومی فرافرهنگی، فراکشوری و فراملیتی تبدیل کرده است.
    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب در چهار فصل نگارش یافته است.
    کتاب در چهار فصل نگارش یافته است.

    نسخهٔ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۱

    روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های معاصر
    روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های معاصر
    پدیدآورانحدادی، الهام (نویسنده) درودگریان، فرهاد (نویسنده)
    ناشرنیلوفر
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک2ـ69ـ6654ـ622ـ978
    کد کنگره

    روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های معاصر تألیف الهام حدادی، فرهاد درودگریان؛ این کتاب با هدف چگونگی کاربرد عناصر بنیادین روایت در تحلیل داستان‌های فارسی راه خود را پیش گرفته و دلیل ضرورت و چرایی آن، افق‌های تازه‌ای است که هم‌اکنون در بحث روایت‌شناسی در ارتباط با حوزه‌های مختلف علوم مطرح شده است و روایت را به مفهومی فرافرهنگی، فراکشوری و فراملیتی تبدیل کرده است.

    ساختار

    کتاب در چهار فصل نگارش یافته است.

    گزارش کتاب

    این روزها، روایت اصطلاح ادبی آشنایی بین منتقدان ادبی است و کتاب‌ها، ترجمه‌ها و مقالات بسیاری در این حوزه در داخل و خارج از کشور منتشر شده است. اما این کتاب با هدف چگونگی کاربرد عناصر بنیادین روایت در تحلیل داستان‌های فارسی راه خود را پیش گرفته و دلیل ضرورت و چرایی آن، افق‌های تازه‌ای است که هم‌اکنون در بحث روایت‌شناسی در ارتباط با حوزه‌های مختلف علوم مطرح شده است و روایت را به مفهومی فرافرهنگی، فراکشوری و فراملیتی تبدیل کرده است. در حال حاضر با توجه به تحولات چشمگیر روایت‌شناسی کلاسیک و پساکلاسیک و ماهیت میان‌رشته‌ای آن دیگر نمی‌توان جهان داستان را از منظر کانون‌های محدود یک رشته یا یک نظریه نگریست، بلکه با چنین منظر وسیعی دربارۀ نقش روایت در میان علوم بشری در دورۀ روایت‌شناسی پساکلاسیک، بعضی روایت‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که روایت را باید از درون روایت و بنیان‌های سازندۀ آن بررسی کرد؛ یعنی اینکه یک روایت از چه عناصر و اجزائی تشکیل شده تا بتوان با تحلیل جزء به جزء آن عناصر، روایت را در رسانه‌ها و ژانرهای مختلف با هدف چگونگی درک شناخت ذهنی انسان از مسائل پیرامون خود بررسی کرد.

    این کتاب با شناخت ویژگی‌های نقش روایت در دورۀ روایت‌شناسی پساکلاسیک، روایت را از درون روایت و بنیان‌های سازندۀ آن در داستان‌های انتخابی معاصر فارسی بررسی می‌کند. نویسندگان در این کتاب با نظریۀ عناصر بنیادین روایت (2009) اثر دیوید هرمن به شناسایی این عناصر در داستان‌های انتخابی مانند سلوک، همنوایی شبانه ارکستر چوبها، رود راوی، چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، جایی دیگر، آداب بی‌قراری، آبی ماورای بحار، باغ ملی، دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد، دو پله گودتر و .... می‌پردازد.

    این کتاب در چهار فصل تحلیل عناصر بنیادین روایت را در داستان‌های انتخابی به پیش برده است. در فصل اول، چارچوب نظری روایت و عنصر اول، واقع‌شدگی با تحلیل نمونه‌های داستانی با تأکید بر بافتی که بازنمودهای روایی در آن اتفاق می‌افتد، بر مبنای دیدگاه‌های مطرح در حوزه‌های گوناگون زبان‌شناسی اجتماعی، روان‌شناسی اجتماعی و روایت‌شناسی تحلیل شده است.

    در فصل دوم، عنصر توالی رویدادها به عنوان دومین عنصر بنیادین روایت به ارزیابی جایگاه داستان میان مقوله‌های مختلف «متن‌گونه» پرداخته شده است. همچنین توالی رویدادها به عنوان شاخصی داستان را از غیرداستان جدا می‌کند و به این پرسش پاسخ می‌دهد که داستان‌های انتخابی در کدام متن‌گونۀ توصیف، روایت و تشریح قرار می‌گیرد؟ و ویژگی‌های منحصربه‌فرد متن‌گونۀ داستان‌های انتخابی چیست؟ همچنین چینش علّی‌وار پیش‌نمونه‌های داستان‌ها در کدام متن‌گونۀ توصیف، روایت و تشریح قرار می‌گیرند؟

    در فصل سوم در جهان‌پردازی داستانی به عنوان سومین عنصر بنیادین روایت، روند انگاره‌سازی جهان داستان اهمیت دارد تا از این طریق بتوان جدایی روایت را از دیگر الگوهای نشانه‌پردازی نشان داد. از این‌رو برای تحلیل جهان‌پردازی روایی به بحث دربارۀ جهان‌های مرجع و ممکن داستان‌ها، چگونگی اقامت‌گزینی مخاطب در داستان‌ها و سفر قهرمان داستان برای شناختن خود و جهان اطرافش و انواع شگردهای جهان‌پردازی داستان‌ها پرداخته می‌شود.

    در فصل چهارم، هم‌بوم‌پنداری، عنصر بنیادین روایت با تکیه بر دیدگاه‌های حوزۀ فلسفۀ ذهن به این موضوع پرداخته شده که مخاطب چگونه می‌تواند با جهان هنجارشکن داستان ارتباط برقرار کند و مضمون شناخت و احساس درد چگونه مخاطب را با داستان هم‌بوم می‌کند. در سخن آخر نیز کاربرد عناصر بنیادین روایت در داستان‌های انتخابی نشان داده شده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها