ملکوت و جنت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۹: خط ۹:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =GN ۲۸۱/۴/آ۷م۷ ۱۴۰۰‏
    | موضوع =
    | موضوع =بهشت‌,مسیحیت‌ - کلام‌,ملکوت‌ خداوند,انسا‌ن‌ - منشا‌ء
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =نگاه  
    | ناشر =نگاه  
    خط ۵۹: خط ۵۹:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:جغرافیا]]
    [[رده:علم انسان‌شناسی]]
    [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۲

    ملکوت و جنت
    ملکوت و جنت
    پدیدآورانآگامبن، جورجو (نویسنده) رنجبر، ابراهیم (مترجم)
    ناشرنگاه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک3ـ114ـ267ـ622ـ978
    موضوعبهشت‌,مسیحیت‌ - کلام‌,ملکوت‌ خداوند,انسا‌ن‌ - منشا‌ء
    کد کنگره
    GN ۲۸۱/۴/آ۷م۷ ۱۴۰۰‏

    ملکوت و جنت تألیف جورجو آگامبن، ترجمه ابراهیم رنجبر، نویسنده در این کتاب به جدوجهدهایی می‌پردازد و با دست‌مایه قرار دادن تصور «پردیس»، «فردوس» و «جنت» تصور خواننده را از وضعیت آرمان بررسی می‌کند و در ادامه می‌کوشد با برقرارکردن نسبتی میان این مفهوم و ملکوت خداوند، رابطۀ این تصور را با امر سیاسی، یعنی مناسبات زندگی ما در مقام انسان بکاود.

    ساختار

    کتاب در شش فصل به نگارش درآمده است.

    گزارش کتاب

    جورجو آگامبن فیلسوفی کم‌وبیش شناخته‌شده است؛ تا پیش از این کتاب‌هایی از او به زبان فارسی ترجمه شده است. او در این کتاب به جدوجهدهایی می‌پردازد و با دست‌مایه قرار دادن تصور «پردیس»، «فردوس» و «جنت» تصور خواننده را از وضعیت آرمان بررسی می‌کند و در ادامه می‌کوشد با برقرارکردن نسبتی میان این مفهوم و ملکوت خداوند، رابطۀ این تصور را با امر سیاسی، یعنی مناسبات زندگی ما در مقام انسان بکاود.

    آگامبن در این کتاب بر یکی از دغدغه‌های اصلی فلسفه و کلام مسیحی، یعنی گناه آغازین و رانده‌شدن آدم از بهشت دست می‌گذارد. از نگاه الهیات مسیحی غالباً کاتولیک، ما در دورۀ عسرت هستیم؛ همگی فرزندان پدر و مادری هستیم که روزی هوس آنها را از جنت راند و هبوطی را رقم زدند که همۀ ما تا دیری گرفتار آن هستیم. در واقع داستان این کتاب با همین دوران عسرت و هبوط آغاز می‌شود.

    این کتاب به شش بخش تقسیم شده است. نثر نویسنده کمی نزدیک به روش علمای قدیم است؛ یعنی بخش اعظم متن نوشته‌های او را متون دیگران شکل می‌دهد و او در دل واسازی همین متون است که در «نوپیدایی» گذشتۀ اکنون را به تصویر می‌کشد.

    در بخش اول به بررسی واژۀ «پردیس» پرداخته شده و ابتدا به ریشه‌شناسی آن در ادبیات یونانی و سپس در ادبیات لاتینی پرداخته شده و نشان داده می‌شود این واژۀ خارجی چگونه و از کجا وارد ادبیات یونانی شده است. نویسنده در این بخش نشان می‌دهد پردیس باغی است محصور با حیواناتی مقیم و اساساً محلی مناسب بیتوته. در توصیف پردیس، ویژگی‌های آشنای آن در ادبیات مسیحی بیشتر پیش چشم خواننده پدیدار می‌شود و مشاهده می‌کند پردیس از اساس جایی است مملو از تنعم جسم.

    در فصل دوم، نویسنده گناه‌آلودبودن طبیعت بشر را بررسی می‌کند. سؤال این فصل از آن‌رو مهم است که اگر طبیعت ما برای همیشه آلوده به گناه است، پس شاید برای همیشه از احیاء پردیس محروم باشیم. برخی قائل به آغشته شدن طبیعت ما به گناه تا ابد و برخی قائل به درمان‌پذیری این معضل‌اند؛ درست در همین‌جاست که مسئلۀ رحمت الهی نیز به میان می‌آید.

    آگامبن در فصل سوم به این نکته می‌پردازد که آیا آدم اصلاً هرگز در بهشت بوده است؟ آیا پردیس جایی جدا از این جهان است؟ به این ترتیب فصل سوم به مسئلۀ چندوچون اقامت در پردیس اختصاص می‌یابد و اینکه آیا رستاخیز کلید ورود مجدد به پردیس است یا نه؟ در این فصل مسائل دو فصل گذشته با هم گره می‌خورد و سؤال اصلی فصل را کامل می‌کند و درخواهیم یافت زمان دائما در هم مندمج می‌شود، هر بخشی از زمان در بخشی دیگر از آن درمی‌آمیزد و «لمحه‌ای نو» رقم می‌زند.

    در فصل چهارم آگامبن به سراغ دانته می‌رود و پیوند مفهوم عشق و پردیس را به مثابۀ نمادی از وضعیت آرمانی تبیین می‌کند. این فصل دیالوگ دانته با آکوییناس کاتولیک است؛ دانته نیز به این مفهوم پرداخته و قرار است به ترتیبی با معرفی شخصیت ماتلدا رنگ دیگری به این داستان ببخشد.

    در فصل پنجم دوباره این سؤال مطرح می‌شود که آیا طبیعت بشر به خودی‌خود اقتضای پردیس می‌کند یا باید عاملی دیگر برای احیاء وضعیت آرمانی بشر ورود کرده و آن را سامان دهد. یکی از مفاهیمی که توأماً در تمامی فصول این کتاب تکرار شده، مفهوم ملکوت است؛ دررسیدن ملکوت مصادف با رقم خوردن دوبارۀ وضع آرمانی بشر است، لااقل آنهایی که درستکاری پیشه می‌کنند، با دررسیدن ملکوت خداوند دوباره به سعادت دست پیدا می‌کنند.

    در فصل آخر، جنبۀ سیاسی این مفاهیم پررنگ‌تر می‌شود. حال باید پرسید پردیس اساساً جایی است که باید به آنجا رفت یا یک «وضعیت» است و با کنش‌هایی خاص می‌توان به آن وضع رسید. درست در همین جا، جنبۀ حیات عمومی در مقام «جماعت»، مفهومی که در فصل‌های پیش نیز حضور داشته، به میان می‌‌آید و جنبۀ سیاسی زندگی اهمیت می‌یابد؛ نباید از یاد برد سیاست در تعریف کلی آن روش راهبردی ما برای گذران زندگی این‌جهانی است. در نتیجه پردیس چه جسمی باشد و چه معنوی، چه ملکوت از پیش حاضر باشد چه در آینده رخ دهد، باز این سیاست است که در چندوچون آن نقشی مهم دارد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها